شمس آذر، بیگانه با تسلیم شدن
به گزارش "ورزش سه"، شاگردان وحید رضایی بار دیگر در جریان مسابقه به بازی برگشتند تا نشان دهند به این راحتی‌ها تن به شکست نمی‌دهند. تیمی که در آغاز فصل بیشترین تغییر را در بین تیم‌های لیگ برتری تجربه کرد؛ از بازیکن و کادر فنی گرفته تا مدیریت و حتی مالکیت. دگردیسی بزرگی که ساختن دوباره‌ی چنین تیمی را به کاری دشوار بدل کرد، اما حالا با هدایت شاگرد خلف شاغلام، آرام‌آرام به رقبایش تحمیل می‌شود.
وحید رضایی نزد غلام پیروانی آموخته بود که می‌توان با ترکیبی از چند بازیکن باتجربه و جمعی از جوانان کم‌نام‌ونشان، تیمی ساخت که به شکست عادت ندارد. بارها شنیده‌ایم که دیگر بازی آسان در فوتبال وجود ندارد و کسب ۳ امتیاز در لیگ برتر به‌سادگی به دست نمی‌آید.
در هفته نخست، دیدار برابر استقلال خوزستان با گل مشکوکی در شرایط آفساید همراه شد؛ گلی که اگر VAR وجود داشت شاید اجازه ثبت نمی‌یافت. با این حال قزوینی‌ها اجازه ندادند دست خالی زمین را ترک کنند و در نهایت بازی را مساوی کردند.
هفته دوم اما جدالی پرگل مقابل چادرملو بود؛ جایی که دو بار از شاگردان سعید اخباری عقب افتادند اما در ثانیه‌های پایانی با گل سورگی، حداقل امتیاز خانگی را حفظ کردند.
و سرانجام، هفته سوم آزمونی برای اثبات توانایی‌های وحید رضایی رقم خورد. دیداری برابر پیکان و کادری که بیشترشان سابقه حضور در شمس آذر را داشتند. تیم سعید دقیقی میزبان بود و شمس آذر باز هم عقب افتاد، اما طبق معمول کوتاه نیامد و بازگشت دیگری را رقم زد.
حاصل کار اینکه شمس آذر بعد از سه هفته صاحب بهترین خط حمله لیگ شده است؛ آماری امیدوارکننده برای آینده. با این حال آن‌ها باید بدانند فوتبال فقط گل زدن نیست. سبزپوشان همراه با آلومینیوم ضعیف‌ترین خط دفاع لیگ را هم در اختیار دارند (۶ گل خورده) و قطعاً وحید رضایی تا پیش از دیدار حساس برابر مس رفسنجان، باید به فکر ترمیم این نقطه‌ضعف باشد.
مسابقه‌ای که برای قزوینی‌ها همیشه یادآور لبخند و بازگشت بوده است. شمس آذر در نخستین سال حضورش در لیگ برتر با ۳ امتیاز منفی استارت زد و اولین برد خود را درست همین‌جا، برابر شاگردان ساکت الهامی در رفسنجان جشن گرفت. فصل گذشته هم برابر تیم سعید دقیقی همین اتفاق تکرار شد و حالا بسیاری باور دارند این سناریو برای سومین سال متوالی در رفسنجان تکرار خواهد شد.
باید منتظر ماند و دید که آیا بهترین خط حمله لیگ می‌تواند از دیار رطب و پسته، خندان و با نخستین برد فصل به خانه بازگردد یا نه…
