به گزارش "ورزش سه"، فرمین لوپز در آغاز فصل جدید بارسلونا به یکی از نامهای شاخص تبدیل شده است. پس از پنجره نقل و انتقالاتی تابستانی که با شایعاتی درباره احتمال انتقال او به چلسی همراه بود، این بازیکن با عملکردش در زمین پاسخ آن شایعات را داد، جایش را در ترکیب اصلی به دست آورد و تاثیرگذار شد.
با این حال، او نتوانست این روند را مقابل ختافه ادامه دهد و بدنش به استراحت نیاز داشت، چرا که در آخرین صحنه بازی دچار مصدومیت عضلانی شد. پس از این اتفاق، این ستاره اسپانیایی در گفتگو با برنامه El món en RAC1 درباره مشکلاتش اظهار داشت: «بله، این عضلهای در لگن است. هرچند همهچیز خوب است. سه هفته باید استراحت کنم.
او از کودکی و چگونگی پیوستنش به بارسا گفت: «بارسا وقتی من ۱۱ ساله بودم به من علاقمند شد اما پدرم گفت نه، چون خیلی جوان بودم. دو سال بعد، این باشگاه دوباره تماس گرفت و گفت این آخرین فرصت است.»
این بازیکن بسیار خانواده محور است و یادآوری کرد که آنها کسانی هستند که به او کمک میکنند: «خانوادهام همیشه به من یادآوری میکنند که من یک پسر معمولی هستم. پدرم پستچی است. مادرم در یک شرکت میوه کار میکرد اما من قانعش کردم که کارش را ترک کند. پدربزرگ و مادربزرگم برایم بسیار مهم هستند. من با آنها بزرگ شدم. هر بار که به روستا میروم، برای مادربزرگم صلیب میکشم.»
او در ادامه صحبت درباره عزیزانش، تاکید کرد که مجبور بود سفرهای زیادی با ماشین و همراه پدرش انجام دهد: «او کمی سختگیر است (با خنده). اما هرگز در فوتبال اینطور نبود. همیشه به من میگفت باید بدوم و سخت کار کنم اما از آن پدرهایی نبود که به تو بگوید چطور بازی کنی. او میگفت باید سخت کار کنی تا فوتبال بازی کنی.»
در خصوص همه شایعاتی که تابستان گذشته دربارهاش مطرح شد، فرمین لوپز همیشه نظر شفافی داشت. وقتی از او پرسیدند آیا در آستانه جدایی بوده است، پاسخ داد: «در آستانه؟ نه.» هرچند پذیرفت که پیشنهادی جدی از لندن دریافت کرده بود: «پیشنهادهایی از باشگاههای دیگر وجود داشت، اما من هرگز قصد جدایی نداشتم و فکر نمیکنم باشگاه هم میخواست من را بفروشد. من تمام عمرم طرفدار بارسا بودهام. از وقتی بچه بودم. همه این علاقه از عموی مادرم میآید که همیشه طرفدار بارسا بوده است.»
او همچنین درباره رابطهاش با گاوی صحبت کرد و هرگونه تنش را رد کرد: «مثل همیشه هستیم. از ۱۳ سالگی یکدیگر را میشناسیم. هیچ مشکلی وجود ندارد. او یکی از بهترین دوستانم در رختکن است، همراه با پدری، بالده، اریک گارسیا و دنی اولمو. مسائلی پیش آمد اما مثل ماجرای تراشتگن بود.»