کد خبر : 1453731 | 21 مرداد 1396 ساعت 22:11 | 88.7K بازدید | 0 دیدگاه

چلسی - برنلی؛ چه اتفاقی افتاد؟

سرقت از رستوران ایتالیایی در لندن

حمیدرضا صدر به شکست خانگی 3-2 چلسی قهرمان لیگ از برنلی کوچک پرداخته، در نخستین روز جنون آسای لیگ برتر...

سرقت از رستوران ایتالیایی در لندن

طرفداران چلسی در پایان نیمه اول بازیکنان خودی را هو کردند و در پایان نیمه دوم داور دیدار را. مردان آن ها در نیمه اول سه گل دریافت کردند و در نیمه دوم دو گل زدند و در دقایقی که نه نفره شده بودند تا آستانه زدن گل سوم هم پیش رفتند، ولی سرانجام 3-2 مغلوب شدند. مغلوب شدند تا رگه هایی کابوس فصل 16-2015 با ژوزه مورینیو پس از قهرمانی شان بروز کند: بازیکنان بی میل، مربی بی حوصله، هیئت مدیره بی اعتنا، بازی های بی ثمر پیش از فصل و سرانجام سقوط. آنها در آن فصل در نخستین بازی فصل برابر سوانسی کوچک در استمفورد بریج به زحمت به تساوی 2-2 دست یافتند و کورتوا هم در آن دیدار اخراج شد و ده نفره بازی را به پایان بردند. مدافعان چلسی در آن فصل طی چهار دیدار اول ده گل دریافت کردند و تیم هرگز از سنگینی آن شکست ها کمر راست نکرد که به رفتن مورینیو انجامید.


پیروزی برنلی یعنی آنها طی چهل سال برای دومین بار چلسی را در لیگ شکست داده اند. آخرین برد برنلی در لیگ برابر چلسی در آوریل 1983 کسب شده بود. روزگاری که دو تیم در لیگ دو بازی می کردند. برای توصیف شگقتی این نتیجه یادمان باشد برنلی فصل پیش فقط 7 امتیاز از 57 امتیاز دور از خانه را کسب کرد و چلسی 51 امتیاز از 57 امتیاز خانگی را به چنگ آورد.


چلسی به عنوان قهرمان لیگ راهی میدان شده بود، ولی با نیمکتی فقیر و بی پشتوانه. بدون آلوارو موراتا، خرید هفتاد میلیونی. با جرمی بوگا بازیکن گمنام بیست ساله ای که پیراهن شماره 32 را پوشید. این چلسی تشابهی با چلسی پارسال که برنلی را در هفته های اول لیگ 0-3 شکست داد نداشت، داشت؟ هازارد و ویلیان در نیمه اول آن دیدار گل زدند و موزس در دقایق پایانی گل سوم را. ولی این جا در نخستین روز فصل، چلسی را نمی شناختیم. چلسی بدون دیگو کاستا را، بدون نمانیا ماتیچ را، بدون ادن هازارد را. چلسی دستپاچه را. چلسی آشفته را. چلسی نق زن را. چلسی نه نفره را. چهره آنتونیو کونته پس از کشیده شدن سوت پایان نشانی از کونته شاداب و لبالب از شور فصل پیش نداشت. گری کاهیل در نیمه اول اخراج شده بود و سسک فابرگاس در نیمه دوم.

 

1234694

 


می توانستیم کریگ پاوسن را برای نشان دادن مستقیم کارت قرمز به کاپیتان گری کاهیل نکوهش کنیم، ولی این که مدافع باتجربه تیم ملی انگلیس چنان بی مهابا ساق پای استیون دفور را نشانه رفت نشان از اهمالی داشت بخشش ناپذیر (همین روز توماس کالاس بازیکن فولام در ثانیه 31 بازی برای خطا روی مهاجم ریدینگ اخراج شد که خاطر نشان می کرد داوران انگلیسی سختگیرانه راهی میدان شده اند). چنان که اخراج فابرگاس هم نشانی از تجربه فراوان سسک نداشت. مردان کونته سوای پانزده دقیقه پایانی بی انضباط بودند و شلخته. در چنان قابی سام ووکس دو بار و استفن وارد یک بار در همان نیمه اول زدند تا قهرمان مات شود. یادمان نرفته برنلی پارسال در نیم فصل دوم هم چلسی را در استمفورد بریج به تساوی 1-1 مجبور کرده بود. مردان شون دایچ فصل به زحمت گل می زدند، ولی با جلو رفتن فصل میان تیم های نامزد سقوط آسان هم گل نمی خوردند. آنها دومین خط دفاع نیمه دوم جدول با 55 گل خورده را معرفی کردند (محض نمونه بورنموث در رده نهم 67 گل دریافت کرد).


