کد خبر : 1668471 | 25 بهمن 1398 ساعت 21:28 | 42K بازدید | 0 دیدگاه

حمله درودگر به رئیس سابق فدراسیون فوتبال؛

برای بررسی پرونده عابدینی سه کمیته اخلاق می‌خواهیم

صادق درودگر با حضور در استودیوی آنتن به حرف هایی که امیر عابدینی علیه او زده واکنش نشان داد و فایلی صوتی منتشر کرد که نشان می دهد علی دایی گزینه مدنظر و موردعلاقه او برای هدایت تیم ملی بوده است.

برای بررسی پرونده عابدینی سه کمیته اخلاق می‌خواهیم

به گزارش "ورزش سه"، این روزها فوتبال ایران یکی از حساس ترین برهه های دوران خود را تجربه می کند؛ دورانی که تیم ملی فوتبال بزرگسالان در شرایطی مخاطره آمیز برای رسیدن به مرحله بعدی مقدماتی جام جهانی 2022 قرار گرفته و از سوی دیگر با استعفای مهدی تاج، فدراسیون فوتبال نیز تصمیم گیرنده اصلی اش را از دست داده و در همین شرایط بود که تلاش های فدراسیون نشین ها برای انتخاب علی دایی و امیر قلعه نویی به عنوان جانشین مارک ویلموتس جواب نداد و در نهایت دراگان اسکوچیچ سرمربی جدید تیم ملی شد که انتخاب او ابهامات زیادی برای اهالی و کارشناسان فوتبال ایجاد کرده است.

 

به همین خاطر بود که صادق درودگر رئیس سازمان اقتصادی فدراسیون فوتبال که طی روزهای اخیر انتقادات تندی متوجه او و سایر همکارانش در فدراسیون بوده است را به استودیوی آنتن دعوت کردیم تا با او در رابطه با مسائل مختلف این روزهای فوتبال کشور که در بالا اشاره کوتاهی به آنها داشتیم، هم صحبت شویم.

 

حرف های صادق درودگر را در ادامه می خوانید.

 

سوال- چرا انتخابات فدراسیون فوتبال که طبق اساسنامه قرار بود در تاریخ 18 اردیبهشت ماه برگزار شود، به یکباره به تاریخ 25 اسفندماه منتقل شد؟
جواب-خب من نه دلیلش را فهمیدم و نه عاملش را فهمیدم، که چه کسی بوده است. طبیعی بود که انتخابات با همان روند خودش برگزار شود. با این حال آقای تاج بیماری شدیدی پیدا کرد و سرپرستی هم نمی توانست طولانی باشد، اما داشته ایم سرپرستی هایی را که خیلی بیشتر از این ها طول کشیده اند و این مورد هم می توانست بیشتر طول بکشد.

 

سوال- شما نفراتی که برای ریاست فدراسیون نامزد شده اند را چطور ارزیابی می کنید؛ آیا این افراد توانایی اداره فدراسیون فوتبال را دارند؟

جواب-ببینید افراد تاثیرگذار در انتخابات فوتبال، فوتبال را طلایی نمی خواهند. نظارت های دستگاه های بالادستی نشان می دهد که فوتبال را طلایی نمی خواهند. به هر حال 41 سال از انقلاب گذشته و اگر می خواستند، زمینه را برای ورود چهره های شاخص فراهم می کردند ولی خیلی از مدیران برجسته چه در میان افراد فوتبالی و غیرفوتبالی ها فرصتی برای حضور در انتخابات به آنها داده نمی شود. ببینید وقتی من می گویم مدیران برجسته منظورم این نیست که آن فرد حتما باید فوتبالیست باشد. شما نمی بینید که یک مکانیک رئیس ایران خودرو باشد؛ این فرد را مدیر یک بخش فنی می کنند. منظورم این است که باید توانایی های لازم را داشته باشند؛ تجربه داشته باشند؛ به زبان انگلیسی تسلط داشته باشند. الان مجموع کاندیداهای ما به سطح یک زبان کمبریج هم نمی رسند. نمی خواهم بگویم با حضور این دوستان، فدراسیون بد اداره خواهد شد ولی فکر می کنم در نهایت می تواند با این افراد فدراسیون فوتبال نقره ای اداره شود، نه طلایی.

