
به گزارش "ورزش سه"، بیایید حدود یک سال به عقب برگردیم: ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴. رئال مادرید به آنفیلد رفت؛ قهرمان وقت لیگ قهرمانان اروپا و لالیگا، با ستارگانی چون جود بلینگام، وینیسیوس، لوکا مودریچ و کیلیان امباپه که از پاریسنژرمن جذب شده بود.
در مقابل، لیورپولی قرار داشت که یورگن کلوپ را از دست داده بود و مربیای بدون تجربه در لیگهای بزرگ را استخدام کرده بود. در تابستان ۲۰۲۴، تنها دو خرید انجام داده بود: جورجی مامارداشویلی از والنسیا (که همچنان بهصورت قرضی باقی ماند) و فدریکو کیهزا که فصل قبل فقط ۴۶۶ دقیقه بازی کرده بود. درست قبل از بازی با رئال، ترنت الکساندر-آرنولد نیز مصدوم شد. هرچند در لیست حضور داشت، اما به میدان نرفت.

با این حال، لیورپول رئال را نابود کرد. نتیجه ۲–۰ شاید سنگین نباشد، اما از نظر کیفیت بازی، یک شکست کامل بود. بهترین بازیکن رئال، تازهواردی به نام رائول آسنسیو بود. ستارگانی چون وینیسیوس، بلینگام، مودریچ، فده والورده و آنتونیو رودیگر کاملاً تحتالشعاع لیورپول پرانرژی و هماهنگ آرنه اشلوت قرار گرفتند. امباپه نیز کاملاً مهار شد و حتی پنالتیاش را از دست داد.
در غیاب ترنت، کانر بردلی درخشید. تکل او روی امباپه در نیمه اول یکی از صحنههای برجسته بازی بود و نشاندهنده برتری لیورپول نسبت به رئال و فاصله کیفی بین دو تیم در آن زمان بود.
لیورپول تیمی متحد، آماده، باکیفیت و خشن بود. اما رئال فقط مجموعهای از بازیکنان بود. امباپه هنوز با تیم هماهنگ نشده بود و ارتباط خوبی با وینیسیوس و دیگران نداشت. رئال فاقد انسجام ذهنی و فوتبالی بود و شکستش کاملاً منطقی بود.
بازگشت به امروز: ۴ نوامبر ۲۰۲۵
رئال دوباره به آنفیلد میآید، اما این بار با طراوت و نظم. پس از کارلو آنچلوتی، ژابی آلونسو ایدههای جدیدی آورده، تاکتیکپذیری را افزایش داده و در عین حال آزادی لازم برای ستارگان را حفظ کرده است.
امباپه میدرخشد! پنالتی از دسترفتهاش در الکلاسیکو بیاهمیت است. اولاً رئال آن بازی را برد، و ثانیاً امباپه گلهای زیادی زده و تأثیرگذار بوده است. در این شرایط، آن پنالتی فقط مثل یک دانه شن است.

وینیسیوس گاهی عصبی میشود، اما وظیفهاش را انجام میدهد. جود بلینگام پس از مصدومیت برگشته و دوباره فرمانروایی میکند. والورده و اورلین شوامنی عملکردی باثبات دارند. ادواردو کاماوینگا نیز همیشه آماده است تا در هر پستی بازی کند؛ بازی او در الکلاسیکو در سمت راست، تحسینبرانگیز بود.
بازیکنان جدیدی نیز به رئال اضافه شدهاند: در دفاع، آلوارو کارراس و دین هویسن؛ در حمله، فرانکو ماستانتونو که برخلاف اندریک، فرصت بازی پیدا کرده و اغلب در ترکیب اصلی است. او اکنون یک مهره جدی و مؤثر است.
اما شاید بزرگترین تحول فردی در رئال پس از ورود آلونسو، شکوفایی آردا گولر باشد. او در زمان آنچلوتی هم بازی میکرد، اما نه زیاد و نه در نقش کلیدی. آنچلوتی بیشتر او را در جناحها بهکار میگرفت. آلونسو اما او را به مرکز منتقل کرده و حالا گولر به رهبر بازی تیم تبدیل شده است: سریع، فنی، متحرک و بسیار خوشاستیل. پیشرفت او چشمگیرترین در میان بازیکنان رئال است؛ حاصل تلاش خودش و هدایت آلونسو.

