هیچوقت از تکرار نامش دست نخواهیم کشید
مرثیهای برای دیوگو ژوتا، مرد بیادعای لیورپول
سوگ از دست دادن دیوگو ژوتا به این زودی از خاطر هواداران لیورپول نخواهد رفت.

به گزارش "ورزش سه"، در کمتر از یک دقیقه پس از دیدار با دیوگو ژوتا در زمین تمرینی لیورپول در ماه می ۲۰۲۳ کاملاً احساس راحتی کردم.
مصاحبه با فوتبالیستهای معروف میتواند تجربهای پر از استرس باشد، بیشتر به این دلیل که میخواهی همه چیز را درست انجام دهی و بهترین سوالها را بپرسی. یادم هست وقتی به آنجا میرفتم، آن حس اضطراب قبل از مصاحبه را داشتم اما به محض این که با ژوتا دست دادم، آن استرس از بین رفت.
در آن زمان، من او را «آرام و بیادعا» توصیف کردم و این واقعاً یکی از آن خصوصیات گرم و دلنشینی بود که هم در زندگی و هم در زمین فوتبال داشت. گفتگوی ما یک ساعت طول کشید و تمرکز اصلی آن، تماشای صحنههایی از گلها، پاس گلها و لحظات برجستهاش بود و این که خودش آنها را تحلیل کند. او مثل یک بچه کوچک شده بود که خودش را به صفحه نزدیک میکرد تا گلهایش را تماشا کند، با لبخندی روی لب، انگار اولین بار است که آنها را میبیند.

پاسخهایش به طرز عجیبی متواضعانه بود، حتی درباره آن گل خیره کننده با سه لمس توپ به ناتینگهام فارست که خودش آن را به عنوان گل محبوبش انتخاب کرده بود. گلی که فقط یک بازیکن در سطح جهانی میتوانست بزند و با این حال، تمایلی نداشت خودش را بزرگ جلوه دهد.
در آغاز مصاحبه به من گفت منتظر تماسی از اداره گذرنامه برای گرفتن پاسپورت فرزند دومش است که یک ماه قبل به دنیا آمده بود. گفت اگر آن تماس انجام شود، باید مصاحبه را نیمه کاره رها کند چون عازم اردوی تیم ملی پرتغال است و میخواهد مطمئن شود خانوادهاش میتوانند همراهش سفر کنند. کاملاً مشخص بود که خانوادهاش برایش همه چیز هستند.
فوتبالیستها به دلایل زیادی قهرمان ما هستند. اما یکی از بزرگترین دلایلش این است که لحظاتی را به ما هدیه میدهند که برای همیشه در ذهنمان باقی میماند.
یادم هست که در آوریل ۲۰۲۳ برای اولین بار برادرزادهام را با خودم به آنفیلد بردم تا بازی برابر تاتنهام را ببیند. لیورپول ۰-۳ جلو افتاد اما برتری را از دست داد. وقتی تاتنهام در وقتهای تلف شده بازی را مساوی کرد، همه در ورزشگاه فکر کردند بازی تمام شده است. همه، به جز ژوتا.

او کاملاً هوشیار بود، به خصوص زمانی که از پاس عقب بازیکن تاتنهام عبور کرد و با یک ضربه عالی مقابل سکوهای کوپ گل پیروزی را زد. این فقط ضربه آخرش نبود که غریزی و هیجانانگیز بود، بلکه تمام بازیاش همین طور بود. یکی از باهوشترین فوتبالیستهایی بود که تا به حال پیراهن لیورپول را بر تن کردهاند و میتوانست هر نوع گلی بزند.
من هنوز حس آن گل را به یاد دارم. این که چطور برادرزادهام را بغل کردم و به هوا بلندش کردم. ژوتا آن لحظه شادی را به ما داد، لحظهای که هنوز هم دربارهاش حرف میزنیم. حالا دیگر برادرزادهام آن قدر بزرگ شده است که نمیتوانم بلندش کنم اما آن خاطره همیشه با ما خواهد بود.
برای هواداران لیورپول، او همیشه شماره ۲۰ ما خواهد بود. بازیکنی که همانطور که در ترانهاش آمده، میتوانست کات اندر بزند و برای لیورپول گل بزند. پسر پرتغالی، بهتر از فیگو، میدانید که!
نامش دیوگو بود...
و سکوهای «کوپ» هیچ وقت از خواندن نامش دست نخواهند کشید.
کایوما اونیل - خبرنگار اتلتیک در حوزه لیورپول