چلسی بدون ماتیچ تیمی شده بود بی پناه. کانته تهاجمی بازی کرد و جان کند همه مناطق را در انقیادش درآورد، ولی سسک در نبردهای دفاعی شکست می خورد و مدافعان در منگنه قرار می گرفتند. باتشوایی در نوک حمله سرگردان بود و سرانجام به بیرون فراخوانده شد. تلاش های بی حصر ویلیان با پاسی که برای موراتا فرستاد به نخستین گل موراتا با پیراهن آبی انجامید که احتمالا مثبت ترین دستاورد این نبرد برای چلسی بود. کونته در پانزده دقیقه پایانی از دفاع سه نفره به دفاع چهار نفره روی آورد: کریستنسن در دفاع راست، آلونسو در دفاع چپ و رودیگر و داوید لوییز در قلب دفاع، ولی اخراج فابرگاس شرایط را پیچیده تر کرد. داوید لوییز به پیش تاخته گل دوم را هم زد تا چلسی عزت نفسش را باز یابد، ولی آبی پوش ها میدان را با دست خالی ترک کردند.

 

1234697

 


دروازه های سه میلیونر مدعی قهرمانی در اولین روز گلباران شده اند، برابر سه تیمی که فصل پیش بارها به مرز سقوط نزدیک شدند و از نیمه پایین جدول هم بالاتر نیامدند. آرسنال سه گل از لسترسیتی خورد، لیورپول سه گل از واتفورد دریافت کرد و سنگر چلسی سه بار مقابل برنلی فرو ریخت. تفاوت چلسی با آرسنال و لیورپول نیمکت لاغر شده اش بود. این که آنها برخلاف آرسنال که سه امتیاز کسب کرد و لیورپول، یک امتیاز، تیم بی امتیاز روز اول شدند و بیش از هر چیزی مغلوب خودشان.

 

نویسنده: حمیدرضا صدر

 

 

از همین نویسنده بخوانید:

 

آیا بارسلونا در حال فروپاشی است؟

 

چلسی و کونته: وحشت از سرنوشت آنچلوتی

 

نیمار - پاریس؛ عملیات گنگستری 2017

 

 نیمار: بی وفایی و پول پرستی یا فرار از سایه مسی؟ 

 

 چهل سالگی دیدار ایران - آرژانتین؛ جشنواره رئال 

 

گرت بیل: پسر سرگردان برنابئو

 

جنون خرید در فوتبال اروپا: خرج کن و فقط خرج!

 

مورینیو و یونایتد: فصل دوم، فصل پرواز؟

 

چلسی و دیگو کاستا: جنگ با خروس جنگی 

 

انتقال جنجالی بونوچی: چرا سرباز کهنه کار یووه راهی میلان شد؟

 

 خامس رودریگز: وداع طولانی و تلخ از نوع مادریدی

 

جان تری در آستون ویلا: نه نمی تونی از روی سایه‌ات بپری

 

 طناب داری که آرام و بی صدا بافته شد

 

پوچتینو در لبه تاریخ و رویا

 

تابستان از نوع آرسنالی؛ بهترین‌ها را از دست بده

 

سایه و روشن های یک انتقال جنجالی

 

بازگشت رونالدو به منچستر‌یونایتد: هفت پرسش

 

نگاه انتقادی اکونومیست به صعود ایران!

 

کی‌روش: از منچستر تا تهران برخلاف مسیر آب

 

وقتی عروسی به کوچه ایران رسید 

 

روزی که بلیت جام جهانی مهر باطل خورد

 

از رونالدو تا بوفون؛ از آسمان تا زمین

 

زیدان - آلگری: نیش‌ها را به هیچ بگیر

 

توخل و دورتموند: وداع سرد سرد با دیوار زرد

 

فرانچسکو توتی: پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد

 

گاسکویین 50 ساله: بدون نامه‌ای از محبوبه بی‌وفا

 

آیا دو جام یونایتد، جام های میکی ماوس بودند؟!

