کد خبر : 1980989 | 28 آبان 1402 ساعت 16:55 | 9.3K بازدید | 7 دیدگاه

باور کرده بودم که بازیکن غیربومی نیستم؛

کنایه اینستاگرامی خانم گل لیگ به منتقدین

خانم گل فصل گذشته لیگ به حواشی حساس‌ترین مسابقه هفته اول لیگ پاسخ داد.

کنایه اینستاگرامی خانم گل لیگ به منتقدین

به گزارش "ورزش سه"، هفته اول لیگ برتر زنان درحالی به پایان رسید که حواشی دیدار ملوان و شهرداری سیرجان، بعد از اتمام این مسابقه نیز ادامه داشت است. درحالی که افسانه چترنور و شبنم بهشت به مدت 9 سال دو ستاره شهرداری سیرجان بودند، در فصل جاری به دلیل اختلافات با مدیریت باشگاه سیرجانی به جمع انزلیچی‌ها پیوستند و همین موضوع باعث حساسیت دوچندان این دیدار شده بود. دیداری که در نهایت با تک گل شبنم بهشت با نتیجه 1 بر 0 به سود ملوان پایان یافت. اما حالا درحالی که بسیاری معتقدند افسانه چترنور، شادی بیش از حدی مقابل تیم سیرجانی انجام داده و موجب بی‌احترامی شده است؛ او با انتشار متن زیر در استوری اینستاگرامی، به این حواشی پاسخ داد.

متن منتشر شده به این شرح است:

 «برای من سیرجان همیشه بوی مهربانی داشته. بوی قاووت‌‌های خوشمزه. سیرجان با مردمانی که دلشون به وسعت کویر بزرگه همیشه در قلب من جای داشته و دارد. شهری که مثل نقش‌های خوش نقش‌و‌نگار گلیم جهانی‌اش، برای افسانه چترنور همیشه زیبا و خاطره‌ساز بوده. من روی زمین سیرجان و در همان چمن مصنوعی ورزشگاه پیر تختی قد کشیدم و با لطف خدا و کمک هم‌بازیانم و کادرفنی، خانم گل فوتبال ایران شدم.

صدالبته که هیچ وقت برای سربلندی نام سیرجان و باشگاه شهرداری کم نگذاشتم. دوران حضورم در سیرجان و شهرداری اینقدر طول کشید که باور کرده بودم دیگر بازیکنی غیربومی نیستم. من یک زنجانی بودم که سیرجان را مثل شهر خودم دوست داشتم و دارم.

اما چه میشه کرد که اتفاقات تلخ و باورنکردنی سال گذشته، راه من و سیرجان دوست‌داشتنی را از هم جدا کرد. شرح آن نامهربانی‌ها که هیچ ربطی به مردم میهمان‌نواز سیرجان نداشت، آنقدر طولانی و تلخ است که اکنون وقت بازگویی آن نیست، اما این خاطره تلخ هرگز باعث نخواهد شد که من سیرجان را از قلب خود بیرون کنم.

امروز هم اگر در انزلی زیبا با مردم خونگرم و فوتبال‌دوستش هستم، قطعا برای سربلندی انزلی و باشگاه ریشه‌دار ملوان همه توانم را خواهم گذاشت. نمی‌دانم چرا در همان هفته اول، تقدیر این گونه رقم خورد که به سیرجان برگردم. آنچه هم که پس از بازی و برد ملوان رقم خورد و عده‌ای قلم‌فروش آن را به‌گونه‌ای دیگر و نگاه کوچک خود تعبیر کردند، هیچ ربطی به سیرجان دوست‌ داشتنی من نداشت.

اگر این برد را به مردم خوب انزلی‌ تقدیم کردم و نوش جان آن‌ها دانستم، چون خود را به عنوان عضو کوچکی از این تیم ریشه‌‌دار میدانم این تیم تا چه اندازه در قلب و جان مردم اینجا جای دارد. و آخر اینکه به قول شاعر..

هر کس بد ما به خلق گوید
ما چهره دل نمی‌خراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم
تا هردو دروغ گفته باشیم

به امید سربلندی همه ایرانی‌ها از زنجان، سیرجان گرفته تا انزلی و جای جای این وطن پرافتخار

دوستدارتان، افسانه چترنور...»

دیدگاه‌ها