
به گزارش "ورزش سه"، با شکست ۴-۱ مقابل نروژ در شامگاه یکشنبه، آخرین امیدهای ایتالیا برای صعود مستقیم به جامجهانی سال آینده از بین رفت. البته آتزوری از ابتدا میدانست که تنها یک پیروزی ۹-۰ میتواند تفاضل گلش را جبران کرده و آنها را به صدر گروه برساند. اما نمایش قدرتمند نروژ در نیمه دوم باعث شد این تیم با هشت پیروزی از هشت بازی و ثبت ۳۷ گل، حضورش در رقابتهای سال آینده را قطعی کند. برای ایتالیا، این نتیجه به این معناست که آنها برای سومین دوره پیاپی باید به پلیآف بروند؛ در دو دوره پیشین حذف شدند و امیدوارند شرمساری ناکامی در سه جامجهانی متوالی گریبانشان را نگیرد.
آتزوری در چرخهای تکراری گرفتار شده است: عملکرد ضعیف بازیکنان بزرگ، نبود ریسکپذیری از سوی مربی، مصدومیتهایی که هم ستارههای باتجربه را نابود کرده و هم جوانها را، و در نهایت همه این عوامل منجر به غیبت در جامجهانی شده است.
با نزدیک شدن ماه مارس، جنارو گتوزو و تیمش باید از این چرخه رها شوند، سهمیه حضور در تورنمنت اصلی را به دست آورند و به منتقدان ثابت کنند که هنوز تمام نشدهاند.

ستارههای ایتالیا باید فرم باشگاهیشان را تکرار کنند، وگرنه نیمکتنشینی در انتظارشان است. در شکست ۴-۱ مقابل نروژ، و در واقع در بخش زیادی از مرحله انتخابی، برخی از بهترین بازیکنان کشور ناامیدکنندهترین افراد بودند. جیووانی دیلورنزو و الساندرو باستونی بیشتر شبیه نسخههای کمکیفیتی از بازیکنانی بودند که در سالهای اخیر ناپولی و اینتر را به موفقیت رساندهاند. در همین حال، هافبکهای باتجربهای مثل مانوئل لوکاتلی و نیکولو بارلا نتوانستهاند هیچ ثباتی در میانه میدان ایجاد کنند.
در روزهای سخت، همان زمانی که ابرهای تیره بر سر آتزوری سایه انداختهاند، انتظار میرود بهترین بازیکنان تیم وارد عمل شوند، نه اینکه در سایهها گم شوند. مربیان ایتالیا بارها به ستارههای کشور تکیه کردهاند، آن هم بدون آنکه عملکرد آنها چنین اعتمادی را توجیه کند. اگر گتوزو میخواهد عصر جدیدی برای تیم رقم بزند، بد نیست در انتخابهایش کمی ریسک کند.

ایتالیا تعداد زیادی بازیکن در سطح باشگاهی دارد که برای دعوت شدن میجنگند و حتی چندین جوان نیز در این فصل در سری A درخشیدهاند. اما گتوزو در بازی «بیاهمیت» مقابل نروژ تنها یک بازیکن زیر ۲۵ سال را در ترکیب اصلی گذاشت: فرانچسکو پیو اسپوزیتو از اینتر.
اسپوزیتو اولین گلش در سنسیرو را زد و یکی از معدود بازیکنانی بود که عملکردش فاجعهبار نبود. جوانان بیشتری هستند که برای اثبات خود در آتزوری آمادهاند، و همچنین بازیکنان باتجربهای مانند دومنیکو براردی و ریکاردو اورسولینی که فصل فوقالعادهای داشتهاند اما کمترین توجهی در سطح ملی به آنها نشده است.
برخی مربیان ملی از انتخاب بر مبنای «فرم فعلی» سود بردهاند، یعنی رویکردی مبتنی بر شایستهسالاری؛ جایی که حضور در تیم نه بر اساس سابقه و ارزش بازار، بلکه بر پایه عملکرد واقعی تعیین میشود.
فساد از ریشه: مصدومیتها و اتکای بیش از حد سری A به بازیکنان خارجی، بلای جان ایتالیا شده است درحالیکه بازیکنان و مربی، یا مربیان پیشین -چون مشکلات مدتها پیش از دوران گتوزو آغاز شده- سهم زیادی در وضعیت امروز ایتالیا دارند، برخی عوامل نیز خارج از اختیار آنهاست.
لئوناردو اسپیناتزولا یکی از ارکان تیم قهرمان یورو ۲۰۲۰ بود. او با وجود پارگی آشیل در بازی برابر مجارستان، در تیم منتخب تورنمنت قرار گرفت. هرچند بعدها برای ناپولیِ کونته گزینهای مطمئن شد، اما از زمان آن افتخار بزرگ تا امروز فقط هشت بازی در چهار سال انجام داده است.

بهطور مشابه، فدریکو کیهزا که گتوزو میگوید به درخواست خودش غایب است، پس از مصدومیت رباط صلیبی هرگز نتوانسته به همان فرم قبل بازگردد.
در ماههای اخیر نیز جورجو اسکالوینی و جیووانی لئونی، دو استعداد بزرگ خط دفاعی، با مصدومیتهای جدی روند پیشرفتشان متوقف یا حتی نابود شده است. اسکالوینی در آخرین روز فصل ۲۴-۲۰۲۳ دچار پارگی رباط صلیبی شد و یورو ۲۰۲۴ و نیمی از فصل بعدی را از دست داد. هر بار که بازگشته، مصدومیت تازهای گریبانش را گرفته و او تنها ۱۰ بازی در سری A انجام داده است.
لئونی نیز که تابستان گذشته از پارما به لیورپول پیوست، در نخستین بازیاش در جام اتحادیه دچار پارگی رباط صلیبی شد و کل فصل را از دست داده است.

غیبت کوتاهمدت این بازیکنان آزاردهنده است، اما پیامدهای بلندمدت آن برای آتزوری واقعاً ویرانکننده است. مصدومیتهای وحشتناک در این سن کم میتواند مسیر حرفهای بزرگترین استعدادهای کشور را برای همیشه تغییر دهد، استعدادهایی که قبل از درخشیدن، خاموش میشوند.
برخی شاید خواستار قوانینی شوند که تعداد بازیکنان خارجی را محدود کند، اما این کار از نظر اداری تقریباً غیرممکن است. باشگاههای بزرگ تأکید میکنند که اگر تیمهای ایتالیایی میخواهند با بهترینهای اروپا رقابت کنند، باید بر بازیکنان خارجی تکیه کنند. اما این وضعیت یک تناقض دردناک ایجاد میکند: برای اینکه تیم ملی ایتالیا سود ببرد، سری A باید محدود شود و در نهایت «پول حرف آخر را میزند»، بنابراین احتمال کاهش اتکای سری A به خارجیها بسیار کم است.