به گزارش ورزش سه، چند فصل گذشته برای استقلالیها تبدیل به ماجراهایی اغلب تلخ تبدیل شده و به شکل ثابت پیش میرود، جابجایی سرمربی، جذب بازیکن جدید و تغیراتی که مداوم در حال انجام است و امیدهایی که در دل هواداران این تیم برای رسیدن به شرایط بهتر ایجاد میکند اما درست در زمانی که انتظار یک اتفاق ویژه را میکشند نتایجی رقم میخورد که انرژی آنها را به یک خشم شدید تبدیل میکند تا تر و خشک را باهم بسوزانند!
فصل گذشته این ماجرا از جایی شروع شد که صبرشان نسبت به نکونام به دلیل قهرمانی که در لیگ بیست و سوم از دست داده بود کم شد و طولی نکشید تا نکونام به دلیل نتایج ضعیف هفتههای ابتدای کنار رفت، این ماجرای برای موسیمانه، بوژوویچ و حتی سهراب بختیاریزاده هم که نتایج خوبی گرفته بود تکرار شد و حتی قهرمانی مجتبی جباری در جام حذفی هم آنها را راضی نکرد و در انتهای فصل به دنبال جذب مربی خارجی سطح بالا بودند که در نهایت بعد از گزینههای مختلف و شرایطی که در کشور حاکم بود با توجه به تیم هجومی که ساپینتو در گذشته داشت به حضور او رضایت دادند با امید اینکه دومین حضور این مربی همراه با جام باشد.
جذب ستارههای مطرح و نامدار خارجی مانند یاسر آسانی، موسی جنپو، آنتونیو آدان و در انتها منیر الحدادی رویایی در آنها ایجاد کرد که تعدادی بازیکن با رزومه موفق در اختیار مربی قرار گرفتند که بیپروا و شجاعانه تیمش را به زمین میفرستد و یک استقلال تمام هجومی که رقبایش را گلباران خواهد کرد در سال جدید به زمین خواهد رفت اما آنها نه تنها برنامهای برای خلق موقعیت ندارند یک سیستم دفاعی معیوب هم دارند که کلی از مهرههای مستعد و باسابقه ملی را هم یکی پس از دیگری در حاشیه و افت کیفیت فنی فرو برده است!
در ابتدا به نظر میرسید که شرایط بدنی بازیکنان خارجی تازهوارد باعث شده تا آنها نتوانند کیفیت فنی واقعیشان را نشان دهند اما عملکرد امروز استقلال چیزی فراتر از این بود، نزدیک به دو ماه است که استقلال با اردوهای بلند مدت و کوتاه مدت، انجام تمرینات هفتگی فرصت کافی برای ساختن شرایط ایدهآل بدنی برای بازیکنان خواهد داشت اما چیزی تغییر نکرد و بازیکنانی هم که در کیفیت فنی و بدنی مطلوبی قرار داشتند تحت تاثیر نتایج اعتماد به نفسشان از دست رفت و نمایش خوبی ندارند.
کسی منکر نیست که ساپینتو با انگیزههای زیادی به فوتبال ایران برگشت و نقل و انتقالاتی که باشگاه استقلال برای او انجام داد حتی اگر بخواهیم در نظر بگیریم که برپایه یک تیم کامل نبوده اما به شکلی بوده که اجازه چیدمان سیستمهای مختلف فوتبال را در اختیار کادرفنی قرار میدهد اما از این شرایط هم به خوبی استفاده نشده و استقلال تمام مسابقات را با سیستم چهار-دو-سه-یک به زمین میآید، تعویضهای از پیش تعیین شده دارد و در طول نود دقیقه رقبا میدانند که به چه شکل به تیم ساپینتو ضربه بزنند و این اتفاق مداوم تکرار شد تا او در ورزشگاه شهرقدس بلندتر از هر زمان دیگری شعار "حیا کن، رها کن" را بنشود و محبوبیتی که داشت را از دست رفته بداند!
زمانی که محبوبیت در تیمهای پرطرفدار به این شکل از دست میرود بازگرداندن آن خیلی سخت خواهد بود، ذات هوادار تیفوسی به این شکل است که تا حد ممکن حمایت بی قید و شرط میکند اما زمانش که برسد و روی یک مربی یا بازیکن حساسیت به خرج دهد به همان اندازه که از او حمایت کرده بیرحم خواهد شد و دنیا را روی سر فرد یا افرادی که تیم محبوبش را آسیبپذیر کردند خراب خواهد کرد!
دلیل حال و روز استقلال مشخص است، همه چیز در کنار هم، شاید اگر ضربه منیر الحدادی به جای برخورد به تیرک استقلال خوزستان به گل تبدیل میشد او شروعی فوقالعاده با آبیها داشت و در آن مسابقه شکست نمیخوردند و به این شکل یک ستاره متولد میشد و مسابقات آینده هم تحت تاثیر قرار میگرفت، این روی بدشانسی تیم ساپینتو است اما رفتار دستیار او با عارف آقاسی، شکست سنگین مقابل الوصل تسلیم شدن آنها به شکلی که یک فاجعه رقم بخورد و پافشاری روی یک سیستم معیوب فنی و در نهایت افت لحظه به لحظه بازیکنان ساپینتو را در موقعیتی قرار داده که برای برگشت به فرم سابق و شرایط نرمال یک تیم کاری باید انجام دهد که شاید تاکنون در دوران مربیگری انجام نداده است!
فردا قبل از ظهر مدیران استقلال با ساپینتو برای سبک سنگین کردن قطع همکاری یا ادامه کار با این سرمربی دور یک میز مینشینند که البته با توجه به نتایج و نارضایتیها اخراج راهحل اول باشگاه محسوب میشود بنابراین ساپینتو شاید فرصتی برای خلق ایدههای تازه برای خروج از بحران نداشته باشد کما اینکه تجربه قبلی با او نشان داده که او مرد مناسبی برای شرایط بحران نیست.