به گزارش "ورزش سه"، «پاسخی که دارم هیچ تاثیری نخواهد داشت.» این جمله پاسخ ژابی آلونسو بود وقتی از او پرسیده شد که اگر میتوانست به یک هفته قبل برگردد، آیا دوباره بلینگام را در دربی مادرید برابر اتلتیکو مادرید در ورزشگاه واندا متروپولیتانو به میدان میفرستاد یا خیر.
سرمربی رئال در آن بازی روی «کارت اعتماد» قمار کرد. او به این هافبک انگلیسی که هنوز از نظر بدنی به آمادگی کامل نرسیده بود، اعتماد کرد تا در دیداری پرفشار برابر اتلتیکو بازی کند. اما زمین حرف آخر را زد. بلینگام جرقه همیشگیاش را نداشت و رئال مادرید برابر اتلتیکو فروپاشید.
شکست سنگینی بود اما آلونسو پشت اشتباهش پنهان نشد. او ترجیح داد از این وقفه برای اصلاح استفاده کند. در دو بازی بعد، بلینگام نیمکتنشین شد، پیامی روشن که زمان احتیاط فرا رسیده است. آلونسو پیش از آغاز وقفه دیدارهای ملی توضیح داد: «وقتی برگردد و دو هفته تمرین بیشتر پشت سر بگذارد، روز به روز بهتر خواهد شد و در ماه اکتبر برای ما بازیکن مهمی خواهد بود. حالا این زمان را داریم چون او بخش بزرگی از پیش فصل را از دست داده است.»
بلینگام هم با توخل به توافق رسید تا در این اردو به تیم ملی انگلیس اضافه نشود. سرمربی آلمانی سه شیرها در این باره گفت: «او خودش میخواست بیاید اما هنوز از نظر ریتم بازی عقب است.»
فصل اول، توقفناپذیر
این دو هفته برای او حیاتی به نظر میرسند تا دوباره با این تیم هماهنگ شود. وقتی بلینگام دو فصل پیش به رئال مادرید آمد، نسیمی تازه بود: ۲۳ گل، ۱۳ پاس گل و حضوری که در هر بازی حس برتری را منتقل میکرد. او بازیسازی بود که برای تاثیرگذاری نیازی به لمس مداوم توپ نداشت، چند گام، یک «یک و دو» یا نفوذ از خط دوم کافی بود تا جریان بازی را تغییر دهد.
اما شرایط تغییر کرد. تونی کروس رفت، امباپه آمد و توازن در رئال جابجا شد. فصل گذشته با تشدید مصدومیت کتف و اجبار به بازی در چند متری عقبتر از نیمه زمین، بخشی از ماهیت بلینگام از بین رفت. با وجود این، آمارش همچنان تحسینبرانگیز بود: ۱۵ گل و ۱۳ پاس گل اما بدون برق و انرژی سال اول. تا پایان فصل، آنچه روی زمین دیده میشد نسخهای خستهتر و کم اعتماد به نفستر از ستارهای بود که در اولین سالش همه را شگفتزده کرده بود.
مشکل استعداد نبود، بلکه جایگاه بود. او نه یک هافبک مرکزی خالص است و نه بازیساز کلاسیک است. وقتی فضای نفوذ به محوطه ندارد، کیفیت بازیاش کاهش پیدا میکند. به همین دلیل، پس از قهرمانی در جام جهانی باشگاهها، تصمیمی شجاعانه گرفت: عمل جراحی که او را سه ماه از میادین دور کرد.
بلینگام میخواست برای همیشه از درد خلاص شود و به آمادگی کامل بازگردد. او حتی زودتر از انتظار بازگشت، یک ماه زودتر. در دیدار مقابل المپیک مارسی در فهرست تیمش قرار گرفت و تنها چهار روز بعد، برابر اسپانیول اولین دقایقش را بازی کرد. همه چیز خوب پیش میرفت تا این که دربی دوباره تردیدها را زنده کرد. او ۷۰ دقیقه در ترکیب اصلی بود اما یکی از ضعیفترین چهرههای رئال در عصر ژابی بود.
طرح آلونسو برای احیای جود
بلینگام نگران است که جایگاه غیرقابل لمسش را از دست بدهد، هرچند هیچ کس در کادر فنی در اهمیتش تردید ندارد. آلونسو گفت: «بعد از مصدومیت، او کم کم بهتر شده است و انگیزه زیادی برای بازی دارد. او بازیکنی کلیدی است، به خاطر کیفیتش، عملکردش و تواناییاش در برهم زدن نظم حریف. فقط مسئله زمان است تا به اوجش برگردد.»
حالا ماموریت سرمربی مشخص است: بازتعریف نقش بلینگام بدون برهم زدن توازن تیم که در غیاب او به خوبی حفظ شده است. با توجه به درخشش هر سه مهاجم، برنامه این است که او در میانه زمین مستقر شود، با نقش مشخص در خروج توپ و آزادی لازم برای نفوذ از عقب که قلمروی طبیعیاش است.
چالش اصلی این است که مرزها را به شکلی تنظیم کند که جریان بازی طبیعی بماند، بدون این که بازیکنان با هم به مشکل بخورند یا تاکتیکی به زور تحمیل شود. چون اگر رئال مادرید یاد بگیرد با ریتم بلینگام بازی کند (و بلینگام با ریتم تیم) در این صورت او دوباره همان بازیکنی خواهد شد که همیشه بود: یگانه، تاثیرگذار و هماهنگ با موسیقی درونی فوتبالش.
منبع: مارکا