به گزارش”ورزش سه”، اگر چه یک مسابقه والیبال مثل مسابقه فوتبال هرگز به یک اشتباه یا یک خطا یا یک درخشش در لحظه وابسته نیست، اما ممکن است سلسله اتفاقات طوری پشت هم قرار گیرد که همان یک صحنه بدل به یک صحنه کلیدی و سرنوشت ساز شود و این همان اتفاقی بود که برای مرتضی شریفی، کاپیتان با استعداد و خوشاستیل تیم والیبال، افتاد.
در ست دوم بازی ایران مقابل جمهوری چک در شرایطی که ایران در امتیاز ۲۲_۲۰ برتری خود را نسبت به حریف ادامه میداد، پوریا حسین خانزاده با سرویسهای مهلکش توپ را بالای سر خود چرخاند و یکی از همان سرویسهای فوقالعادهاش را به سمت انتهای زمین جمهوری چک شلیک کرد.
مدافعان چک که دومین ضربه متوالی را از پوریا دریافت میکردند، دیوار دفاعی خود را بسته بودند اما باز هم موفق نشدند ضربه را به پاسور برسانند.
بنابراین توپ دریافت کننده ارتفاع گرفت و به تور ایران رسید.
سمت ایران مرتضی شریفی صحنه را دید، توپی را که میتوانست وارد زمین ایران شود و با سه ضرب یا دو ضرب به زمین چک برگردد، را با یک آبشار بازگرداند.
این میتوانست امتیاز ۲۳ ما باشد، امتیازی که جبرانش تقریبا برای چکی ها غیر ممکن بود. به خصوص که مجددا پوریا حسین خانزاده زدن سرویس را ادامه میداد. احتمالا سرویس بعدی او نیز میتوانست برای حریف دردسر ساز باشد، اما اگر چک امتیاز بعدی را میگرفت، ایران میتوانست در امتیاز ۲۱_۲۳ مجدد امتیاز ۲۴ را بگیرد و بعد دوباره امتیاز بدهد و در امتیاز ۲۵ _۲۲ ست را تمام کند (اگر همه چیز به صورت نرمال پیش میرفت).
اما همان توپی که شریفی در زمین چک خواباند، به گوشه دست او گرفت و چند سانتیمتری آنطرف تر از خط سفید طولی مقابل چشم سرمربی تیم چک در خارج از زمین خوابید، ناباورانه بود، امتیازی که در مشت ما بود نصیب چک شد.
چکیها سرویس را از ما گرفتند و پشت سر هم با جبران امتیازهای عقب افتاده از ما پیش افتادند و ست را به سود خود تمام کردند. ۲۵_۲۳، چهار امتیاز درحالی که تیم ملی والیبال ایران با گیجی مشغول پاسخ دادن به این سوال که چطور شد، آن نمایش قدرتمندانه و ست به آن سادگی از دستمان در رفت.
با شروع ست سوم عدم تمرکز در تیم والیبال ایران ادامه داشت. ما ست سوم را هم به جمهوری چک باختیم. انگار که تیم از شوک خارج نمیشد. نه تنها تیم، که خود مرتضی شریفی، کاپیتان تیم ملی که محرک و موتور پیشران تیم روبرتو پیاتزا بود هم در سادهترین توپها اشتباه میکرد. با پایان ست سوم و پیش افتادن ٢ بر یک جمهوری چک فکر میکردیم که ممکن است این شوک اثرش را روی بازیکنان گذاشته باشد و آن ها به شرایط عادی برگردند اما چنین اتفاقی رخ نداد. همان شد که سرمربی چک قبل از بازی پیشبینی کرده بود. او عقیده داشت وقتی ایران از حریف خود پیش است، راحت و سبک بال والیبال بازی میکند اما به محض از دست دادن برتری تبدیل به یک تیم معمولی میشود.
ما در مانیل زیر فشار شدیدی بودیم اما نه آنقدر که در چند دقیقه چند امتیاز از چک عقب بیفتیم. در یکی از امتیازات توپ دوم در دستان عرشیا بهنژاد، بهترین پاسور رقابتها نچرخید و در ضرب دوم در داخل زمین ایران فرود آمد. در امتیاز بعدی اسپک علی حاجی پور از بالای دفاع به بیرون رفت و تابلو امتیازات همینطور پشت هم به سود چک چرتکه میانداخت و ما در ست چهارم موفق نشدیم در نهایت آن عقب افتادگی ۵ امتیازی را جبران کنیم. امتیازات با همان اختلاف پیش میرفت و هر از گاهی ایران و هر از گاهی چک ٢ یا ٣ امتیاز متوالی میگرفتند و بازی شکلی که ما میخواستیم را پیدا نمیکرد، مثل یک مسابقه فوتبال که هر کاری میکنید نمی توانید تیمتان را از دفاع خارج کنید.
ایران در ست چهارم تیمی نبود که بخواهد به نیمه نهایی مهمترین تورنمنت والیبال جهان بعد از المپیک صعود کند، اما چک دقیقا شایسته این صعود بود. با این حال ما در ست اول و دوم آن تیمی بودیم که جایمان در بازی نیمه نهایی رزرو شده بود و چک نمیتوانست برای ما هماوردی کند اما در آن لحظه بهخصوص همه چیز از کف ما رفت که البته خود اشکالی بزرگ در تیم ماست. اینکه ما هنوز ظرفیت روحی مقابله با چیزی مثل این را در ذهن خود نداشته ایم و به قول روبرتو پیاتزا نمیتوانیم از درون آتش به سلامت بیرون بیایم.
اتفاقی که در بازی ایران و چک افتاد و ما را از مهمترین افتخار والیبال تاریخ محروم کرد، شبیه چیزی بود که قبلاً در فوتبال با گوشت و پوست حسش کرده بودیم. وقتی مهدی طارمی رو به دروازه پرتغال شلیک سامان قدوس را تصاحب کرد و در حالیکه تنها روی پاتریسیو را مقابل خود داشت ضربهاش را به تور بغل دروازه کوبید.
لحظهای که در سارانسک و در تهران و در همه جای دنیا که چند ایرانی جلوی صفحه تلویزیون بودند، صدایی غیر قابل باور از سطح زمین خارج و به جو رسید. انرژی در بغض هواداران و گریههای بازیکنان ایران در زمین استادیوم شهر کازان به زمین بازگشت؛ ما از جام جهانی حذف شدیم.
فوتبال ایران در موقعیتی چنین شگفت انگیز، صعود به عنوان سرگروه در گروهی با حضور اسپانیا، پرتغال و مراکش قرار نگرفته بود. والیبال هم به همین ترتیب. ما اندکی با نیمه نهایی و بازی با بلغارستان فاصله داشتیم اما همانطور که پرواز بعد از مسابقه، فوتبالیستهای ایرانی را به کشور برگرداند، ستارههای والیبال از مانیل به تهران بازمیگردند.
ماموریت بعدی ورزش ایران، واکاوی این موضوع مهم است که چگونه میشود در تورنمنتهای بینالمللی بزرگ بیش از این دوام آورد و حداقل هر چهار سال به چهار سال یک گام به پیش رفت.