به گزارش ورزش سه، فوتبال در ایالات متحده، اگرچه نسبت به دیگر رشتههای ورزشی این کشور محبوبیت کمتری دارد، اما طی سالهای اخیر با روندی چشمگیر در حال رشد بوده است. وجود زیرساختهای گسترده، توجه به فوتبال پایه و قراردادهای کلان با پلتفرمهای پخش جهانی، باعث شده فوتبال در آمریکا به شکلی متفاوت از آنچه در اروپا و دیگر نقاط جهان جریان دارد، تبدیل شود.
محمدرضا کسرایی، مدیر سابق روابط بینالملل فدراسیون فوتبال ایران، بهعنوان یکی از اعضای تیم اجرایی برگزاری جام جهانی باشگاهها با فیفا همکاری کرده است. او امروز در این گفتوگویی با خبرنگار ما درباره ویژگیهای فوتبال آمریکا، تجربه حضور در این رویداد و تفاوتهایی که میان ساختار فوتبال در آمریکا و استانداردهای فیفا وجود دارد، توضیح میدهد.
صحبتهای این عضو کمیته برگزاری جامجهانی باشگاهها را در ادامه میخوانید:
* فوتبال چهارمین ورزش پرطرفدار در آمریکا است
نکته اول در رابطه با فوتبال در آمریکا این است که فوتبال، چهارمین ورزش پرطرفدار در این کشور محسوب میشود؛ بعد از بسکتبال، فوتبال آمریکایی و بیسبال. چیزی حدود ۱۳ تا ۱۵ میلیون نفر از خانمها و آقایان در ردههای سنی مختلف، چه در بخش آماتور (مثل مدارس و دانشگاهها) و چه در سطح حرفهای، بهعنوان بازیکن فوتبال ثبت شدهاند. نکته جالب اینجاست که در بین این تعداد، ۳ تا ۴ میلیون نفر کودکانی هستند که در حال یادگیری یا بازی در ردههای پایهاند. این آمار نشاندهنده اهمیت بسیار زیاد فوتبال پایه در آمریکا است.
* اولویت باشگاههای آمریکایی فروش بازیکن است
از آنجایی که بخش زیادی از جمعیت آمریکا را مهاجران تشکیل میدهند، تنوع استعدادهای فوتبالی در این کشور بسیار بالاست. از طرفی اگر بخواهیم دقیقتر به ماجرا نگاه کنیم، فوتبال در آمریکا صرفاً بر پایه بازاریابی و درآمدزایی بنا شده. باشگاهها حتی وقتی سراغ بازیکنان جوان میروند، هدف اصلیشان سرمایهگذاری روی آنها برای فروش با قیمتهای بالا در آینده است و توسعه فنی فوتبال یا باشگاهها در اولویتهای بعدی قرار دارد. لیگ حرفهای فوتبال آمریکا، MLS، نمونهای روشن از این رویکرد است.
* قرارداد میلیاردی با اپل، منبع اصلی درآمد لیگ آمریکاست
لیگ آمریکا متشکل از ۳۰ تیم است که ۲۷ تیم آمریکایی و ۳ تیم کانادایی را شامل میشود. نکته مهم اینکه این لیگ فاقد سیستم صعود و سقوط است و ساختاری بسیار متمرکز دارد؛ حتی خود لیگ مالک قراردادهاست و باشگاهها در قالب فرنچایز فعالیت میکنند. یکی از منابع اصلی درآمد باشگاهها، حق پخش تلویزیونی مسابقات است. با توجه به سیستم خصوصی که اینجا وجود دارد، یک قرارداد ۱۰ ساله برای پخش بازیها با Apple TV امضا شده که ارزش آن حدود ۲.۵ میلیارد دلار است. همچنین شرکتهای تبلیغاتی شناختهشدهای بهعنوان شریک تجاری در کنار MLS فعالیت میکنند. از طرف دیگر، تمام باشگاههای این لیگ آکادمیهای قدرتمند و حرفهای دارند که هدف اصلی آنها تربیت بازیکن و فروش آنها با قیمت بالا در آینده است.