 

سوال- چرا افراد شایسته نمی توانند برای پست ریاست فدراسیون وارد گود شوند؟
جواب- ببینید قبلا شرایط طوری بود که یک فرد پیشنهادهای زیادی برای حضور در وزارتخانه های مختلف داشت ولی قبول نکرد تا به فوتبال بیاید. در مورد آقای صفایی فراهانی حرف می زنم که فوتبال ما با ایشان به جام جهانی 1998 فرانسه رفت و شرایط خیلی خوبی داشتیم. در واقع خودش می خواست به هیئت رئیسه فدراسیون بیاید و سپس رئیس شد. او کمپ را درست کرد و خیلی از کارهای ساختاری دیگر را انجام داد. آقای فراهانی می گفت که چرا ما نمی توانیم مثل کره جنوبی باشیم؛ باید برنامه محور باشیم و کلی برنامه توی سرش داشت ولی دو روز بعد آمد و گفت که دیگر نمی خواهم کار کنم. پیش او رفتم و گفتم که چرا دیگر نمی خواهید ادامه بدهید. او (صفایی فراهانی) گفت که دیگر نمی توانم دروغ شنیدن را تحمل کنم. گفت که من با آقای هاشمی طبا مشکل دارم ولی او وقتی پیش روسای بالادستی می رود، هیچ حرفی از مشکلاتی که داریم، نمی زند و می گوید همه چیز خوب است. گفت با این شرایط هم فوتبال و هم من آسیب می بینیم و بعد رفت. بعد هم آقای دادکان آمدند که قدم های بزرگی برای فوتبال برداشت و علاوه بر این، کارهای مردمی زیادی انجام داد. آقای دادکان 17 نفر از جامعه فوتبال را که توانایی درآمدزایی نداشتند را حقوق برایشان درنظر گرفت که حتی این کار برایش دردسرساز شد. در واقع بعد از این افراد، دخالت مستقیم دولت در تصمیمات فوتبال و برکناری رئیس فدراسیون فوتبال در هنگام برگزاری جام جهانی سبب شد تا به این شرایط برسیم. همان سال کمیته انتقالی تشکیل شد و ما ضربه اش را هم خوردیم.

درودگر سپس با چرخاندن حرف هایش به سمت کفاشیان رئیس اسبق فدراسیون فوتبال ادامه داد: آن دوره، تنها دوره ای بود که همه کاندیداها را حذف کردند و حتی به شاهرخ شهنازی هم گفتند باید بروی استعفا بدهی و فقط علی کفاشیان باقی ماند. اصلا این انتخابات نبود دیگر. آقای کفاشیان در دو و میدانی می توانست مدیر خیلی موفقی بشود ولی آمد به فوتبال و هشت سال در راس کار بود و تجربه کسب کرد. خودش می گفت که به من خوش می گذرد و همیشه لبش خندان بود، چون فضایی را تجربه کرده بود که برایش جدید بود. هر چیزی به او از سمت خبرنگاران و مدیران گفته می شد، آقای کفاشیان می خندید. آستانه تحمل بسیار بالایی داشت. قبلا شرایط خوبی داشتیم و درآمدهای فدراسیون در حوزه های مختلف سرجایش بود. شرکتی بود به نام "شستا" که حالا حرام شده ولی در آن موقع با فدراسیون کار می کرد. در واقع همه چیز از دست فدراسیون خارج شده و همه چیز را به دست خودشان گرفتند. یکی از اداره کار آمده بود؛ یکی از شهرداری و بقیه هم به همین صورت. یکی از همین مدیران بود که به تمرین تکواندو رفته بود و گفته بود که من این جودو کاران را دوست دارم و حتی نمی دانسته که جودو و تکواندو چه تفاوتی با هم دارند. در واقع الان شرایطی داریم که در تمام فدراسیون ها یک عزای دسته جمعی داریم که به عروسی تبدیل شده است.

