به گزارش ورزش سه، مربی ایرانی مقیم آلمان که در باشگاه مشهور کارلسروهه بعنوان دستیار به کار مشغول است پس از تماشای دو بازی تیم ملی ایران در فیفادی، نکاتی را مدنظر قرار داده است که توجه به آن میتواند به بهبود کیفیت و زیبایی نمایش ارائه شده از سوی تیم ملی کمک کند. او تیم ملی را به بازی شجاعانهتر، پرس از بالا و حذف استفاده از توپهای بلند برای سازماندهی حمله تشویق میکند.
ترجمه متن آنالیز سیروس متکلمی را بخوانید. او به نکات مهم و جالبی اشاره کرده است:
سؤالی که بعد از دو بازی دوستانهی اخیر همچنان دربارهی تیم ملی ایران مطرح میشود این است:
«تیم ملی چطور میتواند بین نتیجهگرایی و توسعه و تثبیت یک هویت بازی مخصوص به خود، تعادل برقرار کند؟»
واقعیت این است که در فوتبال در وهلهی اول نتیجه و موفقیت اهمیت دارد، و پیروزی همیشه توجیهکنندهی عملکرد است. با این حال، مقایسه نشان میدهد که در حالی که کشورهایی مانند آلمان و اسپانیا باید برای قهرمانی بجنگند، ایران میتواند در نقش یک تیم بیرونی (غیر مدعی) بیشتر بر توسعهی فلسفهی بازی خود تمرکز کند.این روند باید از تیمهای پایه آغاز شود و به مرور یک ذهنیت و فرهنگ فوتبالی منسجم شکل گیرد؛ فرهنگی که با روحیهی مردم و ویژگیهای ملی همخوانی داشته باشد - همانگونه که در آلمان، دیگر کشورهای اروپایی و ملتهای بزرگی که قصد داشتند در فوتبال جایگاه تثبیتشدهای پیدا کنند، رخ داد.
* در بازی مقابل روسیه، تیمی خوب که با وجود دوری از رقابتهای بینالمللی همچنان بازیکنان باکیفیتی دارد، تیم ملی ایران در ساختار ۴-۴-۲ محتاطانه و با تمرکز بر فشردگی و بسته نگهداشتن دروازه بازی کرد. هدف این بود که پس از تصاحب توپ، با ضدحملات سریع موقعیت گل ایجاد شود.در مقاطعی این نقشه جواب داد و روسیه در خلق موقعیت مشکل داشت، اما ایران پس از توپگیری در انتقال به حمله ناکام بود. مهدی طارمی اغلب تنها بود و نتوانست از قدرت خود در محوطهی جریمهی حریف استفاده کند.
* هر تیمی برای موفقیت در ۹۰ دقیقه نیاز به هر دو فاز دارد: هم فاز دفاعی فشرده در عقب زمین و هم فاز پرسینگ شجاعانه در جلو. نمونهی خوب آن همان صحنهی موقعیت طارمی در نیمهی اول بود که ایران نزدیک به دروازهی حریف و با تعداد بازیکن بیشتر حمله کرد. در چنین شرایطی بازیکنانی چون طارمی و حسینزاده میتوانند تواناییهای خود در موقعیتهای منتهی به گل را بهتر بروز دهند.
البته این سبک ریسک دارد، زیرا تیمهای بزرگ میتوانند از فضاهای باز استفاده کنند. با این حال، به نظر میرسد ایران (همانطور که مقابل تانزانیا هم دیده شد) بهترین دقایقش را زمانی دارد که با ذهنیت تهاجمی بازی میکند، توپ را زود پس میگیرد و حریف را به ارسال توپهای بلند و بیبرنامه مجبور میسازد.
*گل اولی که مقابل روسیه دریافت شد، حاصل لحظهای از انفعال و نبود فشار و واکنش بهموقع روی بازیکن صاحب توپ بود که به روسیه اجازه داد به گل برسد. البته پرس در خطوط بالا هم میتواند در برابر حریفان سریع خطرناک باشد.
ایران بازیکنانی دارد که توانایی حفظ و گردش توپ را دارند، اگر بازی با صبر و از مواضع درست سازماندهی شود و نه با توپهای بلند و شتابزده.
* مدیریت ریسک در اینجا اهمیت زیادی دارد؛ ممکن است گلهایی از اشتباه در بازیسازی از عقب دریافت شود، اما چنین ریسکهایی در بازیهای دوستانه مثل دیدار با تانزانیا قابل قبول و حتی مفید است.
* مشاهده من از ایران در این دو بازی این است که مثل تورنمنت کافا هم مشخص بود که توپهای بلند ایران را زود از مالکیت خارج میکند و باعث میشود زمان زیادی در فاز دفاعی سپری شود. ایران بهتر است از این شکل بازی پرهیز کند.
*با توجه به ویژگیهای بازیکنان، سبک شجاعانهی پرسینگ در جلو برای ایران مناسبتر است، زیرا مهاجمان در نزدیکی محوطهی حریف میتوانند مؤثرتر باشند و در فاز انتقال پس از توپگیری سریعتر واکنش نشان دهند.
* حریفان قدرتمند همیشه راهی برای باز کردن دفاع تیمهای عقبنشسته پیدا میکنند و تیم ملی ایران در موقعیت بازی با یک تیم ضعیفتر یا مسابقه با یک تیم قویتر باید قادر به انجام هر دو ماموریت در حمله و دفاع باشد که این الگو به مرور به تیم ملی توازن و تعادل خواهد بخشید. نکته اینجاست که دریافت گل نباید ما را از انجام یک روش درست ناامید کند، همانطور که (در صورت ایجاد موقعیت) گل نزدن هم نباید ذهن مربی را به سمت تغییر و انجام تاکتیکهای متفاوت (مثل بلند زدن) ببرد.
*جمعبندی:
- تیم ملی ایران برای پیشرفت نیاز دارد مالکیت توپ شجاعانهتر و کنترلشدهتری داشته باشد تا بتواند با حوصله موقعیت خلق کند.
- توپهای بلند و بیبرنامه باعث میشود تیم مجبور به دفاع عمیق و بازی بدون کنترل طولانیمدت شود، چیزی که در درازمدت به سود تیم نخواهد بود. شاید سرمربی تیم ملی با من همعقیده باشد که این راه میانبر به موفقیت خاصی منتج نمیشود.