کد خبر : 1873643 | 12 اسفند 1401 ساعت 19:27 | 109.1K بازدید | 28 دیدگاه

جان یک نوجوان برای هیئت فوتبال اهمیت نداشت؛

سیانکی: سخت‌ترین روزهای عمرم را تجربه می‌کنم

سرمربی نام‌ آشنای تیم فوتبال احسان ری به شدت نسبت به بی‌توجهی رئیس و سایر اعضای هیئت فوتبال تهران در ماجرای علی نوبخت گلایه کرد.

سیانکی: سخت‌ترین روزهای عمرم را تجربه می‌کنم

به گزارش "ورزش‌سه"، شوکه‌کننده‌ترین خبر هفته گذشته فوتبال ایران درگذشت علی نوبخت مدافع آخر تیم فوتبال نوجوانان احسان ری بود. او پنج‌شنبه هفته گذشته در دقیقه 75 دیدار تیمش برابر مقاومت برای آخرین مرتبه با سر به توپ ضربه زد، اما در ادامه ضربه سنگینی به گیج‌گاهش او را به کما برد و با وجود مراقبت‌های ویژه پزشکی دیگر توان بلند شدن پیدا نکرد.
روز چهارشنبه بود که پزشکان از بازگشت علی نوبخت به زندگی به طور کامل قطع امید کردند و با باز کردن دستگاه‌های حیات‌بخش خبر تلخ فوتبال ایران در رسانه‌ها منتشر شد. روز گذشته در ورزشگاه عطر سیب باقرشهر، جایی که علی نوبخت بارها با شور و شوق نوجوانی در آن به همه جا سرک کشیده بود، با پیکر بی‌جان این ورزشکار نوجوان وداع شد و صبح امروز بدنش در آمل شهر محل تولدش آرام گرفت.

محمد سیانکی گزارشگر کهنه‌کار تلویزیون که سال‌هاست در فوتبال پایه به عنوان مربی فعالیت دارد، این روزها به عنوان سرمربی تیم فوتبال احسان ری سخت‌ترین لحظات زندگی‌اش را تجربه می‌کند. او که اکنون برای حضور در مراسم خاکسپاری علی نوبخت در آمل حضور دارد، ساعتی پس از به خاک سپردن این ورزشکار گفت‌وگویی با "ورزش‌سه" انجام داده که در ادامه می‌خوانید.

*آقای سیانکی از روزهایی بگویید که علی نوبخت به بیمارستان منتقل شد و سپس خبر قطع امید پزشکان از بازگشتش به زندگی به شما داده شد.
محمد سیانکی- به جرأت می‌توانم بگویم از پنج‌شنبه هفته گذشته که این اتفاق برای علی عزیز رخ داد، با توجه به اینکه برخورد خیلی سختی هم نبود و به مخلیه‌مان هم نمی‌رسید که چنین اتفاقی بیفتد، بدترین روزهای عمرم را سپری می‌کنم. بلافاصله بعد از این حادثه علی به بیمارستان منتقل شد و ما هم بعد از بازی سریع خودمان را به بیمارستان رساندیم. می‌دیدم دست و پاهایش تکان می‌خورد و به راحتی نفس می‌کشد. واقعا فکر نمی‌کردم 48 ساعت بعد از این اتفاقات، بدترین روزهای عمرم را تجربه کنم.

*خودتان را جای من بگذارید که بدترین خبر را دارم 
سیانکی در ادامه با اشاره به شرایط سنی‌ای که در آن مربیگری می‌کند، توضیح داد: «این بچه‌ها در سنی هستند که خیلی زود با هم صمیمی می‌شوند و خیلی زود به هم دل می‌بندند. نوجوان‌هایی که در قالب یک تیم لحظات زیادی را با هم گذرانده‌اند. تلخی‌ها، شیرینی‌ها، بردها و باخت‌های زیادی را با هم تجربه کرده‌اند. وقتی روز یکشنبه دکترها به من گفتند که دیگر نمی‌توان امید به زنده ماندن علی داشت و 24 ساعت دستگاه‌ها را قطع نکردند تا شاید معجزه‌ای بشود، دنیا روی سرم خراب شد. در این چند روز خانواده‌اش، هم‌تیمی‌هایش و تمام عوامل باشگاه شبانه‌روزی بیمارستان بودند تا خبر خوش و امیدوارکننده‌ای داده شود، اما من می‌دانستم... شما خودتان را بگذارید جای آدمی که بدترین خبر ممکن یعنی از دست دادن شاگردش را می‌داند، ولی مجبور است برای حفظ ظاهر و اینکه امیدی را همچنان در دل خانواده و دوستانش حفظ کند، بگوید نه؛ خودش را گول بزند و به دروغ بگوید ان‌شاالله علی خوب می‌شود. بچه‌ها با هزار امید به تمرینات می‌رفتند که آماده بازی حساس بعدی شوند، اما ...»

