هالند: پیشنهاد رئال و بارسلونا را رد کردم

به گزارش "ورزش سه"، هالند امشب به برنابئو بازمی‌گردد تا دوباره زخمی به پیکر رئال مادرید بزند. این مهاجم نروژی در مصاحبه با رسانه دِ رِست ایز فوتبال، به بررسی وضعیت فعلی فوتبال و پیوستنش به سیتی پرداخته است.

خاطره‌ای درباره نپوشیدن دستکش هنگام بازی: من سبک کلاسیک را دوست دارم. زیباست. همچنین هیچ‌وقت نمی‌بینید که من با دستکش بازی کنم، چون اگر این کار را بکنم پدرم مرا می‌زند. پس من هم کمی کلاسیک هستم.

پیوستن به سیتی: گواردیولا با من تماس گرفت. گفتگوی دلپذیری بود. به من گفت که می‌توانم با او گل‌های زیادی بزنم. در نروژ ما لیگ برتر را می‌بینیم. وقتی گواردیولا تماس گرفت تردید نکردم و فکر می‌کنم در نهایت همه چیز خوب پیش می‌رود. زمان‌بندی خیلی مهم است. وقتی به سیتی آمدم، آن‌ها به یک مهاجم نیاز داشتند. همچنین انگیزه‌ام این بود که ثابت کنم تیم پپ می‌تواند بازی مستقیم هم انجام دهد و نه فقط پاس‌کاری.

درباره آینده: آرام هستم، تمرکز دارم و اینجا خیلی خوشحالم. اینجا جای بسیار خوبی برای پیشرفت است. در نهایت، انگلیس یک کشور فوتبالی  و به نظرم بهترین جا برای بازی کردن است. می‌خواهم بخشی از این فضا باشم.

درباره عصبانیت هنگام تعویض: بیایید صادق باشیم، وقتی مقابل لایپزیش پنج گل زدم، مشخص است که می‌خواستم ششمی را هم بزنم. اما فکر می‌کنم اگر با عصبانیت خارج شوم، بی‌احترامی بزرگی به بازیکنی است که جای من وارد زمین می‌شود. بنابراین آخرین کاری که انجام می‌دهم نشان دادن عصبانیت از تعویض است.

افت در بازی: اول از همه مصدومیت‌ها هستند. فکر می‌کنم حفظ سطح بازی بعد از قهرمانی بسیار دشوار است. یک موضوع روانی در میان است. فکر می‌کنم تغییر ذهنیت بخشی از طبیعت انسانی ماست. خیلی سخت است که بعد از انجام یک کار بزرگ، سطح خود را حفظ کنید، حتی اگر هدفی بهتر از آن وجود نداشته باشد.

گواردیولا: فکر می‌کنم او یک نوع نابغه است، اما چیزی که مرا شگفت‌زده کرد تلاش زیاد اوست. او بیش از همه کار می‌کند. سخت‌کوش‌ترین فرد باشگاه است. اولین نفری است که می‌آید و آخرین نفر می‌رود. فکر می‌کنم همین تلاش روزانه او را به اینجا رسانده است. این موضوع به فداکاری، انگیزه و نگاه عمیق او به فوتبال و کار مربوط می‌شود. اصل ماجرا این است.

نروژ و جام جهانی: مدت‌هاست که فشار را حس می‌کنم. اگر نروژی بودم و به این تیم و داشتن هالند در خط حمله فکر می‌کردم، من هم به تیم فشار می‌آوردم. بازی در جام جهانی و صعود به آن سخت است. هر چه سال‌ها می‌گذرند، بیشتر فکر می‌کنی که مشکل کجاست. وقتی به آخرین باری که در جام جهانی بودیم فکر می‌کنم، همان زمانی که پدرم بازی می‌کرد، مثل این است که من هنوز به دنیا نیامده بودم. تمام زندگی‌ام را بدون صعود گذراندم و این به من انگیزه می‌دهد. فکر می‌کردم هرگز در جام جهانی بازی نخواهم کرد.

علاقه به فوتبال: بله، من هوادار فوتبال هستم و همه نوع فوتبالی می‌بینم. روز گذشته هنگام شام نگاه کردم ببینم بازی‌ای هست یا نه. منچستریونایتد و وستهم بازی داشتند. گفتم بگذاریم این بازی را ببینیم. همسرم گفت از فوتبال خسته شده‌ام، ما همیشه فوتبال می‌بینیم. من هم گفتم بله، به همین دلیل است که ما اینجا هستیم.

هالند تأکید کرد که الکل نمی‌نوشد: نه، در طول فصل نه. بعد از صعود به جام جهانی نوشیدم، اما معمولاً در طول فصل نمی‌نوشم. فقط شیر می‌خورم.