وضعیت ترنت الکساندر-آرنولد
ترنت هنوز در پروژه جدید جا نیفتاده؛ هم بهخاطر رقابت شدید و هم مصدومیتی که چند هفته او را کنار گذاشت. او بازیکنی خاص و منحصربهفرد است: مدافعی که نقش بازیساز دارد. ادغام او در سیستم رئال کار سادهای نیست و آلونسو هم عجلهای ندارد.
ترنت در وضعیت بلاتکلیف قرار دارد. از تیمی که بهشدت به او نیاز داشت، جدا شد و در تیم جدید هنوز جایگاه مشخصی ندارد. پیش از بازی با لیورپول گفته بود که اگر گل بزند، شادی نخواهد کرد. اما برای گل زدن، باید اول بازی کند و این اصلاً تضمینشده نیست.
با ترنت یا بدون او، رئال حالا تیمی منسجم و قدرتمند است. بسیار بهتر از یک سال پیش. اما لیورپول ضعیفتر شده. در تابستان، لیورپول مانند رئال دوران فلورنتینو پرس در اوایل دهه ۲۰۰۰ عمل کرد: خریدهای گرانقیمت و پرزرقوبرق. فروشهای خوبی هم داشت، اما ترکیب تیم بهشدت دگرگون شد و آرنه اشلوت هنوز نتوانسته تیمی هماهنگ بسازد.
موثرترین خرید لیورپول، انتقال هوگو اکیتیکه با مبلغ ۹۵ میلیون یورو بود. او کیفیت بالایی دارد و در بازی اخیر مقابل استون ویلا تنها تازهواردی بود که در ترکیب اصلی قرار گرفت و لیورپول پس از چهار شکست متوالی در لیگ برتر، پیروز شد.
اما سایر خریدها—فلوریان ویرتس، جرمی فریمپونگ (جایگزین ترنت)، میلوش کرکز و الکساندر ایساک، هنوز نتوانستهاند تیمی منسجم بسازند. نه اینکه بازیکنان بدی باشند، بلکه هنوز هماهنگی لازم شکل نگرفته و معلوم نیست در آینده هم شکل بگیرد.
لیورپول به سمت مدل «کهکشانیها» حرکت کرده، چیزی که هرگز در ذات این باشگاه نبوده، بهویژه در دوران کلوپ. یورگن همیشه تأکید داشت که کار مربیگری را نباید با خریدهای پرزرقوبرق جایگزین کرد. او میگفت: «اگر فقط پول خرج کنید، درد درمان نمیشود.» باید کار کرد، رشد کرد. مربی، بازیکن و کل تیم. این فلسفه سالها جواب داد.

اما حالا لیورپول فقط مجموعهای از بازیکنان است؛ مثل رئال در آنفیلد یک سال پیش. همان مشکلات: ادغام دشوار خریدهای گرانقیمت، پیر شدن ستارهها (سلاح و فندایک)، و نبود تعادل در بازی. با مصدومیت رایان گرویونبرخ، لیورپول ستون فقراتش را از دست میدهد. حتی وقتی او بازی میکند، تعادل تضمینشده نیست. اما حضورش قطعاً بهتر از نبودنش است. او کاملاً غیرقابلجایگزین است.
یک سال از آخرین بازی لیورپول و رئال گذشته و حالا انگار جایشان عوض شده. رئال نماد سلامت، قدرت و امید به آینده است. لیورپول هنوز نمیداند که کیست و چه میخواهد باشد.
در پاییز ۲۰۲۴، لیورپول نهتنها رئال، بلکه بایر لورکوزنِ ژابی آلونسو را هم در آنفیلد با نتیجه ۴–۰ شکست داد. هواداران لیورپول عاشق آلونسو هستند و استقبال گرمی از او داشتند. اما حالا آلونسو میتواند انتقام بگیرد. او آنفیلد و هوادارانش را دوست دارد، اما کار، کار استو شکست ۴–۰ را نمیتوان بیپاسخ گذاشت.
امباپه میتواند همه گلهایی را که سال گذشته نزد، این بار جبران کند. و ترنت؟ شاید بازی کند، شاید نه. در رئال، برخلاف لیورپول، هیچ چیز تضمینشده نیست. باید همهچیز را از صفر ثابت کند.