*از دست رفتن یک جوان برای هیئت فوتبال مهم نبود!
سیانکی در ادامه به تماسش با مسئولین هیئت فوتبال استان تهران پرداخت و درباره رفتار آن‌ها در قبال درخواستی که داشته، گفت: «من با مسئولین هیئت فوتبال تماس گرفتم و گفتم که علی (نوبخت) دچار مرگ مغزی شده است. گفتم دکترها قطع امید کرده‌اند و از آن‌ها خواهش کردم بازی را لغو کنند. هم‌تیمی‌هایش باهوش هستند و تعدادی از آن‌ها فهمیده بودند که چنین اتفاق تلخی رخ داده، ولی باور نمی‌کردند، ولی در این شرایط هم هیئت فوتبال تاکید کرد که می‎خواهد تقویم مسابقات را طبق برنامه پیش ببرد. حالا این همه مسابقات به دلایل مختلف مثل آلودگی هوا، بارش برف و خیلی چیزهای دیگر که خودتان بهتر از من می‌دانید به تعویق می‌افتد، اما به نظر از دست رفتن یک جوان برای مسئولان هیئت فوتبال تهران مهم نبود. اصلا این موقعیت حساس را درک نکردند و خودشان را جای ما نگذاشتند. بازی را برگزار کردند.»

1807927

*با ناامیدی کامل در حال بازگشت به تهران هستیم
سرمربی تیم فوتبال احسان ری ادامه داد: «حالا شما خودتان را جای من بگذارید که قرار است یک تیم را ارنج کنم. در یک بازی حساس شاگردانم را به زمین بفرستم و می‌دانم که یکی از بهترین و با اخلاق‌ترین شاگردانم را ندارم و جانش را از دست داده است. بچه‌ها از من می‎‌پرسیدند که آقا حال علی چطور است؟ ان‌شاالله بعد از برد می‌رویم ملاقاتش. خیلی خیلی روزهای سختی را گذراندم. الان هم که با شما صحبت می‌کنم در شهرستان آمل هستیم. صبح مراسم خاکسپاری را انجام دادیم. هم‌تیمی‌هایش هم بودند. کاری که نمی‌توانیم بکنیم، شاید این حضور فقط تسلی خاطر باشد برای خانواده‌اش. بعد از ظهر هم مراسم ختم برگزار شد. الان که با شما صحبت می‌کنم علی را به خاک سپردیم و با ناامیدی کامل در حال بازگشت به تهران هستیم.»

*آیا شما خبر درگذشت علی نوبخت را به پدر و مادرش اطلاع دادید؟ 
محمد سیانکی- نه. چون پزشک معالج علی من را می‌شناخت، من را به اتاقش برد و عملا به من گفتند که هیچ امیدی نیست. تا بیشتر از 48 ساعت چیزی نگفتیم ولی وقتی کامل مرگ مغزی شد، کسانی هستند که گویا برای اهدای عضو به بیمارستان می‌آیند تا با خانواده عزیزانی که جانشان را از دست می‌دهند، صحبت کنند. اما شرایط خانواده علی عزیز طوری بود که حتی اگر می‌گفتیم هم باور نمی‌کردند. شما نمی‌توانید تصور کنید، پدر و مادری فرزندشان را به این سن برسانند، بچه‌ای که عشقش فوتبال بود و یک پهلوان بود. علی بچه‌ای نبود که برای فوتبال ارزش‌های انسانی را زیر پا بگذارد، بچه‌ای اخلاق‌مدار بود و همیشه احترام هم‌تیمی‌هایش را حفظ می‌کرد. این دو سال که با ما بود و قبل‌تر هم در سایپا. این بچه از نظر رفتاری یک انسان فوق‌العاده بود.»

