به گزارش "ورزش سه"، فرانچسکو توتی در گفتوگویی به مرور حرفهاش و داستانهای متعددی پرداخت که مسیر موفقیتآمیز او به عنوان کاپیتان رم را شکل دادهاند.
فرانچسکو توتی در برنامه «پرایم اسپورت» با اجرای لوکا تونی، همتیمی سابق و دوستش، با راحتی و صمیمیت درباره حرفهاش صحبت کرد و به داستانهای مختلفی پرداخت.
توتی از شروع کارش گفت: «وقتی ۱۲ ساله بودم، آریدو برایدا به خانه ما آمد و پیشنهاد ۱۶۰ میلیون لیره برای پیوستنم به میلان داد. مادرم میخواست از من محافظت کند و ترجیح داد که در رم بمانم، برای همین این انتقال انجام نشد.»
این تصمیم مسیر حرفهای او را تعیین کرد. کاپیتان ابدی رم با وجود پیشنهادهای بزرگ و گاهی غیرقابل مقاومت که در طول سالها به او ارائه شد، تنها پیراهن جالوروسی را به تن کرد. خودش این را تأیید کرد: «در سال ۲۰۰۴، خیلی به پیوستن به رئال مادرید نزدیک بودم، فقط امضای نهایی باقی مانده بود. اما قلبم و عشقم به مردم رم غالب شد. پیشنهاد بزرگی از لیگ MLS آمریکا داشتم و قبل از بازی خداحافظیام، میهایلوویچ هم با من تماس گرفت تا به تورینو بپیوندم. اما هرگز نمیتوانستم پیراهن دیگری به تن کنم و از این تصمیم پشیمان نیستم. انتخاب من همیشه رم بود و هست. از ابتدا فکر میکردم، اینجا به دنیا آمدم و اینجا میمیرم. بعید است کسی مثل من پیدا شود که اینقدر به مردم و پیراهنش وفادار باشد.»
البته همیشه اوضاع مطلوب نبود. با نزدیک شدن به زمان خداحافظی، شرایط برای او آسان نبود: «اسپالتی در سال ۲۰۱۶ به رم آمد تا من را وادار به ترک تیم کند و خودش هم از این تصمیم حمایت میکرد. همیشه با او مشکل داشتم. اسپالتی در مقایسه با سال ۲۰۰۵ کاملاً برعکس بود. درباره پایان کارم، این باشگاه بود که به من گفت باید متوقف شوم. یک روز به خانهام آمدند و گفتند که آخرین دربی را بازی خواهم کرد. من احمق نیستم. میدانستم که دیر یا زود باید کنار بکشم، اما هنوز از نظر بدنی و ذهنی احساس خوبی داشتم. شاید در آن زمان، رم بیشتر از اسپالتی من را ناامید کرد. به آنها گفتم حتی حاضر بودم رایگان بازی کنم. برای رم همه چیز میدادم.»
فرانچسکو توتی مصاحبهاش را با نشان دادن شکنندگی یکی از مهمترین مهاجمان تاریخ فوتبال ایتالیا و جهان به پایان برد، کسی که مجبور شد خود را با دوری از زمین بازی تطبیق دهد: «سه هفته هر روز گریه میکردم، با همه سرد بودم. نامه خداحافظیام را در حمام خواندم و گریه کردم، به این فکر میکردم که این ۲۵ سال چطور گذشت. فکر میکردم یک بازی خداحافظی دیگر انجام میدهم، اما بعد از احساسات آن روز در ورزشگاه المپیکو، فهمیدم که دیگر نمیتوانم خداحافظی دیگری با فوتبال و رم داشته باشم. آن روز برایم مثل جدایی مادر و فرزند بود.»