کد خبر : 1848679 | 25 مهر 1401 ساعت 13:36 | 54.8K بازدید | 12 دیدگاه

گلایه شدید مدافع سابق استقلال از آرش برهانی

بازیکن سابق استقلال از رفتار عجیب باشگاه و یکی از پیشکسوتانش به شدت دلخور است.

گلایه شدید مدافع سابق استقلال از آرش برهانی

به گزارش "ورزش سه" مجتبی انصافی، بازیکن سالیان دور استقلال که با این تیم در زمان حضور امیر قلعه‌نویی به قهرمانی در جام حذفی هم رسیده بود، یک ماجرای عجیب و غریب با مدیران باشگاه استقلال را پشت سر گذاشته است. انصافی که این روزها به عنوان سرمربی داماش تهران در لیگ سه مشغول به کار است، در همین خصوص گفتگویی با خبرنگار ورزش سه داشت که در ادامه آن را می‌خوانید؛

* آقای انصافی بعد از یک دوره همکاری با آکادمی باشگاه استقلال از این باشگاه جدا شدید؟

- بله در زمان حضور آقای مراغه‌چیان در راس آکادمی، به عنوان مربی و دستیار علیرضا اکبرپور در تیم نوجوانان استقلال مشغول به کار شدم که با تغییر در مدیریت آکادمی و جدایی آقای اکبرپور من هم از تیم جدا شدم.

* گویا طلبی هم از آن دوران داشتی که به طرز عجیب و غریبی دیگر دستت را نمی‌گیرد؟

- والله چه بگویم... من 127 میلیون تومان از باشگاه استقلال طلب داشتم که چندین و چندبار بابت دریافت آن به باشگاه مراجعه کردم اما هربار من را از سر باز کردند. در نهایت گفتم که دوست ندارم به عنوان بازیکن سابق استقلال از این تیم شکایت کنم اما چاره‌ای برای من نگذاشتند و مجبور شدم به کمیته تعیین وضعیت مراجعه کنم. بعد از اینکه حکم محکومیت باشگاه را گرفتم، تازه تلفن‌ها شروع شد.

* از طرف باشگاه برای توافق؟

- بله. آرش برهانی که دیگر مدیر آکادمی استقلال شده بود، با من صحبت کرد و به من گفت طلبم را ببخشم، در ازای آن یا سرمربی تیم ب امید‌های استقلال شوم، یا مربی نوجوانان. با آرش پیش آجورلو رفتیم و سعید فتاحی هم بود و حتی فتاحی به خاطر اینکه قرار شد طلبم را ببخشم، به من قول اعطای مجوز مدرسه فوتبال باشگاه استقلال را هم داد.

* طلبت را به صورت قانونی بخشیدی در آن جلسه؟

- بله به اعتبار قول آرش برهانی که بازیکن سالم و بی‌حاشیه‌ای در فوتبال ایران محسوب می‌شد، از طلبم گذشتم و به صورت قانونی با امضا و اثر انگشت و انجام تشریفات معمول، طلب را بخشیدم.

* اما مربی نوجوانان نشدی؟!

- نه دیگر از همان روز پیگیری از من و جواب ندادن از آرش برهانی. سرانجام بعد از چندین بار تماس، آرش جواب تلفن داد و گفت راستش در باشگاه دو نفر مخالف حضور تو هستند و باید صبر کنی تا آنها را راضی کنم. برج یازده بود و اصطلاحا شب عید. به آرش گفتم من درآمد میلیاردی ندارم و درآمدم از همین مربیگری است که آغاز کردم و این پول هم حق خانواده من است. اگر قرار نبود مشغول به کار شوم چرا به من قول الکی دادی؟ حتی جالب است که آرش برهانی به من قول داد نیمی از طلبم را هم روی قرارداد جدید من بیاورد. در نهایت آرش گفت تا شب با تو تماس می‌گیرم و از بهمن سال گذشته تا الان منتظرم که شب شود!

* یعنی الان طلب 127 میلیونی از دو سال قبل را به هوای قولی که دادند بخشیدید و اصطلاحا هیچی به هیچی؟

- بله دیگر. تجربه‌ای شد برای من که دیگر به هیچ کسی اعتماد نکنم. نمی‌دانم الان در این وضعیت کسی به خود آنها بگوید یک میلیون تومان دستی بدهید، می‌دهند که با من این کار را کردند؟ بخواهم سر و صدایی کنم و چیزی هم بگویم، دو تا انگ هم به من می‌زنند که دیگر اصلا سمت‌شان نروم!

* صحبت پایانی؟

- نه، عرض خاصی نیست فقط خدا را شاکرم که می‌خواستم از پایه‌ها کارم را شروع کنم، اما الان در بزرگسالان کشور تیم دارم و امیدوارم همیشه هوایم را داشته باشد.

دیدگاه‌ها