به گزارش "ورزش سه"، هفته چهارم لیگ برتر فوتبال زنان در حالی پیگیری شد که گل تماشایی تانیا جهانشاهی، گل گهر را به چهارمین برد متوالی خود رساند و صدرنشینی این تیم را تثبیت بخشید. او که از ملوان با قراردادی یکساله به گل گهر آمده، اولین گلش را به تیم سابق خود زد، آن هم به شکلی تماشایی که مورد توجه رسانهها و فضای مجازی نیز قرار گرفت. تانیا در حال فقط 17 سال دارد و در سومین سال حضورش در لیگ برتر زنان، میگوید بر خلاف میلش وارد فوتبال شده است.
مشروح مصاحبه او با خبرنگار ما را در ادامه بخوانید:
* برد خوبی داشتید. در مورد شرایط این بازی صحبت کن.
این بازی برای ما بسیار حساس و حائز اهمیت بود، به ویژه که هفته آینده با خاتون بم بازی داریم و این بازی اهمیت زیادی در مسیر ما داشت. متأسفانه، شرایط زمین و کمی ناهماهنگیهای پیش از بازی ما را اذیت کرد، اما خوشبختانه موفق شدیم نتیجه بسیار خوبی کسب کنیم. شرایط آب و هوایی هم مساعد نبود، اما فوتبال غیرقابل پیشبینی است. صادقانه بگویم، انتظار نداشتم دقیقاً روند بازی اینگونه باشد.
* یکی از دلایل اصلی این مصاحبه، گل بسیار زیبایی بود که در این بازی به ثمر رساندی. چنین گلی در فوتبال زنان کمتر دیده بودیم. آیا این یک حرکت تمرین شده بود یا در لحظه اتفاق افتاد؟
حرکت تمرین شده که نبود. هنگامی که فیلم بازی را تماشا میکنم، آن لحظه را به خوبی به یاد دارم. حرکت تا حد زیادی ناخودآگاه بود. البته این به معنای نادیده گرفتن مهارت نیست؛ من توانایی انجام چنین حرکاتی را دارم، اما آن لحظه به شکلی نبود که بگویم از پیش برنامهریزی شده بود.
* 17 ساله هستی و در بالاترین سطح فوتبال زنان کشور بازی میکنی، تیم شما هم که صدرنشین است. چشماندازت برای این فصل چیست؟
در سطح فردی، هدف فعلی من و تیم این است که قهرمانی فصل را کسب کنیم. ما پیشفصل بسیار خوبی را پشت سر گذاشتیم و در حال حاضر، نزدیکترین هدف، قهرمانی امسال با تیم گلگهر است. اما در ادامه، هدف اصلی من این است که بتوانم در سطح حرفهایتری در فوتبال خارج از ایران فعالیت کنم.
* این اولین گل فصلت بود که به تیم سابق خودت هم زدی.
بله، این گل اولین گل فصل من بود و به همین خاطر خوشحالی نکردم. در مورد شادی خاص، برنامه دارم که با گلهای بعدیام خواهید دید.
* از خودت بیشتر بگو. چه شد که فوتبالیست شدی؟
من متولد تهران هستم. هیچ علاقهای هم به فوتبال نداشتم. مسیر من به واسطه خواهرم (تینا جهانشاهی) آغاز شد. او از من شش سال بزرگتر است و در آن زمان که او در سطح بالایی فوتبال بازی میکرد، فوتبال زنان به اندازهی امروز مطرح نبود. خواهرم استعداد ذاتی بسیار خوبی داشت و در پارک توپزنی میکرد و روپایی میزد. یک روز داخل پارک، خانمی او را دید و متوجه استعداد او شد و او را به باشگاه دعوت کرد. پس از مدتی، من هم به صورت اتفاقی به آن باشگاه رفتم و با خانم قدمگاهی آشنا شدم. در آنجا بود که مسیر من نیز به سمت فوتبال حرفهایتر شکل گرفت. من هم بازی کردم و گفتند استعداد داری. در ادامه در تست برای لیگ دو شرکت کردیم و قبول شدیم و زیر نظر خانمها درسا اسکندری و شادی رضایی کار کردیم. از آن زمان توانستم مسیری حرفهایتر را دنبال کنم، در لیگ بازی کنم و به تیم ملی راه پیدا کنم. خواهرم هم الان بازیکن زنان استقلال است.
