کد خبر : 1678057 | 24 فروردين 1399 ساعت 13:45 | 16.2K بازدید | 0 دیدگاه

تجدید خاطره با پرنده پابرهنه در 75 سالگی

تیمور غیاثی؛ طلایی که ستون فقراتش را کج کرد

تیمور غیاثی نامی آشنا برای قدیمی های ورزش است؛ ورزشکاری که با یک لنگه کفش یک قهرمانی تاریخی را در بازی های آسیایی برای ایران رقم زد.

تیمور غیاثی؛ طلایی که ستون فقراتش را کج کرد

به گزارش "ورزش سه"، تیمور غیاثی، دارنده 2 مدال طلا و یک برنز بازی های آسیایی در رشته پرش ارتفاع دیروز 75 ساله شد. شاید اگر این اسطوره دوومیدانی ایران را از نزدیک ببینید و با او صحبت کنید، باورتان نشود که تیمور غیاثی به سن 75 سالگی رسیده؛ اگرچه رسیدن به این سن هم نتوانسته یکی از پرافتخارترین دوومیدانی کاران ایرانی را خانه نشین کند. غیاثی همچنان با انگیزه درباره آینده و حضورش در دوومیدانی صحبت می کند؛ اگرچه از اتفاقات سال های اخیر در این فدراسیون ناراحت است.


خاطرات تیمور غیاثی از دویدن و پریدن با یک کفش و توجهی که مردم ایران در  آن دوره  به واسطه حضور ستاره هایی همچون او به دوومیدانی داشتند، شنیدنی و خواندنی است.


قهرمانی او در بازی های آسیایی 1974 تهران در یاد خیلی از قدیمی های ورزش ایران مانده و دیدن فیلم مسابقه غیاثی همین حالا هم هر ایرانی را به وجد می آورد.


به بهانه تولد 75 سالگی تیمور غیاثی به عنوان یکی از شاخص ترین قهرمانان ورزش ایران قبل از انقلاب با او دقایقی به صحبت پرداختیم. در ادامه مشروح صحبت های غیاثی را در گفت و گو با خبرنگار "ورزش سه" می خوانید.


به پریدن با یک لنگه کفش عادت کردم


می دانم که شما هم با دیدن فیلم های قدیمی از من به خاطر اینکه از یک لنگه کفش استفاده می کردم، تعجب کردید. آن موقع کفش درست و حسابی نداشتم و عادت کرده بودم که با یک کفش پریدن را تمرین کنم. وقتی من ورزش را شروع کردم، سطح وسایل ورزشی در اروپا هم صفر بود، چه برسد به ایران. به خاطر همین هم در تمرینات و هم در مسابقات با یک لنگه کفش می پریدم. کفش های آن دوره یا ایرانی بود و یا پاکستانی که میخ های آن مثل نعل اسب بود و از پاشنه به کمر می زد و باعث آسیب می شد. من هم برای اینکه کمتر درد بکشم، از یک لنگه کفش استفاده می کردم.

 

1490414


به خاطر کفش نپوشیدن ستون فقراتم کج شد!


اوایل که پول درست و حسابی هم برای خرید کفش نداشتم، اما بعدا که قهرمان شدم و خریدار پیدا کردم، آدیداس اسپانسر من شد. یک جفت کفش برای من سفارش می دادند، اما من بازهم با یک لنگه کفش می پریدم. لنگه های دیگر را هم نگه داشتم و بعدها 38 لنگه کفش را به شاگردانم هدیه دادم. به خاطر همین بود که من مجبور شدم دیسک کمرم را عمل کنم و 3 تا از مهره های کمرم آسیب دیده بود. ستون فقرات من به خاطر همین دویدن و پریدن بدون کفش کج شده بود.


باران نمی آمد، نقره المپیک را گرفته بودم


البته در آن دوره خیلی هم اتفاق عجیبی نبود که پرندگان با یک لنگه کفش بپرند. در اروپا و خیلی از کشورهای دنیا ورزشکارانی داشتیم که با همین سبک می پریدند، اما وقتی باران می آمد، ما که به پریدن بدون کفش عادت داشتیم، صفر می شدیم! من اگر رکورد خودم را در المپیک مونترال می زدم، نقره المپیک را می گرفتم، اما از بدشانسی من باران گرفت و از ترس سر خوردن، نتوانستم رکورد خودم را تکرار کنم.

