
به گزارش "ورزش سه"، هیچ بازی آسانی وجود ندارد؟ مسلماً این یکی باید برای آرسنال آسان میبود. هرگز در تاریخ فوتبال انگلیس تیمی سابقهای بدتر از ولورهمپتون پس از ۱۵ مسابقه در لیگ نداشته است، در هیچ یک از دستههای حرفهای. دو امتیازی که آنها اندوخته بودند، تصویری کلی از وخامت اوضاع میداد، هرچند به هیچ وجه همه جزئیات را بازگو نمیکرد.
پیش از آغاز مسابقه، ضریب پیروزی ولوز ۲۸ به یک و تساوی هشت به یک بود. تنها میشد کلاه از سر سه هزار هوادار مهمان این باشگاه برداشت که سهمیه کامل بلیتهایشان را گرفته بودند. بدیهی است که پس از بازی قطاری به مقصد ولورهمپتون وجود نداشت چون آخر هفته بود. ماموریت غیرممکن؟ این دقیقاً تعریف این بازی به نظر میرسید.
با این حال، ولوز جنگید و همه را شگفتزده کرد. در بیشتر دقایق مسابقه این حس وجود داشت که در حال تماشای رقم خوردن شگفتی فصل هستیم. آرسنال به شدت از فرم خوبش دور بود. صدرنشین لیگ برتر میتوانست خستگی را به عنوان بهانه مطرح کند. همچنین میشد این پرسش را مطرح کرد که آیا نوعی خودباوری بیش از حد در کار بوده است؟ این حتی روی سکوهای ورزشگاه امارات که فضا به طرزی عجیب سرد و کمجان بود نیز دیده میشد.
تیم میکل آرتتا در دقیقه ۷۰ برگ برنده را رو کرد، طبق معمول از روی کرنر. در جریان بازی چیز زیادی نصیبشان نشده بود. این بوکایو ساکا بود که از سمت راست کرنر ارسالی با قوس را به داخل فرستاد و همان لحظهای بود که دنیای سم جانستون فرو ریخت. دروازهبان ولوز مسیر توپ را اشتباه تشخیص داد و در حالی که دستپاچه به عقب برمیگشت، به نظر میرسید توپ را به تیرک دورتر فرستاد. سپس توپ برگشت، به خودش خورد و وارد دروازه شد.

نکته دیوانهوار اینجا بود که شاگردان راب ادواردز تسلیم نشدند. آرسنال در دقایق پایانی تلاش کرد از اندوختهاش محافظت کند و عقب نشست، طوری که انگار حریف را دعوت به حمله میکرد. آرتتا بعدها از این بابت به شدت عصبانی بود. در دقیقه ۸۹ بود که ولوز فشار آورد و مایلز لوییس اسکلی مجبور شد تکلی مهم روی تولو آروکوداره بزند که او هم از روی نیمکت آمده بود. سپس اتفاق بزرگ افتاد. وقتی ماتیوس مانه از سمت چپ توپ را ارسال کرد، آروکوداره جلوتر از پیرو هینکاپیه قرار گرفت و با ضربه سر توپ را از کنار داوید رایا عبور داد. گوینده ورزشگاه امارات گل را به نام مانه اعلام کرد اما اگر او سردرگم بود، همه هم همینطور بودند.
آرسنال در عمق وقتهای تلف شده پاسخ را پیدا کرد. گلی برای جلوگیری از فاجعه و سرپوش گذاشتن بر ترکها آرتتا گابریل ژسوس را به زمین فرستاده بود و او مقابل دروازه برای توپ ارسالی ساکا از سمت راست حضور داشت. با این حال، توپ با برخورد به سر یرسون موسکرا وارد دروازه شد. یک گل به خودی دیگر، ویرانی برای او و ولوز. این مدافع برای مدتی که به نظر طولانی میآمد، به پشت روی زمین افتاده بود.
آسودگی خاطر و البته خوش شانسی باورنکردنی آرسنال کاملاً محسوس بود. آرتتا هفته پیش پس از شکست ۱-۲ برابر استون ویلا دیده بود که فاصله تیمش در صدر جدول به دو امتیاز کاهش یافته است. او تاب لغزش دیگری را نداشت. لازم بود پیش از سفر منچسترسیتی به کریستال پالاس در روز یکشنبه فشار را حفظ کند. برداشت مثبت این بود که «بردن زشت» نشانه تیمهای قهرمان است و این برد قطعا زشت بود.

