کد خبر : 1739678 | 06 اسفند 1399 ساعت 12:30 | 366.2K بازدید | 16 دیدگاه

از دعوت به اردوی تیم ملی تا فروش خانه با حبیب گردانی 

با یک اشتباه غیر عمد از زندگی ساقط شدم

کاپیتان اسبق تراکتور این روزها پس از پایان دوران یک محرومیت طولانی مدت قصد دارد یک‌باره دیگر با کمک اهالی فوتبال به میادین بازگردد تا بتواند به‌نوعی اعاده حیثیت کند.

با یک اشتباه غیر عمد از زندگی ساقط شدم

به گزارش "ورزش سه"، شاید خیلی از علاقه‌مندان به فوتبال نام حبیب گردانی را به خاطر نیاورند. مدافع چپ پا و بی حاشیه‌ای که حتی در زمان کارلوس کی روش به تیم ملی ایران دعوت شد، اما در شرایطی که هیچ‌کسی تصورش را نمی‌کرد به دلیل مصرف ماده ممنوعه متنولون به مدت چهار سال (از ۲۶ بهمن‌ماه ۹۵ تا ۲۵ بهمن‌ماه ۱۳۹۹) محروم و از صحنه فوتبال محو شد.


کاپیتان اسبق تراکتور در این چهار سال، به گفته خودش سختی‌های فراوانی را متحمل شده تا جاییکه حتی مجبور شده است خانه شخصی‌اش را به فروش برساند، این در حالی است که باوجود تمام مشکلات در این 4 سال اخیر هرگز رابطه‌اش را با ورزش قطع نکرده و در سن 37 سالگی قصد دارد با بازگشت به فوتبال به‌نوعی اعاده حیثیت کند.


به بهانه پایان دوران طولانی‌مدت محرومیت این بازیکن ملی‌پوش، مصاحبه مفصل و درعین‌حال جذابی را با او انجام دادیم که در ادامه آن را می‌خوانیم:

 

 

 *حبیب جان سلام، پارسال دوست و امسال آشنا!!، دلمان تنگ‌شده بود. در ابتدا می‌خواهیم صحبت‌های ابتدایی را انجام بدهی تا برویم سراغ سوالات اصلی.
حبیب گردانی: من هم به شما و همه همکاران محترمتان سلام می‌کنم. باور کنید دلم برای همه شما اهالی فوتبال خیلی تنگ شده بود. به‌اندازه یک کتاب قطور در دلم حرف‌های زیادی دارم که امیدوارم بتوانم بخشی از آن را در گفتگوی امروز مطرح کنم.


*حبیب می‌خواهیم برگردیم به ابتدای دوران فوتبالت و اینکه از کجا فوتبالت را آغاز کردی؟
حبیب گردانی: من از سال 1383 با تیم فوتبال شهرداری تبریز به فوتبال ایران معرفی شدم. دورانی که آقای علی نیکبخت سرمربی زحمتکش تبریزی هدایت این تیم را بر عهده داشت و پس از ایشان به ترتیب شاهد حضور آقایان احد شیخ لاری، حسن آذرنیا، محمدحسین ضیایی به‌عنوان سرمربی بودم. آن زمان شهرداری در لیگ یک بازی می‌کرد اما سرانجام سال 1388 در دوران هدایت آقای اکبر میثاقیان توانستیم پس از 12 سال بااقتدار هرچه‌تمام‌تر به لیگ برتر صعود کنیم، درحالی‌که سال قبلش تا مرحله پلی‌آف پیش رفتیم، ولی در مقابل شاهین بوشهر تن به شکست دادیم و از راه‌یابی به لیگ برتر بازماندیم.

 

1575828


*در لیگ برتر هدایت تیم را چه کسی بر عهده گرفت؟
حبیب گردانی: خب طبیعتاً با توجه به نتایج خیلی خوبی که همراه با آقای میثاقیان گرفتیم، ایشان خودش هدایت تیم را در دست گرفت، اما متأسفانه نتایج خوبی حاصل نشد و آقای درخشان جانشین ایشان شدند که ما آن سال در جایگاه دوازدهم جدول قرار گرفتیم. فصل بعدی پس از رفتن حمید خان "میودراگ یشیچ" به‌عنوان سرمربی شهرداری معرفی شد که دوباره به لیگ یک سقوط کردیم. فصل بعد آن (91-92) با درایت آقای کمالوند پس از یک سال دوری از لیگ برتر موفق شدیم دوباره به سطح اول رقابت‌های فوتبال ایران بازگردیم.


