بدون چارچوب نمی‌شود مدیریت کرد
طباطبایی: نقش سیدورف را به من پیشنهاد دادند
به گزارش ورزش سه، در شرایطی که استقلال درگیر حواشی مدیریتی و مشکلات فنی است، هادی طباطبایی درباره پشت‌پرده پیشنهادات کاری به خودش صحبت می‌کند. گلر سابق آبی‌ها با انتقاد از سبک مدیریت باشگاه، می‌گوید طی سال‌ها فقط از نامش برای آرام‌کردن هواداران استفاده کرده‌اند و در این مدت بستری برای کار جدی و اثرگذار او فراهم نشده است.
طباطبایی در این ابتدای این گفتگو درباره اخباری که در مقاطع مختلف درباره حضور او در پست‌های مدیریتی باشگاه و سرپرستی مطرح شده، توضیح داد: ما سال‌ها خاک خورده استقلال بودیم و الان هم به عنوان یک پیشکسوت کنار استقلال بودیم و همیشه آنچه احساس کردم به نفع تیم است، گفته‌ام و هیچ ابایی هم نداشتم. همه به رک گویی و واقعیت گویی من را می‌شناسند. در سال‌های اخیر همیشه از اسم من استفاده شد تا بخشی از هوادارانی که به من لطف دارند، آرام شوند و بعد کسانی را که خودشان می‌خواهند، بیاورند.
او ادامه داد: در سال‌های اخیر هیچکس به صورت رسمی با من صحبت نکرد، به جز همین دو سه ماه گذشته که آقای نظری جویباری با من صحبت کردند و گفتند بیا کمک کن. گفتم چه کمکی می‌توانم کنم؟ گفتند هر جا دلت می‌خواهد کمک کن. گفتم واقعا اینطور نیست، شرایط برای کار کردن مهم است. وقتی من حرف می‌زنم و مشکلات را می‌گویم، نمی‌توانم فقط برای اینکه یک پست را اشغال کنم، بروم آنجا بنشینم، من اگر می‌روم، باید تأثیرگذار باشم. گفتم با شرایط فعلی، امکان کار کردن نیست و من هم بیایم، مثل بقیه است، چون چارچوب کار درست نیست. خیلی مسائل را به خودش گفتم.
طباطبایی در پاسخ به اینکه آیا مشکل او با ترکیب هیئت مدیره بوده است، گفت: ترکیب هیئت مدیره، تصمیماتی که گرفته می‌شود، اتفاقاتی که میفتد و ... سبک مدیریت به این شکل جواب نمی‌دهد.
دروازه‌بان سابق استقلال در واکنش به اینکه در حال حاضر دو نفر در استقلال تصمیم می‌گیرند، گفت: اشتباه است. اصلا چنین چیزی امکانش نیست. در تیم باید یک نفر تصمیم گیرنده باشد. هر کسی یک وظیفه‌ای دارد. اینکه هر کسی برای خودش نظر بدهد و حرفش را بزند و کار انجام بدهد، نمی‌شود. مگر چنین چیزی می‌شود؟ استقلال به این بزرگی... مثلا یک خانمی را سخنگو گذاشته‌اند، از این خانم یک جای دیگر استفاده کنید. چرا اینجا؟ من نمی‌دانم‌چه اتفاقی افتاده است.
طباطبایی با اشاره شرایط استقلال گفت: اصلا چه شد به ساپینتو رسیدند؟ چه شد که سیدورف آمد؟ نقش‌شان چیست؟ قبل از سیدورف با من صحبت کردند و من نپذیرفتم. به من گفتند یک جایی را انتخاب کن، گفتم نمی‌کنم. من یک جایی باید وارد شوم که اثرگذار باشم. من موارد و مشکلاتی را گفتم و گفتم اینها را حل کنید و بعد من در خدمت شما هستم. من نه دنبال شهرتم، نه دنبال این هستم که هر کاری را انجام بدهم.
