کد خبر : 1349550 | 23 مرداد 1395 ساعت 22:20 | 16.3K بازدید | 0 دیدگاه

یوزپلنگ‌هایی که کمتر دویده‌اند

در ستایش رقابت با دل پر (یادداشت ویژه)

حسن تفتیان هم از جمله ورزشکاران ایرانی‌ست که با دستان خالی و البتّه بی‌ادّعا و تلاشگر به المپیک رفت و تاریخ‌ساز شد.

در ستایش رقابت با دل پر (یادداشت ویژه)

به گزارش "ورزش سه"، حسن تفتیان حتّی تغذیه برنامه‌ریزی شده ندارد. در واقع کسی را ندارد که خرج برنامه‌ریزی و حضور او در شرایط حرفه‌ای را بدهد؛ در بسیاری از رقابت‌ها با هزینه شخصی شرکت کرده حتّی زمین تمرین درست و حسابی ندارد. شخص ورزشکار با دست خودش پیست تربت حیدریه را مهیّا می‌کند تا بلکه تمرینی کند؛ پیستی که بارها گفته که مسئولان بهبودش بدهند و درستش کنند امّا گوش کسی بدهکار نبوده. در پاسخ رفیقی که با اون چلوجوجه‌کباب می‌خورده و از او پرسیده که چرا نمی‌تواند مدال المپیک بگیرد گفته: «این غذایی که من دارم با تو می‌خورم رو هیچ دونده‌ای نمی‌خوره. چیزهایی می‌خورن که من اگه بخوام بخورم ورشکست می‌شم.»

 

1134390

 


چرا صد سال است که وزنه‌برداری و کشتی امید مدال ما هستند؟ شاید چون صدم‌های ثانیه‌ای که حسن تفتیان از رکوردش کم می‌کند، در حساب این رئیس و آن وزیر به کار نخواهد آمد؛ صدمهای ثانیه‌ای که هزینه و ظرافت لازم دارند؛ ولی در کشتی و وزنه‌برداری هنوز می‌شود به جان کندن شخصی ورزشکار دل بست، به تمرین‌های شخصی بدون امکانات. البتّه که ندانم‌کاری‌ها همین رشته‌های مدال‌آورمان را هم همیشه با تن لرزان روانه رقابت‌ها کرده است.


خلاصه اینکه چه کیانوش رستمی و باقی آنها که امیدواریم به زودی طلا بگیرند، چه تفتیان و عابدینی که دالاورانه کار کردند و فارغ از نتیجه محبوب مردم شدند، و چه آنها که زود شکست خوردند و گه‌گاه به ناحق هم قضاوت شدند، همه و همه اگرچه با نام ایران در رقابت‌ها شرکت می‌کنند، امّا انگار فرزندان یتیم این ممکلت هستند. با این همه خبری که از نبودن امکانات و مخارج شخصی برای اردوها و فشنگ‌های نداشته و مربّی‌های جا مانده از ریو و چه و چه شنیده می‌شود، چه طور می‌شود آنها را نماینده ورزش ایران نامید؟ آنها همگی به لطف آرزوهای شخصی و تلاش خودشان و به احترام وطنی که دوستش دارند در ریو هستند. اینها همه یوزپلنگ‌هایی هستند که در دیوارهای بلند مدیریت ایران گیر کرده‌اند و هرگز آنچنان که شایسته‌شان بوده ندویده‌اند.


سر همه‌شان سلامت، و دم‌شان گرم.
پوریا طباطبایی

دیدگاه‌ها