*در تیم شهرداری تبریز در آن مقطع به‌غیراز تو چه کسانی بازی می‌کردند؟
 حبیب گردانی: آن زمان واقعاً در تیم ما بازیکنان بزرگی حضور داشتند که بعضی از دوستان هنوز هم جزو بازیکنان درخشان لیگ برتر محسوب می‌شوند. اگر بخواهم  تعدادی از این بازیکنان را نام ببرم باید به مهدی واعظی، ابراهیم میرزاپور، علی علی زاده، شیث رضایی، علی انصاریان، میثم بائو، سعید دقیقی، وریا غفوری، مسعود همامی اشاره کنم که انصافاً تیم بسیار خوبی داشتیم. من در تیم شهرداری طی 5 سال حضور، حدود 170 بازی انجام دادم و پس‌ازآن با نظر آقای رسول خطیبی به تراکتور پیوستم.


*همان تراکتوری که بازیکنان بزرگی در آن مقطع بازی می‌کردند.
حبیب گردانی: بله دقیقاً. تیم تراکتورسازی در آن سال‌ها باوجود مربیانی مثل رسول خطیبی، تونی اولویرا و همچنین بازیکنان بزرگی مثل علی کریمی، آندو تیموریان، مرتضی اسدی، احسان حاج صفی و حامد لک و مهدی کیانی ... یکی از پر مهره‌ترین تیم‌های ایران محسوب می‌شد که علاوه بر این از وجود چند بازیکن خارجی بسیار خوب نیز مثل ادینیهو، بستن بازوبند به من رسید؛ چراکه من متولد تبریز بودم و هواداران تراکتور محبت خاصی به من داشتند که هرگز من آن روزها را فراموش نخواهم کرد. وقتی یاد آن سال‌ها می‌افتم، مو بر تنم راست می‌شود که چه دوران باشکوهی را پشت سر گذاشتیم. این تیم  از لئوناردو پیمنتا، رودریگو توسی، اشپیتم ارفی و جاسم کرار بهره می‌برد. در سال آخرم در میان این‌همه بازیکنِ بزرگ، فراموش نکنیم که آن زمان جو تبریز قابل‌مقایسه با امروز نبود. در تراکتور بود که من با تشخیص کارلوس کی روش به تیم ملی دعوت شدم که به همراه تیم ملی به اردوی آفریقا رفتیم، اما متأسفانه بازی ملی به من نرسید.

 

1575825


*چند سال در تراکتور بودی و پس‌ازآن به چه تیم‌هایی رفتی؟

حبیب گردانی: پس از سه سال و انجام بیش از 60 بازی با نظر آقای فرکی به تیم فوتبال سپاهان رفتم و بعد از یک سال افتخار پوشیدن لباس سپاهان با نظر آقا رسول به شهر خودم و این مرتبه به تیم ماشین‌سازی رفتم که آن اتفاق تلخ پس از گذشت سه هفته از نیم‌فصل دوم در دیدار مقابل سیاه‌جامگان برایم رخ داد که باعث شد به‌طورکلی به مدت 4 سال از زندگی ساقط شوم.

 


*لطفاً از آن روز و اتفاق تلخی که برایت به وجود آمد، بیشتر بگو...
حبیب گردانی: در آن زمان هدایت تیم را آقا فرهاد (کاظمی) بر عهده داشتند. پس از پایان بازی مقابل سیاه‌جامگان مشهد مطابق معمول از هر تیمی یک یا دو بازیکن برای انجام تست دوپینگ دعوت به عمل آوردند که این بار نوبت به من رسید. من هم بدون اینکه حتی ذره‌ای هراس به دلم راه بدهم به اتاق دوپینگ رفتم و آزمایش دادم.


