
به گزارش "ورزش سه"، با تدبیر فراوان، کمی چشمپوشی و صبر زیاد از سوی ژابی آلونسو، ماجرای ناخوشایند کجخلقی وینیسیوس حل و فصل شد و اخبار خوب برای رئال مادرید پس از الکلاسیکو انباشته میشود. در میان همه این اخبار، هیچ کدام به اندازه رستاخیز جود بلینگام مهم نیست.
ستاره انگلیسی دوباره همان بازیکنی شده که در روزهای ابتدایی حضور در تیم بود؛ قبل از آنکه یک مصدومیت جدی شانه و تصمیم بدتر برای بازی دادن به او در حالی که ماهها با کاستی زیاد بازی میکرد، به طور ناگهانی مسیر تأثیرگذارترین پیوستن بازیکن در ۱۲۳ سال تاریخ رئال مادرید را قطع کند.

خوشبختانه، آن فوتبالیست ممتاز با قابلیتهای بدنی بینظیر و مجموعهای از راهحلهای تاکتیکی که کمتر بازیکنی در حال حاضر میتواند آنها را به کار بگیرد، بازگشته است. این که بهترین عملکرد او در دو بازی اخیر، دقیقاً با بهترین دو نیمه اولی که رئال مادرید ژابی آلونسو به نمایش گذاشته، همزمان شده، نه یک تصادف، بلکه یک نتیجه مستقیم است. او مقابل بارسلونا بیشتر در جناح راست و در برابر والنسیا بیشتر در منطقه چپ فعال بود، هرچند شعاع حرکت او تمام عرض زمین و پشت محوطه جریمه را در بر میگیرد. با این سبک بازی، این حس ایجاد میشود که زمین برای او کوچک است.
تفاهم تدریجی او با امباپه و وینیسیوس یک چک تضمینی است، یک اطمینان که فوتبال تیم مادریدی هر روز روانتر خواهد شد، زیرا جود و گولر توانایی آن را دارند که به سلطهای که تیم با پرس بالا برای بازپسگیری توپ در زمین حریف دنبال میکند، انسجام و معنا ببخشند.

بلینگام، مانند بهترین شبهای ابتداییاش، مقابل والنسیا همه کار کرد: بازیسازی، سازماندهی، رهبری، بازپسگیری توپ، دویدن، پاس گل دادن، در صحنه ظاهر شدن و زدن یک گل تماشایی که از هیچ خلق شد. او سه بازی متوالی است که گل میزند، اگرچه گلزنی تقریباً کماهمیتترین جنبه کار اوست، زیرا کار گلهای اصلی از دو فصل پیش به دیگری (امباپه) واگذار شده است.
بهترین اتفاق این است که این گلها، اعتماد به نفس را به بازیکنی با ویژگیهای ذاتی یک رهبر بازمیگرداند. اگر او بتواند با این امباپه (که در ۱۳ بازی ۱۶ گل به ثمر رسانده) به همان آسانی که گولر ارتباط میگیرد، همکاری کند و وینیسیوس هم به بهبود عملکرد خود ادامه دهد، پتانسیل هجومی این تیم برای رقبایشان میتواند بیش از حد باشد.