به گزارش ورزش سه، دنیس اکرت، این نامی است که در نگاه اول به نظر نمیرسد فوتبالیستی ایرانی باشد. ولی دنیس فوتبالیستی است ایرانیالاصل با پدری آلمانی با اصل و نسب ایرانی و مادری اسپانیایی که در تابستان جاری به باشگاه استاندارد لیژ بلژیک ملحق شده و برای شروع فصلی جدید در این تیم تاریخی فوتبال بلژیک آماده میشود.
نام کامل او دنیس اکرت آیِنسا است. مهاجمی 28 ساله که تابعیت دو کشور آلمان و اسپانیا را دارد. او فوتبالش را از جوانان کلن آغاز کرد و سپس به جوانان مونشنگلادباخ پیوست. او درحالیکه تا تیم دوم گلادباخ بالا رفته بود راهی سلتاویگو شد. دنیس در سال 2019 به تیم اول سلتاویگو پیوست تا برای اولین بار در یک تیم بزرگسالان بازی کند. از سال 2022 شاهد وارد شدن دنیس اکرت به فوتبال بلژیک با تیم یونیون سن ژیلوا بودیم. او به استاندارد لیژ قرض داده شد و امسال تابستان وقتی قرارداد قرضیاش به پایان رسید با قردادی دائمی به لیژ پیوست.
جالب اینکه تا کنون فدراسیون فوتبال ایران چند بار مدارک او را گرفته با تیم ملی دعوتش کند ولی در نهایت تا امروز شاهد عملی شدن این اتفاق نبودهایم. البته دنیس اکرت در بخش پایانی فصل گذشته مدت قابل توجهی با مصدومیت همسترینگ مواجه بود. او در یک مصاحبه فاش کرد که به ایران سفر کرده و حتی به بازی برای تیم ملی تمایل نشان داد.
دنیس اکرت مدتی پیش با رسانه بلژیکی DH les sports مصاحبهای مفصل و جذاب داشت که از لابلای خطوط آن میتوان اطلاعات دستاولی از شخصیت، فوتبال و زندگی این فوتبالیست آلمانی-اسپانیایی-ایرانی به دست آورد. گزارش این رسانه بلژیکی از مصاحبه با دنیس اکرت را در ادامه میخوانید:
او خیلی طبیعی جلوی دوربین عکاس ما ژست میگیرد و لبخند میزند: "همسرم به من یاد میدهد چطور یک مدل خوب باشم." دنیس اکرت آیِنسا، همراه با همتیمیهایش، بعد از یک توقف دو روزه در لندن، دوباره به تمرینات بازگشت. سفری برای آماده شدن تیم برای فصل جدید که به گفته مهاجم ایرانیالاصل "همیشه مفید است، چه در روزهای خوب و چه در روزهای سخت".
روحیه تیم در این مقطع چطور است؟ خوب یا متوسط؟
وقتی سه بازی پشت سر هم انجام دادهای که میتوانستی چهار امتیاز بیشتر بگیری (۱-۱ مقابل شارلروا و تساوی مقابل اوهلوون)، طبیعی است فکر کنیم همهچیز عالی نیست. اما اگر فقط بازی مقابل بیرشخوت (۰-۰) را در نظر بگیریم، آن یک امتیاز را میتوان ارزشمند دانست. ما میخواهیم امتیازات بیشتری جمع کنیم، اما فعلا باید به آنچه جمع کردهایم راضی باشیم. بعد از شارلروا و لوون، خیلی ناامید بودیم. اما بعد از بازی با بیرشخوت میدانستیم که تمام تلاشمان را کردهایم و آن یک امتیاز به لک تیم چسبید. چرا؟ به خصوص به خاطر بازی در شرایط خیلی سخت. هرگز روی زمینی به این بدی بازی نکرده بودم."
استاندارد با زدن تنها ۱۲ گل، ۲۴ امتیاز گرفته است. از این آمار چه تحلیلی داری؟
سبک بازی ما خیلی فیزیکی و پرشدت است. چند هفته پیش تلاش کردیم بیشتر روی زمین فوتبال بازی کنیم، اما خیلی گل خوردیم چون تیم بیش از حد باز بود. تاکتیک را تغییر دادیم: با بلوک پایینتر، پرس در میانه و ضدحمله. الان موقعیتهای کمتری ایجاد میکنیم، اما مثلاً مقابل لوون، سه بار توپ به تیرک خورد. ما به همین سبک ادامه میدهیم و اگر بعضیها خوششان نیاید، مهم نیست.
یا میتوان این ریتم را در طول فصل حفظ کرد؟
قبول دارم که موقعیتهایی را از دست دادهایم، خودم هم همینطور. اما نباید فراموش کنید که ما موقعیت خلق کردهایم و گل زدهایم. گلهای بیشتر هم از راه میرسد.
