
به گزارش "ورزش سه"، در مسیر ستاره شدن، خیلیها نقش مربی، باشگاه یا استعداد ذاتی را برجسته میکنند، اما در داستان اشرف حکیمی یک نام همیشه در مرکز قرار دارد: مادرش، سعیده موح؛ زنی که هم در پشت صحنه بوده و هم ستون اصلی زندگی و شخصیت این بازیکن بوده است. داستان حکیمی بدون او ناقص است؛ از روزهای سخت مهاجرت تا شبهای پرشور فتح قلههای فوتبال اروپا، رد پای مادر در هر قدم دیده میشود.
حکیمی در مادرید به دنیا آمد؛ فرزند یک خانواده مراکشی که برای ساختن آیندهای بهتر به اسپانیا مهاجرت کرده بودند. پدرش دستفروش خیابانی بود و مادرش سالها در کارهای خدماتی و نظافتی کار میکرد؛ شغلی کمدرآمد که باعث سخت شدن زندگی این خانواده شده بود.
او در همان سالها صبحهای زود خانه را ترک میکرد و شبها با بدنی خسته و دستی پینهبسته به خانه برمیگشت و فرصتی برای رسیدگی به وضعیت فرزندانش نداشت. در این بین نقش سعیده موح برای اشرف پررنگتر از همیشه شد.
اشرف بارها گفته که موفقیتش بدون مادرش ممکن نبود. یکی از جملات مشهورش همین است: «چه پولدار باشی چه فقیر، تنها کسی که همیشه کنارت میماند، مادرت است.»
این جمله فقط یک شعار احساسی نیست؛ بازتاب واقعیت زندگی اوست. مادرش سالها هم یک محیط امن عاطفی برای او ساخت، هم مسئولیت مدیریت مالی او را نیز از نوجوانی برعهده گرفت. خودش گفته بود:«وقتی کوچک بودم نمیتوانستم پولم را مدیریت کنم؛ مادرم این کار را برایم انجام داد.»

این اعتماد مطلق رابطهای قوی بین این مادر و پسر ساخت که هنوز هم ادامه دارد. وقتی که چهارشنبه شب با مصدومیت و عصا وارد مراسم بهترینهای سال آفریقا شد، مادرش در کنارش بود و دو بار بر سر مادرش بوسه زد.
در روزهایی که هنوز بازیکن بزرگی نبود، این مادر بود که برای خرید کفش، هزینه سفرهای فوتبالی یا کلاسهای ورزشی از خودش میزد تا پسرش فرصت تجربه رویاهایش را داشته باشد. حکیمی در مصاحبهای گفته: ««مادرم نظافتچی بود و پدرم دستفروش. ما از یک خانواده ساده میآییم که همیشه برای زندگی جنگیدهاند. آنها برای من خودشان را قربانی کردند و حتی برادرانم را از خیلی چیزها محروم کردند تا من موفق شوم. در حال حاضر، هر روز برای آنها میجنگم.»
برای همین است که اشرف در بزرگسالی هر موفقیتی را به خانوادهاش و بهویژه به مادرش نسبت میدهد. وقتی در فینال لیگ قهرمانان گل زد، یا امروز که جایزه بهترین بازیکن سال آفریقا را برد، اولین فکرش همان فداکاریهایی است که او را از کوچههای مادرید تا اوج فوتبال جهان رساند.
او پس از کسب توپ طلای آفریقا گفت: «من رشد کردم، تلاش کردم و هیچ چیز آسان نبود. اما با حمایت خانوادهام، دوستانم و همه اطرافیانم، به آن رسیدم. من به هویت مراکشیام افتخار میکنم، زنده باد مراکش»

حتی این هویت مراکشی او هم با کمک خانواده و بهخصوص مادرش حفظ شده است. او قبلا درباره انتخابش برای بازی کردن برای تیم ملی مراکش گفته است: «هرگز فراموش نمیکنم از کجا آمدهام. پدر و مادرم در خانه فرهنگ مراکشی را به من یاد دادند و بهعنوان یک مسلمان بزرگم کردند. قلبم گفت که با تیم ملی کشورم خوشحالتر خواهم بود.»
محبت بین اشرف و مادرش همیشه آشکار بوده است. تصاویر بوسه زدن او بر سر مادرش پس از پیروزیهای مهم، یا لحظههای احساسی میانشان در جام جهانی، میلیونها نفر را در جهان تحتتأثیر قرار داد. این صحنه امشب هم تکرار شد.
امروز اشرف حکیمی به بالاترین افتخارات ممکن در فوتبال اروپا و آفریقا رسیده، اما قطعاً حاضر است همه آنها را برای لبخند مادرش که زندگیاش را وقف او کرده، بدهد.