خاطرات چند عکس فوری مقابل ستون یک متری
ریخت و شکل ستارههای فوتبال ایران بدون رتوش!
دومین قسمت از نوستالژی تصاویر آرشیوی امیرحسین خیرخواه به ستارههای تیم ملی در آستانه جام ملتها به رهبری امیر قلعه نویی اختصاص دارد.
به گزارش "ورزش سه"، دو دهه قبل ستارههای فوتبال ایران را با آن سیبیل جدانشدنیشان میشناختیم و کمی بعدتر هم این تصاویر ویژه از ستارههای خاص فوتبال ایران در آستانه حضور در جام ملتها؛ جایی که هیچ کدامشان علیرغم پتانسیل فنی و محبوبیتی که داشتند تصویری امروزی برای بیلبورد و مدلینگ محسوب نمیشدند.
13 سال پیش این تصاویر را ثبت کردم؛ کمتر از دو سال بود که عکاسی ورزشی را برای شغل آیندهام انتخاب کرده بودم. اوایل تیرماه ۸۶مهدی زارع -عکاس باسابقه ورزشی- با من تماس گرفت و گفت برای یک عکاسی مهم و فوری باید در هتل المپیک حاضر شوم، شاید قرار بود بزرگترین برخورد من با ستارههای محبوب آن زمان فوتبال رقم بخورد.
خیلی زود راهی محل قرار شدم و این در حالی بود که شاید به خاطر تجربه کم و ذوق زدگی ناشی از برخورد با ستارههای محبوب، با کمترین ابزار لازم برای تصویربرداری و بدون ابزار نورپردازی و تنها با دوربین عکاسیام در هتل المپیک حاضر شدم.
قبل ورود با مسئول روابط عمومی وقت فدراسیون فوتبال هماهنگ کردم و وارد هتل محل اقامت ملیپوشان شدم. از اینکه قرار بود یک بار دیگر از نزدیک علی کریمی و مهدی مهدوی کیا را ببینم دل تو دلم نبود و احساس فوقالعادهای داشتم. سرمربی آن روزهای تیم ملی امیر قلعه نوعی بود که در زمان کم قرار بود تیم ملی را بعد از ناکامی در جام جهانی 2006 برای رقابتهای جام ملتهای آسیا مهیا کند. به نظرم اوضاع آنطور که باید بر وفق مراد و تصور برای یک موفقیت بزرگ ملی فراهم نبود.
مسئول روابط عمومی صدایم کرد و با اعلام اینکه زمان زیادی برای گرفتن عکسهای پرسنلی موردنیاز کنفدراسیون نیست، از من خواست تا در فاصله زمانی حرکت بازیکنان تیم ملی به سمت محل تمرین، از تمام بازیکنان و کادر فنی در همین لابی هتل عکاسی شود. نکته جالب اینکه قرار بود بازیکنان لژیونری که هنوز به اردو اضافه نشدهاند نیز در قالب فتوشاپ تصاویرشان با پیراهن جدید تیم ملی برای AFC آماده و ارسال شود.
در حال صحبت بود پرسیدم کریمی و مهدویکیا چطور امروز در اردو هستند؟ گفت لژیونرهای شاغل آلمان هر سه در ایران هستند و مثل همیشه زودتر از بقیه وارد لابی میشوند، مجدد تاکید کرد زمان بسیار محدود است. فقط زمان داشتم یک فضای مناسب و دیواری سفید پیدا کنم. تایم زیادی برای تصمیم گیری نداشتم، تمام دیوارهای هتل کاغذ دیواری داشت فقط تونستم یک ستون با عرض کمتر از یک متر پیدا کنم که کاغذ دیواری کرم رنگ داشت. دیگر زمانی برای ثبت عکسهایی خلّاقانه و با ژستهای متفاوت نبود. کادر فنی و کاپیتان مهدویکیا، وحید هاشمیان و علی کریمی زودتر از بقیه وارد لابی شدند.