 

 

 

1454093

 

سوال- شما خودتان یکی از اعضای فدراسیون هستید ولی دیدگاه انتقادی دارید. آیا تلاش نکرده اید که خودتان از داخل فدراسیون این مشکلات را حل کنید؟
جواب- ببینید همه تلاش کرده اند. مثلا آقای تاج که خیلی تلاش کرده اند، ولی وقتی نداشت که به کارهای فدراسیون برسد. او همیشه در سازمان های مختلف بود. این مثال را باید بزنم که مثلا در مدرسه شوراهای مدرسه شعار می دادند که ما اگر شورا شویم برای مدرسه کارهای مختلفی می کنیم و شعارهای زیادی می دادند ولی وقتی شورا می شدند، می دیدند که همه کارهای دست مدیر مدرسه است و آنها هیچ کاره هستند. شما ببینید چه فشاری روی مدیران اسبق فدراسیون مثل آقای تاج، آقای دادکان و آقای صفایی فراهانی وجود داشته است و آنها با بیماری هنگام ریاست فدراسیون مواجه شده اند. می خواهم این را بگویم که همیشه سخت کوشی به موفقیت منجر نمی شود، چون ما شالوده و اساس کارمان اشتباه است. ما هیچ برنامه و استراتژی ای برای ورزش نداریم. تنها نیم درصد بودجه کل کشور به ورزش اختصاص دارد. شما با توجه به ردیف های بودجه می توانید بفهمید که شرایط یک کشور در آینده چطور خواهد بود و اگر هر بخشی که بودجه مناسب نداشته باشد، پیشرفت نخواهد کرد.

 

 

سوال- شما یکی از نامزدهای انتخابات هیئت رئیسه هستید. دلیل شما برای ورود به این عرصه چیست؟
جواب- خیلی جاها به من می گفتند که برو و کاندیدای ریاست شو ولی من قبول نکردم. چون اعتقاد دارم که فردی باید به این کار بیاید که ارتباطات حاکمیتی داشته باشد و من در حوزه فنی او را کمک کنم. اعتقاد قلبی من این است که چنین فردی باید رئیس شود. نه در ایران که در تمام کشورهای اطراف ما هم همینطور هست. مثلا علی برادر پادشاه اردن، رئیس فدراسیون فوتبال است. حاکمیت در این کشورها به عنوان یک فرصت به فوتبال نگاه می کند و مستقیم به آن ورود می کند. به نظرم ما هم باید به این سمت برویم و مانند کشورهای آسیای جنوب غربی با این مقوله برخورد کنیم. نمی توانیم مانند بیزنس با فوتبال برخورد کنیم، چون قوانین حمایتی برای درآمدهای فوتبال و حق پخش نداریم. به نظرم مجموع اداره فوتبال در این قسمت از کره زمین باید اینگونه باشد.

 

 

سوال- انتقاداتی به اساسنامه فدراسیون فوتبال وجود دارد که فقط به برخی افراد اجازه ورود به انتخابات فدراسیون را می دهد. شما با این موضوع و اینکه باید کاندیداها از اعضای مجمع برگه تایید صلاحیت بگیرند، موافق هستید؟
جواب- من بیشتر از این برگه به ایجاد شاخص اعتقاد دارم. شما مثلا وقتی می خواهید فردی را استخدام کنید، شرایط احراز شغل تعریف می کنید. در فدراسیون فوتبال افراد با ارتباط گرفتن می توانند وارد انتخابات شوند ولی بزرگان فوتبال مثل علی پروین برگه نمی گیرند و نمی توانند وارد انتخابات شوند. البته این افرادی که برگه هم می دهند از جامعه فوتبال هستند ولی به نظرم باید این شرایط تکمیل شود و بزرگان فوتبال نیز به این جمع اضافه شوند. باید مربیان ملی اضافه شوند. هیئت ها در حال تلاش هستند. مدیران، داوران و ... در حال تلاش هستند ولی افرادی مثل علی دایی، مهاجرانی، پروین و .. هم باید وارد شوند. حتی در حوزه رسانه باید رای گیری شود و چند نفر اضافه شوند. به نظر شما آیا آقای فردوسی پور نمی تواند کمک کند؟ آقای امیرحاج رضایی به عنوان مربی پیشکسوت نمی تواند وارد شود؟ آقای دادکان نمی تواند کمک کند؟ اردشیر لارودی نمی تواند وارد شود؟ البته سیر پیشرفت انتخابات خوب بوده است و باید برخی ایرادات هم برطرف شود تا شرایط بهتری داشته باشیم. حتی آقای بهاروند هم به این موضوع وارد شدند و دنبال این بودند که قوانین را تغییر بدهند.