ولوز با نمایش فاجعهبارش در شکست خانگی ۱-۴ برابر منچستریونایتد در دوشنبه گذشته معیاری بسیار پایین تعیین کرده بود. با این حال، از همان سوت آغاز این بازی عملکردشان بسیار بهتر بود. تعهد کاملاً مشهود بود، به خصوص در دوئلها. امانوئل آگبادو در خط دفاع نماد این تعهد بود و در را به روی ویکتور گیوکرش بست. توتی در کنار او خوب بود و ژوائو گومس هم در میانه میدان نمایش مناسبی داشت.
آرسنال در نیمه اول فاجعهبار بود. این تیم بسیار کند و کاملاً قابل پیش بینی ظاهر شد. تقریباً همه چیز در جریان بازی از سمت راست و از طریق ساکا پیش میرفت، اما با وجود تلاشش نمیتوانست گرهی بگشاید. تیم آرتتا پیش از استراحت تنها یک موقعیت بزرگ داشت که طبق معمول از روی کرنر دکلان رایس به دست آمد. گابریل مارتینلی پشت تیر دورتر بدون یار بود اما ضربه سرش را به عرض دروازه زد و به بیرون رفت. مارتینلی دو جرقه دیگر هم داشت اما فاقد قاطعیت لازم بود.
لحظهای که در نیمه اول ضربانها را تند کرد، در سوی دیگر زمین رقم خورد که ولوز پس از دفع کرنر در دقیقه ۲۷ ضدحمله زد. هوانگ هی چان از نیمه خودی با تنها مانع پیشِ رو یعنی رایا و گروهی از پیراهنهای قرمز تعقیب کننده پشت سرش، به حرکت درآمد. او به دویدن ادامه داد و شوت زد، رایا با واکنشی به موقع توپ را مهار کرد. هینکاپیه در دقیقه ۴۵ پس از این که ابتدا لیز خورد، به خوبی ضربه یورگن استراند لارسن را دفع کرد.

آرتتا قویترین ترکیب ممکن را به میدان فرستاده بود، بدون استراحت برای بسیاری از بازیکنانِ به شدت تحت فشار. ماموریت، یافتن مسیر عبور از سیستم ۲-۳-۵ ادواردز بود. ویلیام سالیبا و رایس پس از غیبتها بازگشته بودند و آرتتا زمانی مجبور به جابجایی شد که بن وایت در یکی از معدود شروعهایش بهعنوان مدافع راست، در نیم ساعت اول به دلیل مشکل همسترینگ تعویض شد.
با نزدیک شدن به دقیقه ۶۰، اضطراب روی سکوهای میزبان قابل چشمپوشی نبود. آیا قرار بود یکی از آن شبها باشد؟ کندی تیم به سختی قابل توضیح بود. آرتتا دست به سه تعویض زد و میکل مرینو، مارتین اودگارد و لئاندرو تروسار را وارد زمین کرد. مارتین زوبیمندیِ بیاثر، ابرچی ازه و مارتینلی از زمین بیرون رفتند.
آرتتا زمانی که هوانگ با سر خوردن به لوییس اسکلی برخورد کرد و کارت گرفت، به خشم آمد. سرمربی کارت قرمز میخواست، هرچند شدت صحنه برای آن کافی نبود. آرتتا دید که رایس روی ضربه ایستگاهی نزدیک شد و سپس جانستون را وادار به یک مهار زمینی عالی کرد. سقوط دروازهبان از قهرمان بالقوه به ضدقهرمان خیرهکننده بود، گل به خودی اول شب یک اشتباه فاحش واقعی به شمار میرفت. دومی، ولوز را به زانو درآورد و نباید شانس بزرگ آرسنال در این بازی را در مسیر این تیم برای کسب عنوان قهرمانی فراموش کرد.