* ورود به تیمهای دانشگاهی شامل بورسیه تحصیلی میشود
یکی از سیستمهای جالبی که در فوتبال آمریکا وجود دارد، مربوط به دانشگاههاست. با توجه به هزینههای بالای تحصیل در دانشگاههای آمریکا، بسیاری از بازیکنانی که به تیمهای دانشگاهی راه پیدا میکنند، میتوانند از کمکهزینههای تحصیلی استفاده کنند. این کمکها برای خانوادهها بسیار ارزشمند است و باعث میشود برخی خانوادهها از سنین پایین، فرزندانشان را وارد ورزشهای مختلف میکنند تا در آینده با قرار گرفتن در تیمهای ورزشی دانشگاهی، از این بورسیهها بهرهمند شوند.
* حضور مسی درآمد کل لیگ را افزایش داده است
نکته جالب دیگر در مورد MLS این است که عقد قرارداد ستارههایی مانند لیونل مسی نه تنها به ضرر سایر باشگاهها نیست، بلکه سود زیادی هم برایشان دارد. چون باشگاهها به صورت فرنچایز هستند، همه از حضور چنین بازیکنانی سود میبرند. بهعنوان مثال، اگر قیمت بلیت یک بازی معمولی ۳۰ دلار باشد، با حضور مسی در آن مسابقه، قیمت بلیت به حدود ۲۰۰ دلار میرسد. این یعنی حتی تیم میزبانِ بازیهای خارج از خانه اینترمیامی هم از فروش بلیت سود زیادی کسب میکند. علاوه بر این، حضور ستارههایی مثل مسی باعث افزایش چشمگیر مخاطبان تلویزیونی و میزان خرید اشتراک پلتفرمهای پخشکننده بازیها میشود و وقتی بینندههای بیشتری بازیها را پیگیری میکنند، اسپانسرهای بیشتری به لیگ جذب میشوند.
یعنی اگر یک باشگاه بتواند بازیکن خارجی بزرگ و مشهوری را به خدمت بگیرد، سایر باشگاهها هم از این اتفاق خوشحال میشوند، چون حضور چنین ستارهای باعث افزایش چشمگیر درآمد لیگ میشود. از آنجایی که در MLS بحث صعود و سقوط وجود ندارد، فقط بحث درآمدزایی برای باشگاهها مهم است.
* ابعاد زمین فوتبال آمریکایی برای میزبانی مسابقات مشکلساز است
نکته دیگر این است که فوتبال در آمریکا نه تنها از نظر نامگذاری با سایر کشورها تفاوت دارد (که اینجا آن را "Soccer" صدا میزنند)، بلکه در ساختار برگزاری، نوع استادیومها و حتی بسیاری از جزئیات دیگر هم با استانداردهای فیفا متفاوت است و همه این تفاوتها هم فقط برای درآمدزایی است. یکی از تفاوتهای مهم بین فوتبال و فوتبال آمریکایی، به زمینهای ورزشی برمیگردد. بسیاری از استادیومهای بزرگ در آمریکا، با ظرفیتهایی حتی بالای ۶۵ هزار نفر که اغلب برای میزبانی مسابقات بینالمللی فوتبال نیز استفاده میشوند، در واقع برای فوتبال آمریکایی طراحی شدهاند. ابعاد زمین فوتبال آمریکایی با فوتبال متفاوت است. زمین فوتبال آمریکایی ابعادی حدود ۹۱ در ۴۸ متر دارد، در حالیکه طبق استاندارد فیفا، زمین فوتبال باید ۱۰۵ در ۶۸ متر باشد. این تفاوت ابعاد، یکی از چالشهایی است که هنگام میزبانی مسابقات جهانی به وجود میآید.
* مالک SoFi حاضر به میزبانی از جام جهانی نبود
حدود دو سال قبل از جام جهانی (یعنی یک سال پیش)، استادیوم SoFi در لسآنجلس که با هزینه ۵ میلیارد دلاری ساخته شده و یکی از لوکسترین ورزشگاههای ایالات متحده به شمار میرود، بهعنوان یکی از میزبانها معرفی شد، اما مالک این استادیوم، با وجود اینکه قبلاً فیفا آن را تأیید کرده بود، اعلام کرد حاضر نیست ورزشگاه را در اختیار فیفا قرار دهد. دلیلش هم مشخص بود؛ اینکه تغییراتی که مدنظر فیفا قرار داشت، هزینههای بسیار زیادی برای مالکین به همراه داشت. با این حال، بعد از رایزنیهای مختلف، در نهایت موفق شدند توافق کنند و تغییرات مورد نظر فیفا را اعمال کنند.