 

 

سوال- این انتقاد وجود دارد که هیئت های فوتبال با یکدیگر ائتلاف دارند و انتخاب شدن افرادی که مورد تایید آنها نیستند، کار ساده ای نیست.
هیئت ها از فوتبال جدا نیستند و با فوتبال زندگی می کنند ولی منسجم ترین گروه هستند. اشکال از هیئت های فوتبال نیست. اشکال از آنها است که نمی توانند با هم متحد شوند؛ مثل اتحادیه های فوتبال.

 

درودگر در ادامه با حرف های کنایه آمیز امیرعابدینی که در مورد او زده شده بود، حرف هایش را در مورد تاثیر عابدینی بر تضعیف اتحادیه ها، از سر گرفت و گفت: من مثل خیلی از آدم ها نیستم که بیایند بگویند نفری که در گیلان بوده مربی تیم ملی را آورده است به صورت دقیق نام می برم. آقای امیر عابدینی. آقای امیر عابدینی یک زمانی خیلی آقا بود و می توانست خیلی تاثیرگذار باشد بر فوتبال ما. ایشان مدیرعامل پرسپولیس بود و نتایج خوبی کسب کرد و حتی استاندار هم بود. از منظری که مدنظر شما است، ایشان بزرگ ترین ضربه را به فوتبال ایران زد. آقای صفایی فراهانی شد رئیس فدراسیون فوتبال ما. گفت که با اتحادیه فوتبال سازمانی را درست کنیم که این سازمان اداره کننده لیگ کشور ما باشد. پول دادند به آقای کاظمی تا یک ساختمان را در خیابان آپادانا اجازه کنند و تا مرحله پیش پرداخت هم رفتند. 2 نفر از اتحادیه، 2 نفر از فدراسیون و یک نفر واسطه که آقای علی کاظمی بود معرفی شدند. حتی ربان هم در دفتر اتحادیه توسط آقای صفایی فراهانی پاره شد و خبر روز شد. در همین حین انتخابات فدراسیون شد و آقای عابدینی که داد و بیداد کردن را بلد است و بارها از او دیده ایم، آمد و گفت که اتحادیه نباید به آقای صفایی فراهانی رای بدهد، چون با هم اختلافات حزبی داشتند. اتحادیه هم از یک شخص دیگر حمایت کرد و آن فرد از 42 رای 3 رای آورد. خب این گناه هیئت ها نیست. این قدرت هیئت ها است. شما ببینید الان کدام مدیر وقت در اتحادیه هست. اساسنامه ای نوشته اند که تا ابد خودشان در آنجا می مانند. هشت نفر برای همیشه هستند و خودشان هم رای می دهند. این ها اثری در فوتبال ندارند و خود مدیران هم نمی آیند که سازمان جدید راه بیاندازند. می خواهم بگویم این شعف اتحادیه است که نمی تواند به انسجام برسد. من برای انسجام اتحادیه تلاش کردم ولی زورم نرسید. باید مدیران فوتبال برگردند و شرایط بهتر از این خواهد شد. باید مدیران امروز فوتبال را بازگردانند و اینطوری مدیران هم منجسم می شوند. ما فقط 16 مدیر لیگ برتری داریم و مدیرهای فوتسال و سایر قسمت ها هم هستند که می توانند اتحادیه ای قوی ایجاد کنند.

 

 

سوال- چه کسانی تصمیمات منجر به انتخاب حمید استیلی را پس از برکناری کرانچار و استعفای مجیدی گرفتند و چرا پاسخگوی تصمیماتی که می گیرند، نیستند.

