
به گزارش "ورزش سه"، کمی پیش از گلی که برتری آرسنال را قطعی کرد، هری کین به تنهایی یک حرکت را از سمت چپ آرسنال آغاز کرد. درست مانند اکثریت تلاشهای هجومی بایرن مونیخ، این حرکت تقریباً همانجا که شروع شده بود، پایان یافت. مشابه درصد قابلتوجهی از حملات بایرن، این حرکت نیز با تکل دکلان رایس خاتمه یافت؛ او با قدرت وارد شد و با ضربهای تمیز با پای راست توپ را بیرون کشید و سپس صدای تشویقی که به یکی از بلندترین صداهای شب تبدیل شد.
تماشاگران امارات از ابتدا هم قرار بود از چنین صحنهای لذت ببرند، و رایس کاملاً این را میدانست. او نیز در پاسخ، با فریادی بلند و حرکتی به سمت تماشاگران و شاید خطاب به همتیمیهایش واکنش نشان داد: ادامه بدهید، صدا را بالاتر ببرید، بگذارید این کار را تمام کنیم. رایس در حال حاضر بهترین بازیکن اروپا است و با این عنوان، استانداردهایی را تعیین میکند.
چند لحظه بعد، آرسنال، تیمی که در گذشته اغلب در چنین موقعیتهایی در برابر بزرگان این سطح دچار تزلزل میشد، با گلی فوقالعاده از گابریل مارتینلی حکم پیروزی ۳-۱ را امضا کرد و حس سبکتر شدن باری سنگین کاملاً محسوس بود.
یا شاید، تغییر مسیر یک جت که مدتهاست از زمین برخاسته است. اگر رایس بهترین بازیکن قاره است، آرسنال نیز بهترین تیم آن است. این را باید گفت؛ زیرا با اینکه پاسخ نهایی این ادعا شش ماه بعد در بوداپست مشخص خواهد شد، اما این مسابقه از ابتدا آزمونی جدی بود. دیگر هیچکس نمیتواند انکار کند که آرسنال اکنون مدعی مطلق قهرمانی لیگ برتر است؛ پرسش بزرگ این بود که آیا آنها بالاخره میتوانند بر رقیب دیرینهای که طبق معمول در صدر جدول لیگ خود قرار دارد، غلبه کنند یا نه.

در لیگ قهرمانان جدید همیشه وسوسهانگیز است که برای چنین بازیهای بزرگی علامت ستاره بگذارید. هر دو تیم آرسنال و بایرن از پیش صعودشان به مرحله یکهشتم نهایی را قطعی کرده بودند. چنین بازیهایی در خطر از دست دادن بار معنایی خود هستند و ممکن است به نمایشهایی لوکس تبدیل شوند که فقط برای تولید چند صحنه درخشان طراحی شدهاند. اما هنگامی که میتوان سرانجام شکوه شش سال کار را لمس کرد، این بازیها معنای بیشتر و عمیقتری پیدا میکنند.
وقتی رایس در دقیقه ۶۲ حرکتی را از کانال چپ آغاز کرد و یوشوا کیمیش را جا گذاشت در حالی که مدافعان بایرن تقریباً با احترام راه را برایش باز میکردند، آرسنال کاملاً بر بازی مسلط شده بود. فرار رایس با واکنش مانوئل نویر متوقف شد، اما جریان بازی از نیمه دوم شکل گرفته بود. بایرن تقریباً قادر نبود ضربات ایستگاهی او را، چه محکم و چه قوسی، مدیریت کند، و میکل مرینو باید یکی از آنها را تبدیل به گل میکرد. آنها بهندرت توانستند از او عبور کنند، و هیچیک از بازیکنانشان، جز لنارت کارل، پدیده ۱۷ ساله، توان حرکت دادن سریع توپ را نداشت.
این بازی تقابل بهترین خط دفاع اروپا در برابر بهترین خط حمله آن بود؛ اما از بایرن چیزی بیش از یک دوره کوتاه پس از گل زیبای کارل دیده نشد. آنها در هر دو بخش غرق شدند؛ کین مجبور شد در عمق بسیار زیاد بازی کند؛ موقعیتهایی که معمولاً نشانه وضعیت بحرانی بایرن است.
همچنین این مسابقه تقابل دو دوست صمیمی و دو پلیمیکر تماشایی، ابرچی اِزه و مایکل اولیسه، که هر دو از آکادمی کریستال پالاس برخاستهاند، بود. اما در نهایت اولیسه که بیشتر به خط کناری محدود شده بود، جز چند حرکت کوچک مقابل مایلز لوئیس اسکِلی خطر چندانی نداشت. از سوی دیگر، ازه که هنوز در اوج درخشش در دربی به سر میبرد، همان پاس بلند و زیبایی را ارسال کرد که مارتینلی با کنترل آن از کنار نویر شتابزده عبور کرد و توپ را به آرامی در دروازه خالی قرار داد.

مارتینلی توپ را از اولیسه گرفت؛ کسی که در قلب محوطه جریمه دریبل میزد و باعث شده بود داوید رایا عملاً تماشاچی باشد. او سپس مسیری طولانی را دوید و ازه ظرف چند ثانیه زحماتش را جبران کرد. آنها در برابر حریفی که سالها نماد دشمن بزرگ و شکستناپذیر آرسنال بود، تا آخرین لحظه بیرحم بودند.
آیا کسی میتواند به آرسنال برسد؟ با توجه به آنچه دیده شد، چنین تصوری دشوار است. اگر بخواهند این فصل را بدون جام تمام کنند، باید راهی کاملاً جدید برای متوقف کردن این پیشرفت حیرتانگیز پیدا کنند؛ هرچند که در گذشته هم ناتوانی در تکمیل کار پایانی، مانعشان شده بود. آرتتا پیش از بازی گفته بود که سابقه اروپایی بایرن آنها را در «جهانی دیگر» قرار میدهد؛ اما شاید آرسنال اکنون در سرعتی بسیار فراتر، در حال پشت سر گذاشتن آنهاست.