 

1490421

 

1490418


صد هزار نفر برای دیدن ما به استادیوم آمدند


هر جای دنیا دوومیدانی رونق داشته باشد، تماشاچی هم زیاد است. اگر می بینید در بازی های آسیایی تهران صد هزار نفر برای تشویق ما به استادیوم آزادی آمده بودند، به خاطر این بود که چند ستاره در آن دوره داشتیم. علاوه بر من که قهرمان آسیا بودم، رضا انتظاری در دوهای 400 و 800 متر و جلال کشمیری هم بودند که ستاره محسوب می شدند و در هر مسابقه جهانی یا بین المللی جزو مدال آوران بودند. در آن دوره ما خیلی طرفدار پیدا کردیم و مردم به دوومیدانی علاقه مند شدند. همه مسئولان کشور هم به استادیوم آمده بودند.


این همه مدال گرفتم، اما یک خانه از خودم ندارم


57 سال است که در دوومیدانی هستم و بارها قهرمان آسیا شدم. حالا می توانید خانه مرا نگاه کنید. هنوز هم در این سن و سال در خانه سازمانی زندگی می کنم و از خودم خانه ندارم. یک فرش درست و حسابی در خانه من نیست. هیچ وقت آدمی نبودم که التماس کنم به من پول بدهید. الان هم حقوق ماهیانه ای داریم که به اندازه پول بنزین ماست، اما آن را هم یک سالی قطع کردند. آن موقع هم که قهرمان بازی های آسیایی تهران شدم، 50 هزار تومان به من پاداش دادند و دیگر پولی نگرفتم.


فوتبالیست نبودم که مولتی میلیاردر شوم!


بعد از دوران ورزش حرفه ای هم در دوومیدانی بودم و جان کندم. مدیر و سرمربی تیم ملی بودم. همان مدالی که احسان حدادی در المپیک گرفت، به راحتی به دست نیامد. خود احسان هم بارها گفته که من به گردنش حق دارم، اما به خاطر آن مدال هیچ پاداشی به من ندادند. عیبی ندارد. مهم نیست. من مثل علی پروین و امیر قلعه نویی فوتبالیست نبودم که مولتی میلیاردر شوم. دوومیدانی عشق است و پولی در کار نیست. الان شب ها که می خوابم، آرامش دارم چون می دانم به دوومیدانی خدمت کردم و شاگردان زیادی داشتم. محبوبیتی هم که در جامعه دوومیدانی دارم، به خاطر همین است.

 

1490410


هر کسی نمی تواند پرنده خوبی باشد


من در ابتدای جوانی والیبالیست بودم و خیلی خوب اسپک می زدم. هم بدنم به پرش ارتفاع می خورد و هم وزن و قدم برای این رشته خوب بود. به همین خاطر به سمت این رشته رفتم. در پرش ارتفاع ژنتیک افراد هم خیلی شرط است. هر کسی می تواند فوتبالیست شود، اما هر کسی نمی تواند پرنده خوبی باشد. بعد از اینکه چند مقام آوردم، خوشحال بودم و در جوانی آلوده دوومیدانی و پرش ارتفاع شدم.


تا زنده ام، از دوومیدانی سهم دارم


تحصیلات من در زمینه ورزشی است و ورزشکار حرفه ای هم بوده ام. در تمام طول عمرم هیچ کاری هم به جز ورزش نکردم. حتی در دانشگاه هم تدریس می کردم. الان بازنشسته شهرداری هستم، اما همچنان با ورزش زندگی می کنم. مدتی است در فدراسیون نیستم، اما روسفید بیرون آمد. انشالله زودتر این بیماری از بین برود. من ساکت نمی نشینم و به فدراسیون می روم تا کمک کنم. من هیچ وقت از ورزش خداحافظی نمی کنم چون تا زنده ام عاشق دوومیدانی هستم. من در این رشته سهم دارم چون جوانی ام را برایش گذاشتم.

 

1490419

 

1490411


مدیران، دوومیدانی را به اینجا رساندند


شاید برای خیلی ها سوال باشد رشته ای که 50 سال پیش قبل این همه مدال در بازی های آسیایی آورده و تماشاگر زیادی داشته، چرا به این روز افتاده! دوومیدانی یک رشته پایه و مادر است. نباید گلخانه ای به آن نگاه کنیم. در آموزش و پرورش و دانشگاهها نگاه درستی به دوومیدانی نداریم. 24 رشته در دوومیدانی داریم که هر کدام به اندازه یک فدراسیون درگیری دارند. متاسفانه مدیرانی به دوومیدانی آمدند که باعث افت این رشته شدند. من همیشه تلاشم را برای پیشرفت دوومیدانی کردم، اما گاهی اوقات نگذاشتند درست کار کنم.

 

1490412

 

دیدگاه‌ها