جواب- به طور قاطع می گویم که رئیس فدراسیون فوتبال اینقدر درگیر فشارهای جانبی است که نمی تواند به وظیفه اصلی اش رسیدگی کند. مثلا یک تیم می بازد، چند نماینده مجلس می آیند و انتقاد می کنند؛ کسانی که از فوتبال چیزی نمی دانند. فیفا به همین خاطر قانون جلوگیری از دخالت دولت را گذشته است. به نظرم باید فوتبال خودش در رابطه با خودش تصمیم بگیرد تا بتواند از تجربیاتش در مراحل بعدی استفاده کند. ولی متاسفانه رئیس فدراسیون درگیر مسائل نظیری بلیت هواپیما و از این دست مشکلات است. به نظر شما استیلی به عنوان مربی فنی تیم ملی امید باید خودش درگیر پاداش ها و از این دست مسائل باشد. تیم ملی امید می خواهد به المپیک برود ولی چقدر کمک مالی به این تیم شده است.

 

 

1429344

 

 

سوال-برسیم به موضوع دراگان اسکوچیچ. این مربی کارنامه بدی از لحاظ فنی ندارد ولی بحث این است که این انتخاب طبیعی نبود و به همین دلیل هم انتقادات زیادی نسبت به آن وجود دارد.
به نظرم آنهایی که انتخاب کردند، خیرالموجودین را انتخاب کردند؛ وقتی دیدند، آقای استراماچونی و کالدرون به آن شکل رفتند، بهترین نفر را از این نفرات فوتبال ایران انتخاب کردند. ایشان سنشان بالا است و احترامشان به بنده واجب است ولی ایشان احساس می کنند که از کنار رود دانوب، در بوداپست، در کنار آن رستوران خاص و در کنار آن طبیعت زیبا باید بنشینند و در مورد فوتبال صحبت کنند و این احساس مسئولیت آنها را می رساند. یک مقدار وقتی آدم به اروپا می رود، شهامت نام بردن از افراد را ندارد. پس گفته آن مدیری که در مازندران و گیلان مدیرعامل بوده است. باید به آقای عابدینی هم بگویم که اگر می خواهید در مورد من صحبت کنید، رمزآلود صحبت نکنید.  گفته اند کسی که مدیرعامل یک تیم لیگ برتری بوده است، آقای اسکوچیچ را به تیم ملی آورده است. دیگر این کد ندارد که من در ملوان مدیر بوده ام. نمی خواهم در پرده بگویم که من شخصا به دراگان اعتقاد دارم و به او باور دارم و به او علاقه دارم. با شهامت و قدرت می گویم و اعتقاد دارم که موفق می شود. ولی من او را به تیم ملی بزرگسالان پیشنهاد ندادم و این یک دروغ واقعی است. اما باید این را بگویم زمانی که آقای کرانچار رفت، کارنامه آقای اسکوچیچ را که برای آوردنش به ملوان بررسی کرده بودم، به آقای تاج، اسلامیان و بهاروند دادم و گفتم که این مربی را به تیم امید بیاورید و مطمئن باشید که با او موفق می شوید. گفتند چرا؟ گفتم که سالی که می خواستم او را به ملوان بیاورم دیدم در 6 سال 5 اصلا شرایط خوبی از لحاظ مالی نداشتیم و پژمان نوری ستون ملوان قهرمانی آورده است. سه تا کرواسی و 2 تا اسلوونی. در کویت یک قهرمانی و یک نائب قهرمانی آورده و آنها را به لیگ قهرمانان رسانده که برای آنها آرزو است. در ملوان ما اصلا شرایط خوبی نداشتیم و پژمان نوری هم نبود ولی هفتم شدیم در پایان فصل. بعد هم به فولاد رفت؛ تیمی که همان سال با مشکلات مربوط به خدمت سربازی 10 بازیکن اصلی اش روبرو شد ولی تیم را ششم کرد؛ در حالی که تیمشان از پنجره نقل و انتقالات هم محروم شده بود. بعد به خونه به خونه رفت و همه نتیجه ای که کسب کرد را دیدند. امسال هم در صنعت نفت نتیجه ای گرفت که همه را غافلگیر کرد؛ کسی فکر نمی کرد از بین تیم های تراکتور، پرسپولیس، استقلال، سپاهان و شهرخودرو تیم دیگری بالا بیاید ولی تیم آقای اسکوچیچ با حضور این تیم های میلیاردی چهارم جدول شده است. او در النصر به این دلیل از سرمربیگری کنار رفت که بیماری پیدا کرد و ما او را از روی تخت بیمارستان به ملوان آوردیم. یکی از نقاط ضعف ما این است که بدون بررسی حرف می زنیم. یکی از مجریان تلویزیونی نمی دانست که او قبل از ایران هم در کرواسی و تیم های دیگر مربیگری کرده است. من معتقدم موفقیت های او در کرواسی و ایران و کشورهای همسایه ما تصادفی نیست. یک مربی ای در مورد آقای اسکوچیچ حرف زد و انتقاد کرد که خودش هر تیمی بوده، اخراج شده و حرفش این بود که تیم ملی سهم من است. حتی برخی ها فراتر هم رفتند و گفتند که اصلا آقای اسکوچیچ در حد ما نیست؛ آن هم کسی که دو کارشناسی ارشد دارد و ... می خواهم یک مدرک را برای شما بگذارم که بدانید نظر من انتخاب علی دایی نبوده است.