 

سه سقوط کرده: ونگر، گواردیولا، مورینیو

 

زیدان ماند و انریکه رفت

 

جان تری: وداع مرد احساساتی تک باشگاهه

 

چلسی 2017: دویدن دنبال باد

 

شبی در آمستردام برخلاف جریان آب

 

وقتی هیولا، سرخپوست‌ها را بلعید

 

بازنگری تاریخی‌‌ترین قهرمانی پرسپولیس؛ جام 1352

 

کسی نمی‌گفت آفتاب در مونیخ می‌درخشد 

 

مسی: خرمن آتش در میعاد

 

ال کلاسیکو: شب خوک زده با فیگو

 

تونی آدامز و سالاد فصل هجده ملیتی گرانادا

 

سی ال؛ لبخند دارودسته مادریدی

 

یوونتوس - بارسلونا: هفت پرده از نبرد انتقامی

 

میلان؛ فیل بزرگ در تاریکی مطلق

 

منچستریونایتد؛ چرا این تیم خود را پیدا نمی‌کند؟

 

مرگ تدریجی فوتبال هلند: چرا و چگونه؟

 

سایه روشن‌های جذاب‌ترین لیگ جهان 

 

مارچلو لیپی: مردی برای همه فصول

 

قطر - ایران؛ بازخوانی نبرد تلخ دوحه 1376

 

بهشت بر تو ارزانی باد پسرجان...

 

سیتی - موناکو؛ کبریت خیس برابر آتش گداخته

 

بازخوانی اولین فصل مورینیو در چلسی 

 

سیندرلا؛ نیمه شب چهارشنبه به وقت نوکمپ

 

نه، این همه آرزوهای ناپولی نبود...

 

تو هم تمام شدی آقای ونگر

 

انریکه و بارسا: اینجا زمان برای کسی متوقف نخواهد‌ شد

 

خوردن استیک با دندان‌های مصنوعی

 

معجونی که فوتبال انگلیس را تغییر داد 

 

تجدید خاطره با ایکر کاسیاس

 

آلگری: از تورین تا لندن و بارسلونا

 

بارسا در پاریس: ده پرده از کشتار والنتاین

 

لیگ قهرمانان: ناقوس‌ها برای که به‌صدا در می‌آیند؟

 

اولین توفان: وسترن در امجدیه

 

ردبول؛ بوندسلیگا علیه نوشیدنی شیطان!

 

ظهور و سقوط لستر: وداع با رمانتیسم؛ سقوط نکنید، بمانید آقای رانیری

 

آرسن ونگر: گربه خانگی میان ببرهای گرسنه

 

یادداشت حمیدرضا صدر درباره تیم محبوب ایتالیایی؛ رم، کولوسئوم در غیاب سزار  

 

لیورپول و کلوپ: ژانویه عذاب آور

 

از رونی تا رونالدو: مسیر موازی پسران فرگوسن

 

از قلیچ خانی و هاشمی نسب تا سرجیو راموس: دست دادن با آتش

 

رونالدو برزیلی یا رونالدو پرتغالی؟

 

جام جهانی 48 تیمی: معما، پرسش و دلار

 

از اوفارل تا کی‌روش: همان شهرزاد قصه‌گو

 

بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ

 

یوونتوس: همان بالا با یک علامت سوال

 

قربانگاه والنسیا، نفرین خفاش‌ها

 

فوتبال سال 2016؛ ده پرده از زندگی و مرگ

 

آیا یونایتد و مورینیو سرانجام به جاده اصلی بازگشته‌اند؟

 

آقای گل محجوب؛ از سیلی عبده تا مرگ در استکهلم

 

از چلسی تا آرسنال، از آنتونیو تا آرسن

 

لیونل مسی 2016: هم شیرین شیرین؛ هم تلخ تلخ

 

یادداشت ویژه حمیدرضا صدر برای برنده توپ طلا؛ رونالدو: رنج به علاوه سرمستی 

 

گواردیولا در باتلاق انگلیسی

 

میلان: مشت آهنین درون مخمل راه راه

 

ردبول، نوشابه منفور بوندسلیگاست!

 

هفته چهاردهم لیگ برتر: باران آنها را برد

 

ال کلاسیکو 232 : کسالت آمیخته به جادوی صد

 

هفته سیزده لیگ برتر: کونته آن بالا و مورینیو این پایین

 

تا 41 سالگی در برنابئو؛ کریستیانو می‌تواند؟

 

با این بارسلونا چه باید کرد؟

 

رئال به روایت زیدان: بی های و هوی، بی زرق و برق

 

هفته دوازده لیگ برتر: نه، تو دیگه خاص نیستی!

 

استیون جرارد: تاریخ تو را به کدام سو خواهد برد؟

 

 وداع با منصور پورحیدری؛ آن چروک‌های عمیق

 

 

دیدگاه‌ها