*آیا توانایی‌های تبدیل به یک فوتبالیست بزرگ را داشت؟ 
محمد سیانکی- این را بدون اغراق می‌گویم که می‌شد. فیزیک بسیار مناسبی داشت. دفاع وسط بود؛ دفاع وسطی که بعضی اوقات که بازی گره می‌خورد، با آن لهجه زیبای مازندرانی به من می‌گفت آقای سیانکی تیم عقب است، بروم جلو و گل بزنم؟ می‌گفت می‌توانم گل بزنم و این را با یک اطمینان و خلوص نیتی به من می‌‎گفت که به من قوت قلب می‌داد. جالب اینکه هر بازی که ما عقب افتادیم و علی را جلو فرستادیم، برایمان گل زد. متاسفانه دست تقدیر علی را از ما گرفت. ایمان کامل داشتم که علی می‌توانست تبدیل به یکی از ستاره‌های فوتبال ایران بشود که نشد.

*به نظر شما چه کارهایی می‌توان انجام داد که احتمال تکرار این اتفاق تلخ در فوتبال پایه کمتر بشود؟ 
محمد سیانکی- اتفاق ممکن است در مجهزترین ورزشگاه‌ها هم رخ بدهد و این موضوع به هر حال اجتناب ناپذیر است، ولی ما باید ضریب اشتباهات و احتمال خطر را حتی‌المقدور به صفر برسانیم. من در یک فرصت مناسب تصاویری از بعضی از زمین‌های بازی در لیگ پایه برای شما ارسال می‌کنم که فاصله خط عرضی و طولی با فنس‌ها و آهن‌های کنار زمین نیم‌متر است و حتی شاید کمتر. این فاجعه است و بازگو کردن آن باعث نگرانی می‌شود. من از آقای شیرازی و از دوستان در هیئت فوتبال بارها و بارها خواهش کرده‌ام، اگر شخص من سیانکی یا هر فرد دیگری می‌خواهد بیاید به فوتبال وارد شود و فعالیت کند، اگر شرایط ابتدایی را ندارد، نباید بگذارید فعالیتش را آغاز کند. زمینی که شرایط ابتدایی بازی را ندارد، چطور مجوز می‌گیرد؟! بعضی زمین‌ها شرایط پارکینگ‌شان طوری است که خدایی ناکرده اگر اتفاقی هم بیفتد، آن آمبولانس نمی‌تواند به کنار زمین بیاید. یعنی در این حد. زمین باید دری برای ورود آمبولانس داشته باشد تا آمبولانس بتواند تا وسط زمین بیاید. این‌ها را که دیگر دیدیم و در بازی‌های لیگ برتر هفته‌های اخیر هم این مورد را مشاهده کردیم، اما در برخی زمین‌های فوتبال پایه برخی اصلا پارکینگ ندارند و برخی که پارکینگ دارند، شرایط برای ورود آمبولانس به زمین چمن وجود ندارد. اوج فاجعه هم جایی است که برخی آمبولانس‌ها حتی نمی‌توانند پشت در ورزشگاه بیایند و با این حال به آن‌ها میزبانی داده می‌شود! این اتفاقات هر لحظه برای هر تیم یا بازیکنی ممکن است رخ بدهد. با اتفاقی که برای علی (نوبخت) رخ داد، قلب همه به درد آمده است. امیدوار هستم که کمک بکنیم فوتبال بازی کردن، برگزاری مسابقات و ... برای ارائه دادن فقط یک آمار نباشد. به این شکل جز تأسف چیزی برای ما به همراه نخواهد داشت.

1807928
بازیکنان تیم فوتبال احسان ری صبح امروز در مراسم خاکسپاری علی نوبخت در آمل.

