
به گزارش ورزش سه، در حالی که در فصل نقل و انتقالات همه منتظر بودند تا عکس هادی حبیبی نژاد با پیراهن آبی از ساختمان سعادت آباد باشگاه استقلال بیرون بیاید اما او با لبخند دوباره در چادرملو ماند تا همچنان شاگرد اخباری باشد. او البته درباره لغو حضورش در استقلال اینطور فکر میکند که باید توان بازی خود را تا جایی بالا ببرد که دیگر کسی در انتقال او مکث نکند.
امروز چادرملو اردکان موفق شد در بازگشت به ورزشگاه خانگی خود یک پیروزی شیرین و دلچسب مقابل خیبرخرمآباد با روحیه کسب کند و بتواند موقتا تا رتبه پنجم جدول صعود کند. طبعا در موفقیت دیدارهای اخیر تیم سعید اخباری دوباره یک بازیکن نام آشنا نقش اول داشته است، هادی حبیبی نژاد که (در کنار واکنش ادسون ماردن در مهار پنالتی بازیکن حریف) حرکت عمقی و زیبایش در دقایق پایانی عامل پیروزی تیمش شد. دریبلی که زدنش کار هرکسی نیست جز یک بچه بیخیال خوزستانی.
حبیبی که دیدارهای ابتدایی را به دلیل مصدومیت از دست داده بود در اولین دیداری که به عنوان بازیکن بازیکن فیکس به میدان رفت موفق شد در برابر استقلال گل بزند و دروازه حبیب فرعباسی که او هم نیز خوزستانی است را باز کند. او حتی برای زدن گل دوم هم خیز برداشته بود که نشد. به قول خودش قسمتش نبود.
هادی امروز از ابتدا در ترکیب بود و توانست نقش اول برد تیمش باشد. او درهمان نیمه اول توانست از مدافعین خیبر پنالتی بگیرد و خودش با یک ضربه نرم و آرام دروازه دیناروند دیگر دروازهبان خوزستانی را باز کند . حبیبینژاد پس از گل در ورزشگاهی که شاید محبوب ترین در آن باشد، دوباره روی تابلوهای تبلیغاتی ایستاد و دست هایش را به سمت گوشهایش برد تا دوباره به مانند ایکاردی شادی اش را با هواداران یزدی تقسیم کند.

این گل البته پایان نقش آفرینی حبیبی نبود، گل دقیقه آخری تیم اما با حرکت حبیبی آغاز شد. او در این لحظات نفسگیر مدافع مستقیمش را مثل آب خوردن دریبل داد و پاس دقیقی به محوطه جریمه فرستاد تا سجاد مشهدی جوان شماره 88 چادرملو برای گل زدن به یک اشاره احتیاج داشته باشد، اما توپ توسط دروازهبان دفع شد و مسیر متفاوتی انتخاب کرد و به سمت دیگر زمین رفت. بازی در جریان بود و درحالیکه روی نیمکت همه افسوس از دست رفتن این موقعیت استثنایی را میخوردند، سانتر سعید محمدی فرد را رنه بویو با یک پرواز بلند به گل دوم تیمش تبدیل کرد تا لحظاتی بعد روی چمن آکبند شهید نصیری شروع به رقصیدن کند!
البته اگر گل چند ثانیه زودتر به ثمر میرسید حبیبینژاد یک پاس گل هم دشت کرده بود که باز هم شانس یارش نبود. خودش میگوید: قسمت بوبو (مهاجم اکوادوری) بود. خیلی خوشگل زد . خیلی خوش گذشت.

حالا بازی تمام شده و با پایان لحظات شادی در رختکن و شمردن پاداش برد، وقت مرور اینستاگرام و صفحات هواداری و پست کردن تصاویر است. مثلا یک استوری از کفش ها با اسمش و درخت های نخل که نماد خوزستان است؛ مکان مورد علاقه هادی که باید سریعتر خودش را به آنجا برساند و پای سفرهای بنشیند که دستپخت مادر بهترین پاداش درخشش اوست!

عکسها: مجتبی صالح