* خانوادهها مستقیماً هزینه فوتبال پایه را پرداخت میکنند
در مجموع، امکانات زیرساختی بسیار زیادی در فوتبال آمریکا وجود دارد، بهخصوص در ردههای پایه. نکته قابل توجه اینجاست که تقریباً تمام هزینههای مربوط به تیمهای پایه، مستقیماً توسط خانوادهها پرداخت میشود. در واقع این هزینهها به نوعی سرمایهگذاری است، چه برای خانوادهها و چه برای لیگها و باشگاهها که در آینده، از بازیکنانی که در سیستم فوتبال پایه رشد میکنند، به درآمدزایی برسند.
* حضور در جام جهانی باشگاهها تجربه خوبی بود
در مورد خودم، ماجرا خیلی اتفاقی شروع شد. یک پیشنهاد از طرف فیفا دریافت کردم؛ در واقع ایمیلی بود با این مضمون که اگر تمایل دارید در جام جهانی باشگاهها با ما همکاری کنید، میتوانید اپلای کنید. برای من این فرصت تجربه بسیار خوبی بود، اینکه دوباره بتونم در برگزاری مسابقات در چنین سطحی حضور داشته باشم. بعد از چندین مرحله مصاحبه با افراد مختلف، نهایتاً قرارداد رسمیای به عنوان آفیسر با فیفا بستم.
* ساختار باشگاههای اروپایی بسیار دقیق و حرفهای بود
در لسآنجلس، تیمهای بزرگی حضور داشتند که کمپهای تمرینیشان را آنجا برگزار کردند. شش مسابقه نیز در استادیوم رز بول که میزبان فینال جام جهانی ۱۹۹۴ بود، برگزار شد. تیمهای بزرگی مثل اینترمیلان و پاریسنژرمن و اتلتیکو مادرید هم در اینجا حضور داشتند و بخش زیادی از بازیهای گروهیشان را در همین لسآنجلس انجام دادند. برای من، این مدت زمان کاری تجربهای بسیار ارزشمند و آموزنده بود. یکی از نکات جالب برای من، از نزدیک دیدن تعداد زیاد نفراتی بود که از هر باشگاه در بخشهای مختلف فعالیت داشتند. مثلاً فقط در بخش رسانهای هر باشگاه، حداقل ۹ یا ۱۰ نفر در جلسات تمرینی و روزهای مسابقه حضور داشتند و تمام اخبار و حاشیههای تیم را پوشش میدادند. یا مثلاً در حوزه لجستیک و تشریفات، افراد زیادی از سوی باشگاهها آمده بودند. تفکیک مسئولیتها کاملاً حرفهای و دقیق بود و ساختار سازمانی باشگاهها، بسیار متفاوت از چیزی بود که ما قبلاً دیده بودیم.
* فیفا از این تورنمنت برای آمادهسازی جام جهانی استفاده کرد
در واقع، این دوره از جام جهانی باشگاهها، نوعی تمرین برای برگزاری جام جهانی ۲۰۲۶ بود؛ هدفی که همیشه فیفا به دنبال آن بوده اما اینبار به نظرم واقعاً به آن نزدیکتر شدند. همانطور که گفتم، تفاوتهای نگرشی و ساختاری که در آمریکا برای برگزاری رویدادهای ورزشی وجود دارد، با استانداردهای مورد نظر فیفا فرق دارد، اما این تورنمنت کمک کرد که به واقعیت نزدیک شوند و نقاط ضعف و کاستیها را شناسایی کند.
* هواداران آمریکای لاتین بیشترین بلیت بازیها را خریدند
این مسابقات در ۱۱ شهر و ۱۲ استادیوم مختلف برگزار شد. با توجه به موقعیت جغرافیایی ایالات متحده، بیشترین جمعیت تماشاگران فوتبال حاضر در استادیومها، از کشورهای آمریکای لاتین بودند که اکثراً بلیتها را خریده بودند. موضوعی که رسانهها هم زیاد به آن پرداختند، حضور چشمگیر تماشاگران تیمهایی مثل رئال مادرید و پاریسنژرمن بود. این دو تیم به طور میانگین ۶۰ هزار تماشاگر در بازیهایشان داشتند. بایرن مونیخ نیز با حدود ۴۰ هزار تماشاگر در رده بعدی بود. این آمار نشان میدهد که این تیمها چقدر در سطح بینالمللی محبوباند، حتی خارج از اروپا.
