کد خبر : 1323025 | 15 اردیبهشت 1395 ساعت 20:57 | 4.9K بازدید | 0 دیدگاه

یادداشت ویژه؛ چند نکته تاکتیکی از بایرن-اتلتیکو

گواردیولا؛ مولفی که حالا منعطف است

پپ گواردیولا تنها چند دقیقه پس از جنب و جوشی که کنار زمین ازش دیدیم، در کنفرانس مطبوعاتی بازی بایرن-اتلتیکو، چشم در ‏چشم خبرنگارانی که منتظر شنیدن جملات ناامیدکننده سرمربی بایرن بودند، گفت: «این ناامیدکننده‌ترین اتفاق حرفه‌ی من بود؟ نه. شما ‏وقتی ناامید می‌شوید که خوب بازی نکرده‌ باشید.» ‏

گواردیولا؛ مولفی که حالا منعطف است

به گزارش "ورزش سه"، بایرن در شبی از رسیدن به فینال لیگ قهرمانان بازماند، که یکی از منعطف‌ترین و بهترین نمایش‌های تیم ‏گواردیولا در مراحل حذفی لیگ قهرمانان را دیدیم. بارسای گواردیولا در نیمه نهایی 2009-2010 ‏مقابل اینترِ مورینیو، حدود یک نیمه یازده به ده بازی کرد و نتوانست مانع به فینال رسیدن تیم مورینیو ‏شود.

 

دو سال بعد دژاووی گواردیولا در نوکمپ، مقابل چلسیِ دی‌متئو رخ داد؛ زمانی که چلسی ده نفره، با ‏گل فرناندو تورس، بارسا را از رسیدن به فینال محروم کرد و فریادهای گری نویل در استودیو اسکای ‏اسپورت و سکوت گواردیولا در نوکمپ، در حافظه تاریخی فوتبال اروپا ثبت شد. در آن دو بازی، منعطف ‏نبودنِ بارسا و اصرار به پاس‌های عرضی و عمقی روی زمین، به عنوان بزرگ‌ترین نقطه ضعف بارسا ‏به چشم آمد؛ مولفه‌یی که در حالت عادی، بزرگ‌ترین نقطه قوت تیم گواردیولا بود.

 

در آن روزها، ‏گواردیولا مورد این انتقاد قرار می‌گرفت که تیم‌اش در بزنگاه‌های مهم، زمانی که مقابل دفاعی فشرده و ‏چندلایه‌ی پرعمق قرار می‌گیرد، انعطاف تاکتیکی ندارد. سه‌شنبه شب در آلیانس آرنا اما بایرنِ گواردیولا، ‏یک تیم منعطف بود؛ تیمی که از همان نیمه اول، متنوع حمله می‌کرد. ‏

 

سانتر می‌کنند و موقعیت می‌سازند

 

 

به این تصویر نگاه کنید؛ این تصویر، ارسال‌های بایرن در یک سوم هجومی‌اش مقابل اتلتیکو را نشان ‏می‌دهد. بایرن 35 ارسال بلند انجام داد. بایرن در دو بازی رفت و برگشت مقابل بنفیکا و در بازی رفت ‏مقابل اتلتیکو، به ترتیب 25، 26 و 27 ارسال در یک سوم هجومی خود داشت. اما مهمتر از افزایش ‏ارسال‌های بلند در یک سوم هجومی، بایرن مونیخ تعداد زیادی هم پاس بلند مورب، از یک سوم میانی در ‏کانال‌های مرکزی داشت که نرم‌افزارهای آنالیز، این پاس‌ها را به عنوان پاسِ بلند ثبت می‌کنند، نه سانتر. ‏اما در عمل، گواردیولا از این پاس‌های بلند، به شکل سانتر کلاسیک و به قصدِ استفاده مستقیمِ مولر و ‏لواندوسکی استفاده می‌کرد. ‏


وقتی بواتنگ پاس‌های کلیدی می‌دهد
پاس‌های بلند طولیِ بایرن که منبع توزیع‌شان در یک سوم میانی بود، بیش از ارسال‌های کلاسیک این تیم، ‏اتلتیکو را دچار دردسر کرد. بواتنگ(یکی از دو مدافع میانی بایرن)، یکی از مهمترین پاسورهای بایرن ‏در این شکل بازی بود. به گراف‌هایی که از پاس‌های بلند بواتنگ قرار داده شده، نگاه کنید. ‏

 

 


‎‎
این گراف، تمام پاس‌های بواتنگ در جریان بازی برگشت را نشان می‌دهد. کافی است این گراف را مقایسه کنید با گرافی که در ادامه ‏خواهید دید.‏

 