* همزمان با فوتبال درس را هم دنبال کردی؟
بله، من اعتقاد دارم فوتبال ورزشی است که ممکن است یک مصدومیت جدی، مسیر حرفهای فرد را تمام کند؛ به همین خاطر همیشه سعی میکنم پشتوانه دیگری برای خودم داشته باشم. در حال حاضر، دوازدهم تجربی هستم. سعی میکنم اوقات فراغتم را با کارهایی که برایم مفید است پر کنم، مثل مطالعه زبان و نواختن ویولن.
* گفتی خواهرت بازیکن استقلال است. خودت هم استقلالی هستی؟
من نه استقلالی هستم و نه پرسپولیسی. در سالهای گذشته، هر کسی که طرفدار تیمی بوده، معمولا انتخابش را بر اساس تیم آقایان انجام داده است. من دوست داشتم تیم استقلال و پرسپولیس زنان را ببینم و بر اساس عملکرد آنها انتخاب کنم که استقلالی هستم یا خیر. در دوره کودکی و نوجوانی، پدرم استقلالی بود و من فقط به خاطر اینکه دوست داشتم با پدرم کری بخوانم نقش یک پرسپولیسی را بازی میکردم (با خنده).
* از این انتخاب و تصمیم راضی هستی یا زمان به عقب برگردد، مسیرت را تغییر میدهی؟
بله، کملا راضی هستم. با توجه به سنی که دارم، به موفقیتی رسیدهام که بسیار خوشحالم و شاید در هر حرفه و رشته دیگری بودم به این موفقیت نمیرسیدم. مسیر خواهرم بسیار دشوارتر بود، چون هم به دلیل موقعیت آن زمان و هم عدم شناخت عمومی، او سختیهای بیشتری را متحمل شد. او همیشه برای من جلوتر رفت، مسیر را نشان داد و تمام اشتباهات و تجربیات درست و غلط را انجام داد تا به من بگوید. به همین دلیل، قطعا مسیر من بسیار راحتتر از او بود.
* تا الان در همه ردههای ملی هم بازی کردی؟
بله، من از رده نونهالان در تیم ملی بودم و همچنین در رده نوجوانان و بزرگسالان زیر نظر خانم آزمون حضور داشتم. هرچند از زمان حضور خانم جعفری هنوز به تیم ملی نرسیدهام، اما تمام تلاشم را میکنم که بتوانم در تیم ملی زنان، انشاءالله در مسابقات پیشرو شرکت کنم.
* با توجه به اینکه خانم جعفری در تیم ملی و تیم خاتون حضور دارد و شما هفته آینده با خاتون بازی دارید، انگیزه خودت برای این بازی چقدر است؟
خب برای این بازی انگیزه بسیار زیادی دارم؛ البته نه لزوما صرفا به خاطر تیم ملی، که آن خود بخش دیگری از ماجرا است. این بازی برای تیم ما بسیار مهم است؛ اگر بتوانیم این بازی را ببریم، میتوانیم در مسیر قهرمانی قدم برداریم و در نهایت به بازیهای آسیایی راه پیدا کنیم. این دیدار از هر نظر برای آینده ما مهم است و میتوان آن را نوعی فینال نیمفصل اول دانست.
* جالب است که با سن و سال پایینت، شماره 10 را میپوشی. معمولا این پیراهن متعلق با تجربهترین بازیکن است.
راستش را بخواهید چون من خودم نظرم این بود که 10 شماره مهمی است و اصولا متعلق به بزرگترهای تیم است، آن را در خواست نکردم اما یک روز سرمربی به من گفت یک شماره ویژه برایت کنار گذاشتهام و به خاطر لطفی که به من داشتند شماره 10 را دادند.
* و سوال آخر اینکه؛ کار با خانم جهاننجاتی چطور است؟
من از زمانی که در تیم ملی جوانان با خانم نجاتی آشنا شدم، ایشان مربیای برای من بودهاند که از کار کردن زیر نظرشان لذت میبرم. ایشان دانش بالایی دارند و به خوبی میتوانند بازی بازیکنان را درک کنند. هنگامی که بازی مرا تماشا میکنند، دقیقا میدانند در چه لحظهای میتوانم در چه موقعیتی بهتر بازی کنم. همین گلی که من زدم، نتیجه این بود که به من آزادی عمل دادند تا بتوانم در موقعیتهای بالاتر حمله کنم. من بسیار خوشحالم و زیر نظر ایشان پیشرفت زیادی کردهام.