*متاسفانه نه تنها آقای شیرازی به عنوان رئیس هیئت فوتبال به عنوان متولی برگزاری مسابقات فوتبال پایه که حتی دیگر مسئولان هیئت هم در مراسم علی نوبخت شرکت نکرده‌اند. در این مورد صحبت بفرمائید.
محمد سیانکی- در این چند روز که علی در بیمارستان بود، انتظار داشتم آقای شیرازی و مسئولین هیئت فوتبال به بیمارستان بیایند. این خواسته خیلی کوچکی است که حداقل جویای احوال بشوند و به منِ مربی دلداری بدهند، به خانواده‌اش دلداری بدهند. به هر حال خانواده‌اش با دیدن ما قوت قلب می‌گیرند. اینجاهاست که آدم‌ها باید خودشان را نشان بدهند. ببینید در این پنج، شش روزی که علی در بیمارستان بود، متاسفانه یک نفر از مسئولین هیئت فوتبال به بیمارستان نیامد و سراغی از علی نگرفتند. حتی بازی‌های هفته بعد را هم بدون توجه به این مسئله با اصرار برگزار کردند. مراسم تشییع پیکرش هم روز گذشته در ورزشگاه عطر سیب برگزار شد و با اینکه پنج شنبه هم بود، باز هم کسی از مسئولین هیئت فوتبال حضور پیدا نکرد. ماشاالله در خیلی از مراسم پخش مستقیم پای ثابت هستند. همینجا باید از آرش برهانی تشکر ویژه داشته باشم، که واقعا با وجود مشغله به مراسم آمد. نمی‌دانید پدرش چقدر خوشحال شد. روحیه گرفت از حضور آرش برهانی. چنین حضور گرمی در مراسم تلخ اینچنینی می‌تواند بسیار دلگرم کننده باشد.

*هزینه‌های بیمارستان علی نوبخت در مدتی که بستری بود به چه شکلی پرداخت شد؟
محمد سیانکی- خدا را شکر باشگاه احسان ری و در رأس باشگاه آقای عزیزیان هر سال به غیر از بیمه‌ ورزشی که همه تیم‌ها دارند، یک بیمه کامل را برای پوشش بچه‌ها انجام می‌دهند و خوشبختانه از این لحاظ باشگاه احسان ری این کار انسانی را از صفر و صد در نظر می‌گیرد. خدا را شکر که خانواده‌اش برای برگزاری مراسم علی سنگ تمام گذاشتند. البته بارها به آن‌ها عنوان کردیم که باشگاه با تمام وجود چه مادی و معنوی در خدمت‌شان خواهیم بود. سعی می‌کنیم در روزهای آینده هم به شهرشان برویم و یک بازی یادبود برگزار کنیم. این تنها کاری است که می‌توانیم انجام بدهیم تا به علی و خانواده‌اش بگوییم به یادشان هستیم.

*اگر حرفی ناگفته پس از این روزهای تلخ وجود دارد، بفرمائید.
محمد سیانکی- من باید مسئله‌ای را عنوان کنم. باز هم می‌گویم یک سری اشتباهات اجتناب‌ناپذیر است و شاید سرنوشت علی این بوده است. اما من از بعضی از آقایان، بعضی از مدیران، بعضی از مربیانی که برای سه امتیاز دست به هر کاری می‌زنند، بسیار گلایه دارم. خودتان متوجه می‌شوید که منظور من چیست. تیم‌هایی هستند که در وضعیت خاص قرار دارند. وظیفه ما این است که استرس و نگرانی را در وجود این بچه‌ها به حداقل برسانیم. این بچه‌ها باید از فوتبال لذت ببرند، این بچه‌ها نباید نگران این باشند که داور قرار است با گرفتن مبلغی ناچیز سر آن‌ها را ببرد! این موضوع بارها و بارها دیده شده و در بسیاری از بازی‌ها بچه‌های من نگران این موضوع بوده‌اند. دیگر فضای مجازی طوری است که بچه‌ها از همه چیز مطلع می‌شوند و می‌دانند چه آدم‌های فاسدی در فوتبال فعالیت می‌کنند، یا برای گرفتن سه امتیاز به فلان مربی و بازیکن زنگ می‌زنند. مسئولان این مسائل را جدی بگیرند. این مسائل فشار را تا حد نگران کننده‌ای روی بچه‌ها افزایش داده است. افرادی کنار زمین روی سکوها می‌آیند، که این‌‎ها به طور کامل مشخص است در بازی‌های حساس می‌آیند تا سه امتیاز را برای یک تیم خاص بگیرند. این بچه‌ها چه گناهی دارند. این بچه‌ها معصوم هستند و با زور خودشان تلاش می‌کنند که ببرند و سه امتیاز را بگیرند. آخر این مسائل چه اتفاقی قرار است رخ بدهد؟! آخرش جز قهرمانی و سقوط کردن است؟! برای به دست آوردن قهرمانی دست به هر کاری می‌زنند! برای سقوط نکردن دست به هر کاری می‌زنند! من زمانی که شرایط فراهم باشد این مسائل را مطرح خواهم کرد تا آن‌هایی که وجدان دارند، دیگر این کارها را نکنند.

دیدگاه‌ها