* زمان برگزاری مسابقات و شرایط آب و هوایی مشکلساز شد
در کنار همه این نکات مثبت، انتقادهای زیادی هم از این سبک برگزاری تورنمنت شد؛ چه پیش از آغاز آن و چه حین و بعد از برگزاری مسابقات. یکی از مهمترین انتقادها مربوط به رئیس لالیگا بود که اعلام کرد سلامت ۲۵۰ بازیکن به خاطر این تورنمنت در خطر قرار گرفته است. همچنین، زمان برگزاری بازیها هم با انتقاد همراه شد. به دلیل اختلاف ساعت با اروپا، بیشتر مسابقات در زمان ظهر (حدود ساعت ۱۲ یا ۳ بعد از ظهر) برگزار میشدند، که هم برای بازیکنان دشوار بود و هم برای بینندههای خارجی. وسعت جغرافیایی آمریکا و تنوع اقلیمی آن هم مشکلاتی برای تیمها به وجود آورد. برای مثال، برخی از مسابقات به دلیل طوفان با تأخیر مواجه شدند، مثل بازی چلسی و بنفیکا که تا دو ساعت عقب افتاد. یا پرواز پاریسنژرمن قبل از بازی فینال دچار اختلال شد. برگزاری بازیها در هوای گرم، بهویژه در لسآنجلس، یکی دیگر از مشکلات بود؛ مثلاً بازی پاریسنژرمن و اتلتیکو در هوای بالای ۳۲ درجه و در زمان ظهر برگزار شد و اعتراض بازیکنان و تیمها را در پی داشت.
* فیفا رکورد بازدید و دنبالکننده ثبت کرد
با این حال، با وجود تمام این انتقادها، فیفا توانست در برخی زمینهها رکوردهای قابل توجهی ثبت کند. مثلاً وبسایت فیفا در ماه ژوئن بیش از ۱۶ میلیون بازدیدکننده داشت؛ آماری که از مجموع بازدیدهای پنج ماه ابتدایی سال هم بیشتر بود. در شبکههای اجتماعی فیفا هم حدود ۶ میلیون دنبالکننده جدید اضافه شد. همچنین، حدود ۱۵۰۰ نفر صرفاً در زمینه تولید محتوای غیرزنده فعالیت داشتند که در مجموع نزدیک به ۱۹۰۰ ساعت محتوای غیرزنده تولید کردند و همچنین ۲۲۴ نشست مطبوعاتی هم در طول این مسابقات برگزار شد.
* امکانات تمرینی تیمها از نظر پزشکی و رفاهی کامل بود
امکانات کمپهای تمرینی برای تیمها نیز بسیار مطلوب بود؛ چه از نظر امکانات پزشکی و چه خدمات پذیرایی. اسپانسر مسابقات آب و نوشیدنیهای انرژیزا برای تیمها تامین کرده بود. در مجموع، ۴۱۶ جلسه تمرینی توسط تیمها برای مسابقات انجام شد و حدود ۲۰۰۰ نفر در تیم اجرایی کمک کردند تا این تورنمنت برگزار شود. در مجموع، ۶۳ بازی انجام شد. با تمام انتقادهایی که به این مسابقات وارد شد، تجربهای مهم برای فیفا بود تا در مسیر آمادهسازی برای جام جهانی ۲۰۲۶، عملکرد بهتری داشته باشد و این ایرادات را تا جای ممکن برطرف کند.
* فیفا از آمریکا تعهد گرفته که به همه ملیتها ویزا بدهد
در نهایت، نکتهای که میخواهم اضافه کنم مربوط به موضوع ویزای ایران است. اخیراً صحبتهایی مطرح شده مبنی بر اینکه ممکن است آمریکا برای ایرانیها ویزا صادر نکند. یکی از مهمترین مدارکی که کشورهای میزبان باید به فیفا ارائه بدهند، تضمین رسمی از سوی دولتشانن برای این است که به تمامی ملیتها، برای شرکت در مسابقات، ویزا داده خواهد شد. آمریکا هم در پکیج میزبانیاش که به فیفا ارائه کرده، این تضمین را داده و تعهد کرده که برای همه کشورها ویزا صادر میکند. این موضوع البته در دوره دولت قبلی آمریکا اتفاق افتاده بود؛ حالا باید دید دولت فعلی چقدر به آن تعهد پایبند خواهد ماند، مخصوصاً با توجه به برخی سیاستهایی که اخیراً از خود نشان داده است. اگر مشکلی در این زمینه ایحاد شود، تصمیم نهایی بر عهده فیفاست. اما بدون شک، برای فیفا موضوع صدور ویزا برای تمام ملیتها بسیار مهم است.