*پس از چند روز متوجه چنین اتفاقی شدی و ماجرا دقیقاً از چه قرار بود؟
حبیب گردانی: حدوداً یک ماه بعد از آزمایش، از طرف باشگاه به من اطلاع دادند که جواب تست دوپینگ من مثبت شده و به مدت 4 سال از فوتبال محروم شدم. واقعیت این است که زانوی راست من درد می‌کرد در شرایطی که در سال 95 مثل حالا هر تیم از پزشکان متخصص ورزشی بهره نمی‌برد، ضمن اینکه تیم در شرایط سقوط و فاقد امکانات لازم بود. به همین خاطر مجبور شدم به یک پزشک عمومی دیگر خارج از تیم مراجعه کنم که البته کار بسیار اشتباهی بود.
این پزشک هم متأسفانه بدون اینکه اطلاعاتی درخصوص مواد ممنوعه داشته باشد، صرفاً برای تسکین دردم و اینکه هرچه زودتر به شرایط مسابقه برسم، یک آمپول به‌پای من تزریق کرد که متأسفانه جزو موارد ممنوعه فیفا محسوب می‌شد و من به همین راحتی از فوتبال کنار گذاشته شدم.


*آیا مدارکی را دال بر اینکه عمدی در کار نبود به مسئولان ذی‌ربط ارائه کردی؟
 حبیب گردانی: بله. من مدارک زیادی را به دکتر غلامرضا نوروزی (رئیس فدراسیون پزشکی ورزشی و دبیر کل ستاد ملی مبارزه با دوپینگ) ارائه کردم که همه آن‌ها نشان می‌داد هیچ‌گونه عمدی در کار نبوده است و تنها از روی ناآگاهی این اشتباه رخ‌داده، اما ایشان درنهایت هیچ‌کدام از مدارک من را نپذیرفت و دائم اعلام می‌کرد که پرونده به فیفا ارجاع داده شده و دست ما کاملاً بسته است که درواقع این تصمیم باعث شد اتفاقات بسیار بدی را در این 4 سال تجربه کنم.

 

1575826


 *آیا هیچ ملاحظه‌ای برای تو به عنوان کسی که سابقه چنین مواردی را نداشته و حتی یک بازیکن ملی‌پوش در نظر نگرفتند؟
حبیب گردانی: خدا خودش شاهد است که چقدر اصرار کردم که لااقل برایم تخفیفی قائل شوند، با توجه به اینکه هیچ عمدی در کار نبود. در آخر وقتی‌که دیگر ناامید شدم، تنها از آن‌ها خواستم که لااقل نام من را در رسانه‌ها و جراید با چنین انگ سنگینی مطرح نکنند، تا آبروی خودم و خانواده‌ام نرود، اما متأسفانه با ذکر نام و عکس در همه‌جا اعلام شد که حبیب گردانی مرتکب دوپینگ شده است. واقعاً پس از گذشت 4 سال هنوز از عنوانش خجالت می‌کشم. آبروی من و دو دخترم و همسرم را در شهر خودم تبریز و کل ایران به علت یک اشتباه سهوی بردند و نکته جالب‌تر اینجاست که حتی یک رسانه پس از پایان این دوران به سراغ من نمی‌آید تا لااقل من اعلام کنم که محرومیتم تمام‌شده است.


* در این 4 سال از چه راهی درآمدت را تأمین کردی؟
حبیب گردانی: در ماه‌های ابتدایی که نه خودم و نه خانواده‌ام جرات نداشتیم از خانه بیرون بیاییم. مردم یک‌جوری به ما نگاه می‌کردند که انگار قتلی را مرتکب شدم. در ادامه هم به هر دری زدم نتوانستم کاری کنم تا اینکه مجبور شدم خانه‌ام را به فروش برسانم.


*آیا به همان دکتر که چنین اشتباهی را مرتکب شد مراجعه نکردی؟
حبیب گردانی: بارها از او خواستم که همراه من به نزد دکتر نوروزی بیاید، اما او حتی یک بار حاضر نشد اشتباهش را اعتراف کند. ضمن اینکه به من گفتند ایشان هم بیاید، ما تنها بازیکن را مقصر می‌دانیم. حتی رایزنی‌هایی هم با افراد وقت مجلس صورت گرفت اما این هم افاقه نکرد که نکرد. چراکه دائم گفته می‌شد پرونده را به فیفا ارجاع داده‌ایم و در ایران از دست هیچ‌کسی کاری برنمی‌آید. ولی با تمام این اوصاف من معتقدم اگر بچه تبریز نبودم مشکلم خیلی زود برطرف می‌شد و امکان نداشت کار به اینجا بکشد.

