
به گزارش ورزش سه، دوربین تلویزیونی بعد از گل دوم پرسپولیس روی اوسمار رفته و حرکات او را به تصویر میکشد. اوسمار فریم به فریم با چرخش سریع دستهایش به بازیکنان میگوید همین ریتم را حفظ کنید و از تب و تاب نیفتید. این همان نقطه طلایی حضور مربیای است که میداند از تیمش چه میخواهد و البته به پتانسیلها درون مجموعه خود آشناست. گل دوم در دقیقه 78 ثبت شده، پرسپولیس از لحاظ فنی بر حریف مسلط است و مقابل هواداران خود بازی میکند. در ظاهر کار حریف تمام است و میشود دستهای بالا رفته آنها را به نشانه تسلیم در چهرههایشان دید اما اوسمار از تیمش میخواهد برای رسیدن به گل سوم تلاش کنند در حالی که شاید برخی مربیان بعد از این با دستهای خود علامت آرام کردن و کنترل بازی را صادر میکردند.
پرسپولیس در این مسابقه به شدت به برد نیاز داشت تا بعد از تغییرات ایجاد شده در کادرفنی و پیش از تعطیلی دو هفتهای لیگ با آرامش به تعطیلات برود و شاید اگر مربی دیگری بود بعد از ثبت برد دو بر صفر و دقایق کوتاهی که تا پایان مسابقه باقی مانده بود از بازیکنانش نمیخواست با همان شدت حمله کنند اما اوسمار خواستار حفظ همان روند شد و نتیجهاش همان گل سوم وقتهای تلف شده بود که برد تیم را شکوهمندتر و نتیجه را متناسب با کیفیت ارائه شده در زمین کرد.
تأثیر حضور اوسمار در پرسپولیس بعد از چهار پنج جلسه تمرین و یک هفته حضور در این تیم دیده شد. پیام نیازمند دوشنبه شب هفته قبل در برنامه تلویزیونی زنده تأکید کرد کیفیت و فشار تمرینات بالا رفته و در همین مسابقه اول میشد نشانههای این تمرینات باکیفیت و پرفشار را دید.
پیش از این گفته بودیم یکی از مأموریتهای دشوار اوسمار در پرسپولیس رساندن بازیکنان فعلی تیم و البته آن دسته از بازیکنانی که میتوانند تعیین کننده باشند به سطحی است که از آنها انتظار میرود. کما اینکه مشخص بود در صورت ارائه کیفیت استاندارد از این نفرات، در نهایت کیفیت فنی پرسپولیس بالا خواهد رفت که همین گونه نیز شد.

جدا از اتخاذ سیستم متفاوتتر و ترکیبی شجاعانهتر، آنچه باعث شد پرسپولیس در این مسابقه شادابتر، قدرتمندتر و هیجان انگیزتر فوتبال بازی کند ارتقای فنی مهرههایی بود که در هفتههای گذشته سایهای از خود را به زمین میآوردند. واقعیت اینکه در 9 هفته گذشته هیچ وقت از بیفوما چنین فوتبالی ندیده بودیم یا اورونوف هیچ گاه اینقدر سرحال بازی نمیکرد. حتی بازیکنانی مثل میلاد سرلک یا براجعه که به ناگاه و به صورت اجباری وارد میدان شدند فوتبال باکیفیتی ارائه کردند و تغییر فرم در نفراتی مثل سروش رفیعی، ابرقویی و محمدی هم مشهود بود.
شوک ناشی از حضور مرد برزیلی و تمرینات او باعث شد تا پرسپولیس در فاز حمله تیم بسیار باکیفیتتری باشد بطوری که هم دامنه حملات گسترده بود هم تعداد موقعیتها قابل اشاره. پرسپولیس در این مسابقه مالکیت توپ 70 درصدی داشت و بیشتر از همیشه شانس گل خلق کرد تا هواداران در زمان ترک ورزشگاه جدا از نتیجه، از کیفیت ارائه شده توسط تیم محبوبشان نیز رضایت کامل داشته باشند. نکته جالب اینجاست که در بازیهای قبل معمولاً پیام نیازمند حداقل دو سه باری به زحمت میافتاد و مجبور به نجات دروازه در چند مقطع میشد اما این بار هیچ ضربهای به طرف دروازه او زده نشد تا گلر سرخها مجبور به واکنش شود. در واقع پرسپولیس در اکثر دقایق آنقدر بالا بازی میکرد و ریتم خودش را حفظ کرده بود که به تیم مقابل اجازه نمیداد جلو بیاید و خط دفاعش را تحت فشار قرار دهد در حالی که طی هفتههای گذشته، حتی دیدار مقابل ذوبآهن که در نهایت سرخها برنده شدند بعضاً برای دقایقی طولانی تحت فشار حریف بودند و موقعیتهای متعددی مقابل دروازه این تیم خلق میشد.

اوسمار در یک هفته فرصت چندانی برای انجام یک کار ویژه تاکتیکی در تمرینات نداشت اما پتانسیلهای تیم خود را خوب میشناخت و همان طور که خودش گفت میدانست که مثلاً اورونوف قادر به انجام چه کارهایی است. او با بهبود و ارتقای کیفیت ستارههایش در کوتاهترین زمان ممکن کاری کرد تا پرسپولیس شبیه همان تیم دو سال قبل و پیش از آن باشد؛ مشابه همان چیزی که هوادارانش میخواهند. تحولی که ظاهراً ساده و مختصر بود اما مسأله شناخت و یافتن فرمولی آنی برای بهبود شرایط، همان هنر مربیگری است که نزد هر مربیای پیدا نخواهد شد.
محمد قراگزلو