
به گزارش "ورزش سه"، هنوز دسامبر است و رئال مادرید تا همینجا همه حالتهای ممکن یک تیم فوتبال را تجربه کرده است. پروژه ژابی آلونسو روی یک ترن هوایی سرگیجهآور حرکت میکند و ایستگاه بعدی، ویتوریا است. بدون هیچ حاشیه امنی، کهکشانیها با چهار امتیاز اختلاف نسبت به بارسلونا با تنها دو پیروزی در هشت مسابقه و در حالی که شمشیر بران بالای سر سرمربیشان قرار دارد، به مصاف آلاوس میرسند. آنها دو شکست خانگی پیاپی را متحمل شدهاند، هرچند پیروزی دشوار سیتی این حس را ایجاد میکند که شاید بتوانند مسیرشان را تغییر دهند.
سرخوشی
سوار بر موج جام جهانی باشگاهها، با وجود شکست سنگین مقابل پاری سن ژرمن در نیمه نهایی، رئال مادرید فصل لالیگا را با گامهایی محکم آغاز کرد. هرچند لحظات درخشان زیادی دیده نمیشد اما این تیم نشانههایی از استحکام، انسجام و تلاش جمعی بروز داد که به آنها اجازه میداد بازیها را تحت کنترل نگه دارند.
هفت پیروزی در هفت مسابقه اول (شش برد در لالیگا و یک پیروزی برابر مارسی در لیگ قهرمانان) تصویری از یک رئال مادرید قدرتمند ترسیم کرد. بله، هنوز مسائلی برای حل شدن وجود داشت اما پایهای محکم شکل گرفته بود که میشد هر آنچه ژابی آلونسو برای تیمش در ذهن داشت را بر آن بنا کند.
افت
همه آن احساسات در دربی فرو ریخت. شکست ۲-۵ در متروپولیتانو بسیاری از آنچه قطعیت به نظر میرسید را در هم شکست. رئال مادرید ضعفهای گذشته را دوباره نشان داد. این دومین حریف قدرتمندی بود که ژابی آلونسو با آن روبرو میشد و دومین تیمی که واقعاً تیمش را به وحشت انداخت. نمایش کهکشانیها در خانه اتلتیکو مادرید به مراتب پایینتر از حداقل استانداردهای لازم بود. پس از دربی، تردیدها و پرسشها یکی پس از دیگری مطرح شدند. نقش ژابی آلونسو برای اولین بار به موضوع بحث تبدیل شد. انتقادها، چه درون باشگاه و چه بیرون از آن، در ابتدا آرام بود اما کم کم شدت گرفت.
دره
پس از شکست در دربی، رئال مادرید دوباره به سرعت قبلی بازگشت. فضا مثل قبل نبود اما این تیم پیروزیهایی را در لیگ قهرمانان (برابر غیرت آلماتی و یوونتوس) و لالیگا (مقابل ویارئال، ختافه، بارسلونا و والنسیا) به دست آورد. دوباره انگشتها رو به بالا رفت.

رئال مادرید با پیروزی از الکلاسیکو بیرون آمد و بارسلونا را پنج امتیاز عقب انداخت که شرایطی ایدهآل بود، اگر انفجار رختکن پس از آن رخ نمیداد. با تنشهایی که از چند روز قبل به دلیل گرم کردن فده والورده در آلماتی وجود داشت، تعویض وینیسیوس نشان داد که اوضاع در رختکن درست نیست. اقتدار ژابی آلونسو زیر سوال رفت و موضع این باشگاه بیش از این که در جهت حفظ اقتدار سرمربی باشد، به سمت محافظت از این اقدام اعتراضی متمایل شد.
بحران
همه چیز در لیورپول فرو پاشید. پس از شکست والنسیا، رئال مادرید به لیگ قهرمانان بازگشت. ماجرای وینیسیوس همه چیز را تحتالشعاع قرار داد. هویسن پیش از بازی آنفیلد گفت: «فکر میکنم اغراق کردهاید.» خیلی زود مشخص شد که این مدافع میانی تا چه حد از واقعیت دور بوده است. رئال مادرید فقط با یک گل در آنفیلد باخت اما مقابل لیورپولی که حتی در بهترین شرایطش هم نبود، کاملاً تحت فشار قرار گرفت. نمایش درخشان تیبو کورتوا مانع از یک شکست تحقیرآمیز شد.
ژابی آلونسو شکست را به جزئیات نسبت داد، توجیهی که با آنچه در زمین دیده شد همخوانی نداشت. یک حریف بزرگ دیگر و یک نمایش ضعیف دیگر. با این تفاوت که این بار تیم به مسیر درست بازنگشت. آنها راهشان را گم کردند و وارد یک سراشیبی شدند که هنوز راه گریزی از آن پیدا نکردهاند. از هشت مسابقه، فقط دو پیروزی به دست آوردهاند (المپیاکوس و اتلتیک بیلبائو)، سه شکست (لیورپول، سلتاویگو و منچسترسیتی) و سه تساوی (رایو وایکانو، الچه و خیرونا).
اختلاف با بارسلونا از پنج امتیاز به چهار امتیاز کاهش یافته است و تیم فلیک پیش است. حضور در جمع هشت تیم برتر لیگ قهرمانان از یک موقعیت امن به وضعیتی خطرناک تبدیل شده است. عملکرد این تیم به اندازه بحران مصدومیتها نگرانکننده است که باعث شده در داخل باشگاه صداهایی هم ژابی آلونسو را به دلیل سبک بازیاش و هم کل تیم را به خاطر مصدومیتهای پیدرپی زیر سوال ببرند.
جوانههای امید؟
شکست مقابل منچسترسیتی روند نتایج ضعیف را عمیقتر کرد. روزنهای از امید با چیزی به ظاهر ساده پدیدار شد: این که این تیم نگرش درست را نشان داد که بدیهی به نظر میرسد. پیامهای رختکن پس از بازی، مطابق انتظار، درباره اتحاد و یک نقطه عطف بود. این را قبلاً هم دیدهایم. در ویتوریا مشخص خواهد شد که این بار واقعیت دارد یا یک بار دیگر فقط وعدههای توخالی است.