به عنوان یک مهاجم چطور تحمل میکنی در تیمی بازی کنی که اولویت اولش دفاع کردن است؟
باید بپذیرم. با تغییر سیستم تیم، بیشتر در پست شماره ۱۰ بازی میکنم تا مهاجم نوک. من بدون توپ خیلی کار میکنم. در بازی با بیرشخوت، ۱۲/۴ کیلومتر دویدم؛ آماری در حد هافبکها. در دوران فوتبالم هرگز اینقدر ندویده بودم. از وضعیتم ناراضی نیستم، چون میدانم به تیم کمک میکنم. البته که دوست دارم بیشتر گل بزنم. دلم میخواهد در هر بازی سه موقعیت بزرگ داشته باشم، اما شرایط اینطور نیست. باید قبل از مسابقه با خودت صادق باشی و بگویی "اوکی دنیس، امروز باید بیشتر دفاع کنی." نمیتوانی وسط بازی بگویی چرا اینقدر عقب هستم، چرا جلوتر نیستم! اگر اینطور فکر کنی، ناامید میشوی.
رسانه بلژیکی در ادامه آمار گلزنی تا آن زمان دنیس اکرت برای تیمش را یادآوری کرد: اکرت آیِنسا تاکنون دو گل برای استاندارد زده است: یکی در لیگ و دیگری در جام حذفی.
برایت سخت بود که این ذهنیت جدید را بپذیری؟ مربی سعی کرد قانعت کند؟
او روش خوبی دارد که پروژهاش را بقبولاند. با اراده صحبت میکند و وارد ذهن بازیکن میشود. از همان ابتدا برای من و اندی زکیری خیلی روشن بود که تاکتیک تیم چیست: مربی گفت شما دو مهاجم تیم خواهید بود و تنها راه خروج از ترکیب این است که مرتکب اشتباهات بزرگ بشوید پس تا حد زیادی خیال مان راحت شد.
این خطرناک نیست که فکر کنی همیشه بازی میکنی؟
باور کنید، مربی هر روز ما را تا دیروقت شب بیدار نگه میدارد! در تمرین همیشه فشار میآورد، ما را در یک تیم نمیگذارد تا مجبور باشیم خودمان را نشان دهیم و رهبر تیم بشویم. وقتی بد تمرین میکنیم مستقیم و با صراحت خیلی زیادی میگوید. و مهاجمی که هر بازی ۱۲ کیلومتر میدود، مطمئن باشد احساس راحتی نمیکند و گر نه اینقدر نمیدوید (خنده).
مقایسه شدن با زکیری که ۶ گل زده و شما تنها یک گل، برایت سنگین نیست؟
نه، چون کاملاً نقش خودم را پذیرفتهام. البته دوست دارم بیشتر گل بزنم و مطمئنم زمانش میرسد. اما الان به تیم به شکل دیگری کمک میکنم. اندی تمامکننده اصلی ما در محوطه است، من کمتر این وظیفه را دارم. عقب میآیم و بین خطوط پیوند ایجاد میکنم. از همان روز اول خیلی زود با هم هماهنگ شدیم. کامرون پوئرتاس، دوست اندی، به او گفت با من خوب برخورد کند و ارتباطمان سریع شکل گرفت.
آینده؟ دوست داری بعد از پایان قرارداد قرضی، در استاندارد بمانی؟
*این مصاحبه فصل گذشته انجام شد که دنیس اکرت به صورت قرضی در استاندارد لیژ بازی میکرد. امسال تابستان این اتفاق افتاد و او حالا بازیکن دائمی این باشگاه است.
ببینید، من هنوز از خودم صد در صد راضی نیستم. خوب بازی میکنم و به تیم کمک میکنم اما باید تعیینکنندهتر بشوم. میدانم توانایی گلزنی هر هفته را دارم و باید تلاش بیشتری بکنم. در مورد آینده هنوز برای حرف زدن زود است، اما خوشحال میشوم اینجا بمانم. همهچیز به توافق باشگاهها بستگی دارد و البته به عملکرد خودم.
رسانه بلژیکی در این بخش از مصاحبه واقعیت جالبی را فاش کرد: دنیس اکرت آیِنسا روی پیراهنش نام "آیِنسا" را ثبت کرده و میخواهد همین نام توسط هواداران صدا زده شود. روابط عمومی باشگاه هم از رسانهها خواسته فقط "آیِنسا" را به کار ببرند.
اما صحبتهای خود دنیس درباره این نام:
وقتی اولین گل را زدم (مقابل شارلروا)، هواداران نمیدانستند باید هر دو نام را بگویند یا یکی. من ترجیح میدهم فقط بگویند آیِنسا. در زندگی روزمره بیشتر اکرت آیِنسا هستم. در آلمان بیشتر اکرت صدایم میکنند و در اسپانیا آیِنسا هستم.
و در پایان این مصاحبه از زبان خود دنیس اکرت آینسا میشنویم که با وجود اینکه او پدری ایرانی دارد چطور هیچ نام ایرانی در نام خانوادگیاش دیده نمیشود:
دنیس گفت:" پدرم توسط مردی با نام خانوادگی اکرت به فرزندی پذیرفته شد. من بیشتر خودم را به آیِنسا نزدیک میدانم که نام خانوادگی مادرم است. زنی اسپانیایی از شهر ویگو. به همین دلیل این نام را برای پیراهنم انتخاب کردم. البته با بخش اکرت خانواده هم مشکلی ندارم.