 

1575827


*در این 4 سال چه کسانی به تو کمک کردند و برعکس چه افرادی چوب لای چرخ تو گذاشتند؟
حبیب گردانی: باوجود تمام کارشکنی‌هایی که در حقم من شد جا دارد من از همین تریبون از زحمات آقای ششگلانی رئیس هیئت فوتبال استان آذربایجان شرقی، آقای دکتر پزشکیان نایب‌رئیس مجلس، آقای علی شکاری یکی از کارمندان شهرداری تبریز که زحمات بسیار زیادی را در این مدت برای من کشیدند تشکر ویژه‌ای کنم. از شخص خاصی هم ناراحت نیستم.

 


 *حالا که محرومیتت به پایان رسیده چه برنامه‌ای در ادامه داری؟

حبیب گردانی: متأسفانه در این چند روز گذشته بدون اینکه از وضعیت بدنی من سؤالی شود صرفاً چون سنم بالا رفته به من می‌گویند که قادر به بازی دیگر نیستم، اما من در جواب این عده می‌خواهم ثابت کنم که سن تنها یک عدد در شناسنامه است. کافی است نگاهی به بازیکنان حال حاضر در لیگ برتر داشته باشیم تا متوجه شویم، مسعود شجاعی، اسماعیل شریفات، وریا غفوری، محمد طیبی، و... بالاتر جلال حسینی همگی بهترین بازیکنان تیمشان هستند ضمن اینکه بهترین بازیکن نیم‌فصل هم کسی است که حدوداً 40 ساله است اما یک سرو گردن از جوانان امروزی بهتر و محکم‌تر بازی می‌کند که البته این امر دلایل زیادی دارد. به نظر من اگر سالم زندگی کنید تا سن 45 سالگی قادر به بازی در لیگ برتر و لیگ یک هستید.


 *حبیب در این چند سال آیا این دوستان دوران بازی هیچ‌کدام به کمکت نیامدند؟
حبیب گردانی: نه متأسفانه هیچ فوتبالیستی تا به امروز نه‌تنها هیچ کمکی به من نکرد، بلکه هیچ‌کس حتی سراغی هم از من نگرفت. درحالی‌که می‌دانستند من در چه وضعیت بدی قرار گرفتم. انصافاً دوره زمانه بدی شده است تا جاییکه برادر به برادر رحم نمی‌کند چه برسد به رفیق به همین دلیل از کسی انتظاری ندارم.

 

1575829


*همان‌طور که میدانی رسول خطیبی چند روزی است که دوباره به تراکتور برگشته. صحبت یا درخواست خاصی از او نداری؟
حبیب گردانی: تنها می‌توانم برای او و تیم تراکتور آرزوی موفقیت کنم. رسول خطیبی لیاقت چنین جایگاهی حتی بالاتر را دارد. با توجه به اینکه من 4 سال از میادین دور بودم می‌دانم که نمی‌توانم از او درخواست بازی در تراکتور را داشته باشم. درواقع من در ابتدا باید در جای دیگری خودم را ثابت کنم، تا نظر او را برای حضور در تیم محبوبم تراکتور جلب کنم.

 

 *حرف آخر...
حبیب گردانی: در آخر می‌خواهم بگویم که همسرم یک فرشته است و دستش را می‌بوسم که در این 4 سال با توجه به خانه‌نشینی من و از دست رفتن تنها خانه امان، حتی یک‌بار هم به من بی‌احترامی نکرد. همچنین از هر دو دخترم نیز تشکر می‌کنم که علی‌رغم فشارهای زیادی که متحمل شدند، هرگز اعتراضی به من نکردند و پشت پدرشان محکم ایستادند. (گردانی در این لحظه گریه می‌کند). در پایان تنها امیدوارم و آرزو می‌کنم که بتوانم با کمک مردم خونگرم ایران، خصوصاً اهالی فوتبال زحمات خانواده‌ام را جبران کنم.

 

گفتگو: کیاوش عزیزی

دیدگاه‌ها