‎‎
این گراف، تمام پاس‌های آلابا و خاوی مارتینز در بازی رفت را نشان می‌دهد؛ حالا دوباره پاس‌های بواتنگ در بازی برگشت را تماشا ‏کنید. می‌بینید که بواتنگ در بازی برگشت، چقدر پاس طولی بلند و رو به جلو در کانال‌های مرکزی داده؛ پاس‌هایی که در داخل ‏محوطه جریمه اتلتیکو فرود آمده است. در بازی رفت اما بنا بر آنچه در گراف بالا می‌بینید، دو مدافع میانی بایرن در مجموع حتا یک ‏پاس طولی بلند به داخل محوطه جریمه اتلتیکو نداده بودند. ‏


یک پاس، یک نکته

 

 

این گراف، نشان می‌دهد که بواتنگ، یکی از دو مدافع میانی بایرن، یک پاس منجر به موقعیت گل هم داده، در دقیقه 63؛ یک پاس بلند ‏طولی از کانال‌ مرکزی. در نیمه اول هم بواتنگ یک پاس بلند عالی به داخل محوطه جریمه داد که پس از تاثیر مولر روی توپ، ‏لواندوسکی در موقیت تک به تک با گلر، توپ را به پای اوبلاک کوبید. ‏

مولفِ منعطف

 

 


در این گراف، مسیر خلق تمام 21 موقعیت گل بایرن در بازی برگشت مقابل اتلتیکو را می‌بینیم؛ بله 21 موقعیت گل. در شبی که اتلتیکو ‏‏4 فرصت گل خلق کرده بود. در گراف می‌توان دید که چندین فرصت بایرن روی ارسال‌های بلند از مناطق مختلف به دست آمده است. ‏هرچند گواردیولا برای سومین بار متوالی در نیمه نهایی ناکام ماند و فینالیست شدن در اروپا را با بایرن تجربه نکرد، اما بازی برگشت ‏بایرن مقابل اتلتیکو مادرید، نقطه عطف مهمی در مربیگری گواردیولا بود؛ مربی‌ مولفی که مدت‌ها اصرار داشت با برنامه‌های اصلی ‏موردعلاقه‌اش، هر حریفی را شکست دهد و حالا به تدریج تبدیل به یک مربی مولفِ منعطف می‌شود.

 

گواردیولا آنقدر روی فوتبال ‏مبتنی بر پاس‌های کوتاه در زمین حریف اصرار داشت که می‌شد گفت «نگاه‌اش به مسائل تاکتیکی، بیشتر ایدئولوژیک و غیرقابل تغییر ‏است، تا فلسفی.» حالا اما گواردیولا از پاس‌های بلندِ مورب در مناطقی که به سختی برای حریف قابل کنترل است(مناطق مرکزی در ‏یک سوم میانی)، برای مهاجمان بلندقد و ماهر خود در نبردهایی هوایی استفاده می کند. فقط ریبری و داگلاس کاستا منبع تغذیه مولر و ‏لواندوسکی در بازی هوایی نبودند. مدافعان میانی بایرن و البته ژابی آلونسو هم در طول 90 دقیقه، نشانه‌های بازی بلند هدفمند بایرن را ‏نشان داند. بایرن در بازی برگشت مقابل اتلتیکو فوتبال متنوعی در طول نود دقیقه بازی کرد.

 

 

گواردیولا سه‌شنبه شب با استفاده از ‏مناطق مختلف در ارسال‌های بلند موثر نشان داد در ارائه سبکی از بازی هجومی که به آن علاقه ندارد نیز یک مربی خلاق است. ‏هرچند بایرنِ گواردیولا از سد اتلتیکو نگذشت اما گواردیولا مقابل سیمئونه از نظر تاکتیکی، آنطور که در بارسا مقابل چلسیِ دی‌متئو و ‏اینترِ مورینیو مقهور شده بود؛ یک بازنده نبود.

تیم او 21 فرصت گلزنی از روی برنامه‌های مختلف و متنوع خلق کرد و اگر یکی از ‏این فرصت‌ها تبدیل به گل شده بود؛ حالا یکی از دو فینالیست لیگ قهرمانان بود. سه‌شنبه شب، باخت گواردیولا فقط در یک بازی رفت ‏و برگشت بود و از زاویه‌یی دیگر: نمایش توانایی‌های مربی‌ مولفی که حالا منعطف‌تر از گذشته، اماده چالش‌های بزرگ در لیگ برتر ‏انگلیس و لیگ قهرمانان اروپا است. سه‌شنبه شب سیمئونه یک برنده بزرگ بود، اما گواردیولا هم نشانه‌هایی از پیروزی های بزرگ ‏در آینده را نشان داد.

 

فرزاد حبیب‌اللهی-آنالیزور پرسپولیس و روزنامه‌نگارِ آزاد

دیدگاه‌ها