شبه گزارش "ورزش سه"، بدون شک عیسی ناصری پدیده بیچون و چرای ایران در لیگ ملتهای والیبال بود. بازیکنی که شاید تا چند ماه پیش فکرش را نمیکرد که در لیگ ملتها بازیکن کلیدی تیم روبرتو پیاتزا باشد. با این حال او با عملکرد درخشان خود نه تنها جای ثابتی در ترکیب تیم ملی پیدا کرد که به عنوان بهترین مدافع ایران در لیگ ملتها نیز معرفی شد.
به همین بهانه گفت و گویی با این ستاره نوظهور والیبال ایران ترتیب دادیم که اینجا مشروح صحبتهای او با ورزش سه را میخوانید.
*در مورد کلیت لیگ ملتهای والیبال صحبت کن و اینکه فقط یک میلیمیتر تا صعود فاصله داشتیم.
تیم ما حدود دو ماه خارج از ایران بود، و این برای بازیکنان خیلی سخت بود و دوست داشتیم با یک نتیجه و روحیه خوب باز گردیم و مردم را شاد کنیم. تمام توان خود را گذاشتیم اما باید این را چطور توضیح بدهیم که تیمی که در دور مقدماتی، هفدهم شد راهی مرحله بعد بشود ولی ما که هشتم شدیم نتوانستیم صعود کنیم، این بدشانسی است. تیم ما امسال مثل یک خانواده بود، احساس میکنم خیلی خوب کار کردیم، پنج نفر از بازیکنان سال اولشان در تیم ملی بود، و تا تیم شکل بگیرد و هماهنگ شود یک مقدار طول کشید که به نظرم در هفته دوم و سوم نسبت به هفته اول خیلی خوب کار کردیم.
*تا چند ماه قبل فکرش را میکردی در این فصل بازیکن ثابت تیم ملی والیبال ایران شوی؟
هر بازیکنی برای خودش یک ذهنیتی دارد و براساس آن برنامه ریزی میکند که بهترین خودش را ارائه دهد. من هم سر تمرینات و بازیها، برای این هدف برنامه داشتم که بتوانم بهترین خودم باشم. خدا را شکر میکنم که آقای پیاتزا به من اعتماد کرد و توانستم به اندازه ذرهای جواب اعتمادش را بدهم. همچنین سعی کردم تمام تمرکز روی بازی و دفاع باشد، من یک مدافع وسط هستم و باید دفاع کنم و لذتی بالاتر از دفاع کردن برای من نیست.
*دیشب که با مرتضی شریفی درباره پیاتزا صحبت میکردم نکات جالب زیادی گفت، تو چه چیزهایی از او میتوانی بگویی که مردم نمیدانند؟
پیاتزا نیاز به تعریف من ندارد، او کارش را بلد ست و دیدید که در این فرصت کم چه نتیجه خوبی با تیم ملی گرفت. بازیکنان روز به روز در حضور پیاتزا تغییر کردن را مشاهده میکردند، اینکه هر روز یک پله به چیزی که میخواهیم ما را نزدیک تر میکند. هدف او کسب مدال المپیک است و دوست دارد با ایران مدال المپیک کسب کند و به ما نیز این هدف را گوشزد کرده است و روی آن در حال کار کردن است. نه اینکه فقط بخواهد در موردش صحبت کند، برای هدفش واقعا شب و روز وقت میگذارد و به آن باور دارد و یک شبهایی را شاید به همراه کادرش نمیخوابیدند تا ریز و بم تیمهای حریف را در بیاورند و برای ما در جلسه آنالیز توصیح دهند. مثلا روبرتو پیاتزا در جلسه آنالیز با بازیکنان تک به تک صحبت میکرد که شما در این عملکرد مشکل دارید و یا در آن نیاز دارید خود را بیشتر تقویت کنید. در یک سری از امتیازات حساس یا غیر حساس چه کارهایی باید انجام بدهید و چه کارهایی نباید انجام بدهید یا هنگام حمله حریف کدام منطقه را باید پوشش بدهید. پیاتزا در موقع خودش با بازیکنان شوخی میکرد و به موقع خودش جدی است و واقعا کار کردن با همچنین مربیای بسیار لذت بخش است. پیاتزا والیبال را دوست دارد و برای آن تلاش میکند و برایش فرقی ندارد در کدام تیم باشد، او سعی میکند هر چیزی را که بلد است به بازیکنان یاد بدهد. یادم میآید یکبار سر تمرین پیاتزا رو به بازیکنان گفت: والیبال برای من خیلی آسان است و دوست دارم برای شما نیز آسان شود. واقعا کار کردن با او برای من و همه بسیار ارزشمند است.
*شما بازی صربستان و اسلوونی را دیدید؟
مگر میشود ندیده باشم، آنقدری که در این بازی استرس کشیدیم سر بازیهای خودمان استرس نکشیدیم. اما متاسفانه در آخر صربستان نتوانست ببرد و ما صعود کنیم و قسمتمان نبود.
*خود پیاتزا که میگفت زیاد مهم نیست همین که خوب نتیجه گرفتیم کافی است.
ما وقتی چین را شکست دادیم، پیاتزا به ما گفت خیلی خوشحالم که دارید پیشرفت میکنید و قدرتتان را به حریفان نشان میدهید. ما هدفان المپیک است و باید روز به روز بهتر شویم و نباید به خاطر عدم صعود ناراحت شویم و به آن فکر کنیم.
اما اگر صعود میکردیم خیلی اتفاق بزرگی میشد.
حالا دیگر قسمتان این بود صعود نکنیم، من به شانس زیاد اعتقادی ندارم ولی حکمت این بود که صعود نکنیم. انشالله سالهای آینده و در همین قهرمانی جهان بتوانیم جبران کنیم و دل مردم را شاد کنیم.
*به عنوان سوال آخر، وقتی خبر ناگوار فوت مادربزرگت داده شد چه حس و حالی داشتی؟
مادربزرم به نوعی همه چیزم بود و کنارش بزرگ شدم و مثل یک مادر برایم بود و همیشه کنارم بود و از تمامی زندگیام خبر داشت. از اینکه دیگر نمیتوانستم ببینمش برای من سخت بود. اما بالاخره دنیا است و کارهایش، باید با آن کنار میآمدم و وقت مسابقه بود و باید به خاطر هفتاد، هشتاد میلیون ایرانی به میدان میرفتم و باید خود را جمع میکردم بتوانم بازی کنم.
*و بعد از این حادثه، فوق العاده بودی به ویژه در بازی با بلغارستان
در بازی با بلغارستان همه هم قسم شده بودیم که بتوانیم به خوبی تمام کنیم تا مردم لذت ببرند و حداقل از غم آنها به خاطر جنگی که شده بود بکاهیم و امیدوارم توانسته باشیم شادشان کرده باشیم و در آینده و مسابقات آتی بتوانیم بیشتر شادشان کنیم.