«  در این بخش صادق درودگر فایلی صوتی را منتشر کرد؛ فایلی که محتوای آن صحبت های یکی از بازیکنان کلیدی تیم ملی بود. این بازیکن در گفتگوی خود با درودگر گفته بود که علی دایی می تواند در این مقطع با تیم ملی موفق باشد، چون بازیکنان برای او سر می گذارند و مربی ای که بخواهد کار تاکتیکی بکند، موفق نمی شود. این بازیکن عقیده داشت که در این مقطع کار فنی نمی تواند به شرایط تیم کمک کند و آنها به یک مربی با شخصیت کاریزماتیک نیاز دارند. این بازیکن گفته است که حتی کی روش هم در بازی های آسیایی تاکتیک ویژه ای به ما نمی داد و فقط بازیکنان را مدیریت می کرد.»

 

درودگر ادامه داد: من اساسا حامی مربی خارجی هستم ولی بعد از شرایطی که برای استراماچونی و کالدرون پیش آمد، دو گزینه پیش چشم من آمدند که علی دایی و امیرقلعه نویی بودند. بعد از اینکه با این بازیکن بسیار خوب تیم صحبت کردم، به این نتیجه رسیدم که تیم باید یک مربی داشته باشد که بازیکنان برای او سربگذارند. کاری که کی روش برای تیم می کرد و همین را از بازیکنانش می خواست.

 

 


سوال- چه کسانی در مورد حضور اسکوچیچ روی نیمکت تیم ملی تصمیم گرفتند و مبلغ قرارداد این مربی به طور دقیق چقدر است؟
آقای بهاروند با من تماس گرفتند و آدرسی به من دادند که ساعت 17:30 دقیقه آنجا باش. در آن جلسه، من، آقای بهاروند، اسکوچیچ و مدیر برنامه های آقای اسکوچیچ حضور داشتیم. آنجا فهمیدم با ایشان صحبت کرده اند. به من گفتند که با اسکوچیچ به توافق کامل رسیده اند. در مورد قرارداد به من گفتند که کمک کن. پیشنهاد اسکوچیچ در ابتدا بالا بود و به مبلغ قراردادش در فولاد خوزستان و النصر عربستان اشاره می کرد و می گفت اگر حاضر شدم با مبلغ کم برای نفت آبادان کار کنم به این دلیل بود که دو سال در حال درس خواندن بودم. همینجا بود که یک چیزی گفت و من خیلی خوشم آمد. آقای اسکوچیچ گفت که من سه کشور دارم که کرواسی، ایران و اسپانیا هستند ( به دلیل بازی در اسپانیا). گفت که من به این سه کشور خیلی علاقه دارم. ما دو سه ساعت بحث کردیم که فقط ریال می توانیم بدهیم. ایشان اصرار داشت که به دلار قرارداد ببندیم ولی هر طوری بود ما قبول نکردیم، چون کشور ما در شرایط ویژه ای است که ممکن است در آینده در صورت بدتر شدن اوضاع اقتصادی، تیم ملی ما ضربه بخورد. آقای اسکوچیچ 400 هزار دلار می خواستند که ما این مبلغ را نصف کردیم و مبلغ قرارداد شد 200 هزار دلار. این مبلغ با توجه به کیفیتی که آقای اسکوچیچ دارد، خیلی خوب است. البته جزئیات دیگری هم داشت و ما در جلسه نظرات کارشناسان مختلف فدراسیون را دخیل کردیم و مطمئنا هیچ مشکلی در آینده برای فدراسیون با قراردادی که منعقد کرده ایم، ایجاد نخواهد شد. امیدوارم اصلا درآینده شرایطی پیش بیاید که تمام قراردادها را روی سایت فدراسیون قرار بدهیم و همه چیز شفاف باشد. از قرارداد تبلیغات محیطی تا قرارداد مربیان و ...

