کد خبر : 1684966 | 31 اردیبهشت 1399 ساعت 22:50 | 89.3K بازدید | 0 دیدگاه

به هم زدن استادیوم به جای بزن بزن در کافه

در نقش ابی؛ با امید نورافکن از لاله‌زار تا تجریش (گزارش تصویری)

تغییر سرنوشت مقدر شده مهمترین آرزوی بچه های جنوب شهر است؛ آنهایی که علیه سیر طبیعی زندگی‌شان برمی‌خیزند؛ مثل امید نورافکن.

 در نقش ابی؛ با امید نورافکن از لاله‌زار تا تجریش (گزارش تصویری)

به گزارش "ورزش سه"، تغییر سرنوشت مقدر شده مهمترین آرزوی بچه های جنوب شهر است؛ آنهایی که علیه سیر طبیعی زندگی‌شان برمی‌خیزند و مثل امید نورافکن به چیزی جز کول کردن خانه و تغییر روی نصف النهارهای جغرافیایی زندگی فکر نمی‌کنند؛ این مهمترین راز زندگی کاپیتان امیدهای ایران است.

 

 

بچه محله‌ی کیانشهر و دفاع چپ و هافبک دفاعی سابق استقلال که حالا در سپاهان بازی می‌کند. او مثل ابی فیلم کندو با بازی بهروز وثوقی حرکت از جنوب به شمال را به قصد بهبود کیفیت زندگی آغاز کرده و تا حالا سه منزل را پشت سر گذاشته است؛ استقلال، شارلوای بلژیک و حالا سپاهان. منزل‌هایی که ممکن است علایقی در دل این فوتبالیست برجسته و جوان فوتبال ایران ایجاد کند اما در نهایت آن چیزی که برای او مهم است، حرکت به سمت قله‌ای است که در سربالایی لاله‌زار تا تجریش پیداست. کوه برف گرفته‌ای که رسیدن به آن به معنای تضمین آینده‌ای بهتر برای پدر و مادر و خانواده و البته خود امید است که دیگر نمی‌خواهد یک بچه جنوب شهری محروم باشد.

 

در این اثنا "برای برهنه شدن از این لباس نفرین" تیم‌ها و پیراهن‌ها و حتی گرایش‌های قلبی برای او شاید اهمیت کمتری از هدف بزرگش دارند بنابراین همانطور که در بین صحبت‌های غیررسمی‌اش گفت فقط و فقط به پیشرفت در فوتبال فکر می‌‎کند؛ حالا در راه این هدف، پیراهنش  به هر رنگی که می‌خواهد باشد.
 


بی‌جهت نیست که امید نورافکن بعد از به ثمر رساندن گل حساس با پیراهن سپاهان مقابل استقلال، آنچنان شادی می‌کند، چرا که می‌داند همین گلزنی مقابل تیم مدعی استقلال چه تاثیر مهمی در مسیر رو به پیشرفتش خواهد گذاشت. بنابراین آنهایی که از این حرکت او عصبانی و ناراحت و سریع به دست کامنت شدند باید یک جور دیگر به این ماجرا نگاه کنند. برای امید که نماینده یکی از بچه‌های محروم جنوب شهر است، فوتبال نه بازی رنگ‌ها و تعلق خاطر سانتی مانتال که یک جنگ واقعی برای شورش علیه بندهایی است که با بودن در طبقه ضعیف جامعه به صورت طبیعی به پای آدم، گره می‌خورد.

 

او همانطور که "ابی" فیلم کندو کافه به کافه پیش می‌رفت و آنها را بهم می‌ریخت تا شرطش در ترنا را به "آقا حسینی" (با بازی داوود رشیدی) نبازد، استادیوم‌ها را یکی پس از دیگری بهم ریخته است، همانطور که در دربی معروف 2-3 با پیراهن استقلال مقابل تیم برانکو یکی از ستاره‌های تیمش بود، در شارلوا حضوری کوتاه و ناگهانی داشت و حالا در سپاهان در قلب خط هافبک و دفاع چپ بسته به نظر سرمربی، آقایی می‌کند. امید نورافکن کاپیتان تیم امید ایران هم بوده است و به صورت طبیعی باید خود را آماده میدان‌های بزرگ ملی و سرگروهی جوان‌هایی بکند که به او و یاغی‌گری‌هایش نگاه می‌کنند. این وسط اگر آدم کتکی هم بخورد و خونی از سر و صورتش جاری شود هم زیاد مهم نیست، مهم این است که لاله زار تا تجریش را یک نفس و منزل به منزل پرواز کند.

 

به زندگی خصوصی امید نورافکن خوش آمدید. این پروژه عکاسی ادامه‌دار ما از پشت دیوارهای خانه‌های سوپراستارهای ورزش ایران است. من حمید ابراهیمی و عکاس امیرحسین خیرخواه.

 

 

1497776

 

1497777

ماجرای خانه نورافکن هم با سرگرمی او در پلی استیشن آغاز شد و او نیز همانند همه آنها شروع به کری خوانی کرد و خود را برتر از دیگر فوتبالیست‎ها در این زمینه دانست و البته نشان داد حرف‌هایی هم برای گفتن دارد.

 

1497778

باید به کمپانی گفت که نوع شادی گل نورافکن را هم طراحی کند؛ دقیقا همانی که بعد از گل‌های واقعی‌اش انجام می‌دهد. او بعد از گلزنی به شادی گل مجازی اکتفا نکرد و همان چیزی که در ذهن داشت را به اجرا در می‌آورد.

 

 

1497748

گرمکن شارلوای امید نورافکن! او که مدت کوتاهی در لیگ بلژیک حضور داشته، امیدوار است خیلی زود بتواند شانس حضور دوباره در فوتبال اروپا را برای خود کسب کند.

 

 

1497779

 

1497781

باران بهاری این روزها باعث شد تا نورافکن برای دنبال کردن تمرینات خود در قرنطینه از حضور در پشت بام پشیمان شود و طبق تایم آن را در منزل دنبال کند. اینجا هم قهرمان دیگری در پشت زمینه قاب ثبت شده امیرحسین خیرخواه چشم نوازی می‌کند؛ راکی! قهرمانی که تا سرحد مرگ هم مشت می‌خورد اما برای کمربند قهرمانی تا نفس پایانی جنگید.

 

 

1497780

 

1497782

امید نگفت در حال تماشای چه فیلم یا سریالی است و قهرمان خود را البته مخفی نگه داشت. فکر می‌کنید قهرمان واقعی زندگی نورافکن کدام کاراکتر باشد؟

 

 

1497764

 

مطمئنا او قادر است اگر به همین روند صعود ادامه دهد و به قولی استادیوم به استادیوم را به تسخیر قدرت کیفی و فنی خود در بیاورد، حضور دوباره و ترقی فوق العاده‌اش در فوتبال اروپا چندان دور از دسترس نخواهد بود.آنجا که حتما در بخشی آن به دیالوگ معروف این فیلم رجوع کند؛ آنجا که ابی به عبدالله می‌گوید: "من هر وقت دلم می‌گیره، نماز می‌خونم. درست بلد نیستم بخونم. ولی یه نفر تو زندون بهم گفت دلت باید پاک باشه. هر جاشو گیر کردی، صلوات بفرست. خب حالا ما می‌خونیم، هر جاشم گیر کردیم، صلوات می‌فرستیم." پس امید جان هرجای این فوتبال که گیر کردی صلوات بفرست و برو جلوتر!

دیدگاه‌ها