روایت یک حادثه وحشتناک برای قهرمان بوکس

به گزارش "ورزش سه" و به نقل از پیام نو، مرتضی سپهوند، ملی‌پوش سابق بوکس و نخستین بوکسور ایرانی است که توانست مجوز حضور در المپیک را کسب کند. قهرمان بوکس که اکنون در زادگاه‌اش خرم‌آباد زندگی می‌کند، چندی پیش تصادف می‌کند و از سوی فردی مورد اصابت چاقو قرار می‌گیرد.

سپهوند درباره این اتفاق گفت: چند روز پیش در خرم‌آباد، تصادف کردم؛ البته تصادف هم نبود؛ چون خودروهای ما با یکدیگر برخورد نکردند. فردی که مانند اراذل و اوباش رفتار می‌کرد و می‌گفت: به خاطر موقعیت خانوادگی، گردن‌کلفت است. گفته می‌شود او پیش از این نیز چندین درگیری داشته، چاقو کشیده و مجرم شناخته شده؛ اما در نهایت با نفوذ، ماجرا را خاتمه داده است.

وی ادامه داد: من به‌دلیل مسئولیت اجتماعی، گذشت نمی‌کنم؛ چون اگر چاقو را چهار، پنج سانتی‌متر پایین‌تر می‌زدند، الان زنده نبودم. آدمی که مانند اراذل و اوباش رفتار می کند، نباید بتواند هرکاری انجام دهد. من به‌عنوان ورزشکار و مربی در حال خدمت به کشورم هستم.

ملی‌پوش سابق بوکس عنوان کرد: باید جلوی چنین افرادی را گرفت. امروز به دادگاه و پزشکی قانونی رفتم تا فردا، فردی را نکُشند، خانواده‌ای را از زندگی ساقط نکنند و در نهایت فکر نکنند که با نفوذ و پول می‌شود همه‌چیز را ماست‌مالی کرد.

سهپوند درباره جزئیات اتفاق گفت: اصلاً متوجه نشدم چه زمانی چاقو کشید. من برای درگیری از خودرو، پیاده نشدم. پیاده شدم تا ببینم خودرو، چه خسارتی دیده و به‌محض اینکه برگشتم، با چاقو به صورتم، ضربه زد.

وی در مورد اینکه آیا فرد ضارب، او را می‌شناخته یا خیر، افزود: نمی‌دانم؛ اما خرم‌آباد، شهر کوچکی است و همه، یکدیگر را می‌شناسند؛ ولی قرار نیست به‌خاطر دنده عقب گرفتن، چاقو بکشیم. ضارب از من خواست روی پل، دنده عقب بگیرم؛ اما گفتم که نمی‌توانم روی پل، چنین کاری انجام دهم.

ملی‌پوش سابق بوکس گفت: او دنده عقب گرفت و شروع به فحاشی کرد. همسر و فرزندانم با من بودند و به‌همین دلیل حرفی نزدم. پیاده شدم تا خودرو را ببینم که مرا با چاقو زد. متأسفانه یک‌سری افراد فکر می‌کنند قانون به‌راحتی از کنار چنین مسائلی عبور می‌کند.

سهپوند یادآور شد: من 20 و چند سال به ورزش کشورم خدمت کردم و مربی تیم ملی بوده‌ام. این اتفاق، زندگی مرا مختل کرده است. دخترم 10 روز است لکنت زبان گرفته و چندین بار او را نزد روانپزشک برده‌ایم. فرزند کوچکم به‌شدت ترسیده و هر شب کابوس می‌بیند.

وی افزود: خانواده‌ام دیگر احساس امنیت نمی‌کنند. البته به دادسرا رفتیم و بازپرس پرونده به من لطف داشت و در حال حاضر به‌طور جدی، پرونده را پیگیری می‌کند؛ اما نزد دادستان نیز می‌روم تا دستور ویژه‌ای صادر شود. چند تن از رفیقانم گفتند: «ممکن بود اتفاقی مشابه مرحوم روح‌الله داداشی برای تو تکرار شود.»

ملی‌پوش سابق بوکس خاطرنشان کرد: باید جلوی چنین اتفاقاتی را گرفت. اگر فردی ورزشکار بوده و تحصیل‌کرده است، وقتی از خودرو پیاده شده و از سوی اراذل و اوباش مضروب می‌شود، قانون باید به‌صورت جدی و سختگیرانه، موضوع را پیگیری کند.

سپهوند در پایان گفت: من نه قاچاقچی بوده‌ام و تاکنون در عمرم، حتی یک‌بار دعوا نکرده‌ام. اولین بار است که پای‌ام به دادگاه باز می‌شود و واقعاً برای‌ام سخت است. اگر هر فردی بخواهد چنین رفتاری کند، دیگر نمی‌توان زندگی کرد. به فکر مهاجرت از خرم‌آباد افتاده‌ام؛ چون با این شرایط دیگر نمی‌توانم در شهر خودم زندگی کنم.