آخرین حرف های صادق درودگر در رابطه با حرف ها و انتقادات امیرعابدینی علیه او بود. رئیس سازمان اقتصادی فوتبال در این رابطه بیان کرد: چند اثر ایشان در فوتبال ایران گذاشته است. در مورد تضعیف اتحادیه ها گفتم. ایشان در 5 اسفند 1385 گفت که تبانی کردم و تیمی که داشتم را قهرمان کردم. البته این را هم نگفتند که مربی تیم رقیبشان را به تیم ملی بردند. ایشان همینطور سرمایه عظیمی در شهر رشت داشتند که نتوانستند با آن سرمایه گذاری بی سابقه کار ویژه ای برای مردم رشت انجام دهند. ایشان در جریان تبلیغات محیطی 23 میلیارد به یک شرکت تخفیف داده است. چه کسی این اجازه را به مدیر بازاریابی فدراسیون فوتبال داده است؟ این برای سال اول بود؛ آقای عابدینی در سال دوم 46 میلیارد تخفیف داده است ! چه کسی به او این اجازه را داده بود؟ بعد از این ماجراها، در زمان انتخابات آقای کفاشیان و آقای قریب، این دو عزیز با هم مذاکره کردند که آقای کفاشیان به نفع آقای قریب کنار بکشد. آقای کفاشیان گفت من سرویس بهداشتی بروم و برگردم. آقای عابدینی آمدند و داد و بیداد کردند و آقای کفاشیان هم گفت دوستانی که می خواهند به من رای بدهند، به من رای ندهند و به آقای قریب رای بدهند. می دانید ترجمه این حرف یعنی چه؟ یعنی اینکه رای ها را به خودم بدهید که همین هم اتفاق افتاد. ایشان همچنین در باشگاه هایی بودند که دو بار مسئول داوری انتخاب کردند. البته اولین مسئول داوری ای که انتخاب کرده بودند، جواب نداد ولی دومی به خوبی جواب داد. زمانی که من نساجی بودم، این مسئول داوری پیش من آمد و گفت من 18 امتیاز برای تیم قبلی ام گرفته ام و اگر من را بیاورید من حداقل 18 امتیاز را برای شما گارانتی می کنم. همینطور ایشان آقای هدایتی را مدام یا تهدید می کرد یا تعریف می کرد. یک روز می گفت بیاید، یک روز می گفت نیاید. بهتر است خودش بیاید بگوید که چرا از فدراسیون کنار گذاشته شد. ضمن اینکه به دو کارمند فدراسیون فشار آوردند و اتهام زدند و گفتند که با داوران تبانی داشته اند. ماجرای دیگر اینکه آقای عابدینی آمد و تیم داماش را به تهران آورد. یعنی تیمی که متعلق به گیلان بود، به شمال تهران آورد. ایشان با زور دو تیم با یک نام را به مسابقات وارد کردند و همه را برای این کار تهدید کرد. من می خواهم بدانم آن تیمی که به یکی از دستگاه های دولتی فروخت، قیمتش چقدر بوده است و چه چیزهایی رد و بدل شده است؟ تیمی که در مسابقات هم شرکت نکرد و بیرون رفت. به نظرم برای بررسی پرونده های آقای عابدینی به سه کمیته اخلاق نیاز داریم و بدترین ضربه ها را به فوتبال ایران زد.

 

من حالا همین حرف ها را فقط در مورد ایشان می زنم و منتظر می مانم تا اگر حرفی زدند، با اسناد و مدارک به مسائل دیگری که می دانم اشاره کنم.

دیدگاه‌ها