بعد از احوالپرسی از آنها درخواست کردم که در لوکیشینی که برای عکاسی در نظر گرفته بودم حاضر شوند. اگر بخواهم اعتراف کنم در آن شرایط با توجه به کمبود امکانات و زمان، مثل عکاسخانههای مرکز شهر و در کمتر از ۱۵ دقیقه باید ۳۵نفر با آماتورترین امکانات عکاسی به شکل پرسنلی انجام میدادم و واقعا لحظات سختی بود.
از استرس لب و دهنم خشک میشد در زمان عکاسی از بازیکنان مورد علاقهام بیشتر عرق میکردم، قبول دارم برای این کار اجباری و ناگهانی آنقدری باتجربه نبودم که عکسهای ماندگاری ثبت کنم. حتی به خاطر کمبود ابزار نورپردازی آنقدر اعتمادبنفس نداشتم که بازیکنان اسمی تیمملی را مجبور به تغییر آرایش مدل مو کنم.
تنها دیالوگهای رد و بدل شده میان من و بازیکنان این بود؛ اول سلام میکردم و دعوت میکردم از پشت صحنه فاصله بگیرند تا اولین قاعده عکس پرسنلی یعنی نیفتادن سایه روی دیوار رعایت شود، جمله دوم خواهش میکردم به دوربین نگاه کنند و با جمله سوم دعوتشون میکردم یک حس خوب و لبخندی راحت داشته باشند. این تنها کاری بود که میشد در آن شرایط کرد و این تصاویر طبق انتظار روابط عمومی تیم ملی و فدراسیون برای ارسال به کنفدراسیون فوتبال اسیا هر چه زودتر آماده شود.
رحمان رضایی ، جواد نکونام و فریدون زندی هنوز در اردو نبودند و کار دست نقاش و نرم افزار فتوشاپ چنین تصویری از آنها ساخت. از همین جا به آنها میگویم ببخشید!
در پایان و در شرایطی که کار عکاسی از تمامی بازیکنان و کادرفنی حاضر در اردو به پایان رسید، برخلاف معمول راهی تمرین نشدم تا گزارشی از تمرینات ثبت کنم و در همان لابی هتل و با کامپیوتر کافی نت آنجا، تصاویر بازیکنان را با آماتورترین نرم افزار ویندوز ادیت کردم! بازیکنانی که در اردو حاضر نبودند هم طبق همان درخواست روابط عمومی در عجیبترین شکل ممکن کلاژ کردم و سر و صورتشون را روی بدن بازیکنانی که از لحاظ فیزیکی شباهت داشتند گذاشتم. اینقدر ادیت عکسها با نرم افزار غیر تخصصی زمان بر شده بود که متوجه گذر زمان نشدم و تیم ملی به هتل بازگشته بودند.
آندرانیک تیموریان که در آن مقطع در تیم بولتون انگلیس حضور داشت وارد اتاق کافینت هتل شد و قبل از چک کردن ایمیلش اصرار به دیدن عکسهای خودش و بقیه ملیپوشان داشت. بعد از دیدن عکسها به شوخی پیشنهاد داد که بیا لیگ جزیره عکاسی کن! گفت تو تنها عکاس ورزشی در جهان هستی که از بازیکنان غایب اردو هم عکاسی کردی! (اشاره به عکسهای جواد نکونام، رحمان رضایی و فریدون زندی).
این تصاویر تقریبا ماندگار از سال 2007 و جایی که آن روزها خرد جمعی باعث شد تا در آن تورنمنت هم ناکام باشیم. اکنون بعد از 13 سال از آن روزها شاید تماشای چهره بازیکنانی که هر کدام سرنوشت خاصی را طی این مدت پشت سر گذاشتهاند جالب باشد. چند نفرشان مربی شدهاند و برخی همچنان بازی میکنند. برخی ناپیدا و برخی اسطوره. با همان چهرههای صاف و ساده و بدون کمترین ادیت و فتوشاپ و البته شاید ماندگار.